محاسباتی برای پایان جنگ
محاسباتی برای پایان جنگ، ترامپ قصد داشته الگویی شبیه آنچه در ژاپن در جنگ جهانی دوم رخ داد و ژاپن را وادار به تسلیم کرد، در مورد ایران اتفاق بیفتد

به نظر میرسد ترامپ قصد داشته الگویی شبیه آنچه در ژاپن در جنگ جهانی دوم رخ داد و ژاپن را وادار به تسلیم کرد، در مورد ایران اتفاق بیفتد؛ حمله ایالات متحده آمریکا به تاسیسات هستهای ایران در فردو، اصفهان و نطنز که از هواپیماهای B-2 و بمب های سنگرشکن جیبییو-۵۷ برای نفوذ به عمق کوههای فردو و نابودسازی سایت غنی سازی ایران استفاده شد، یکی از محرمانهترین عملیات پنتاگون بوده، چنانکه برای اجرای عملیات فریب، ابتدا شش فروند هواپیمای B-2 از نیوجرسی به طرف جزیره گوآم حرکت کردند تا اذهان و خبرنگاران را به سوی جزیره گوآم منحرف نمایند.
اما در همان حال دو فروند از این نوع هواپیما نیز به طرف ایران حرکت کردند و بدون وقفه و یا توقف در مسیر راهی اهداف خود در مناطق مرکزی ایران شدند.
در واقع بسیاری از ناظران منتظر بودند که در پایان هفته دوم مهلت ترامپ، این حمله انجام بگیرد. با مواضعی که این روزها از سوی مقامات کاخ سفید و روزنامه نگاران نزدیک به ایشان شنیده میشد، احتمال ورود آمریکا به این منازعه به شدت افزایش یافته بود و همگان تصور میکردند که بالاخره ترامپ دستور حمله علیه ایران را صادر خواهد کرد.
به همین دلیل بسیاری از ناظران و مقامات کشورهای نزدیک به آمریکا اگرچه از سرعت این تصمیمگیری و تعجیل در اجرای این حمله شگفت زده شدند، اما از انجام آن کسی تعجب نکرد.
اظهارات و نوشتههای ترامپ پس از پایان این حمله، به ویژه این گمان را تقویت میکند که او و نتانیاهو تصور کردهاند با نابودسازی مراکز اصلی هستهای ایران، میتوانند نفس راحتی بکشند و به جنگ پایان دهند؛ در واقع آنان تصور کردهاند پس از این بمباران، ایرانیان چیزی برای از دست دادن ندارند و به همین دلیل به سرعت تسلیم خواهند شد.
همان اتفاقی که در جریان جنگ جهانی دوم برای ژاپن افتاد و توکیو تسلیم نیروهای آمریکایی شد. از همین روست که در اظهاراتی که رئیس جمهور ایالات متحده پس از پایان این حمله بر زبان آورده، به طور مکرر ایران را برای پایان دادن به منازعه و خاتمه جنگ تحت فشار گذاشته و تهدید کرده است.
برخی روزنامههای آمریکایی و اروپایی مانند فایننشیال تایمز هم امروز به نقل از منابع خود اعلام کردند که اسرائیل برای پایان جنگ آماده میشود.
البته هنوز نه بی بی و نه مقامات ارتش اسرائیل در مورد خاتمه جنگ چیزی بر زبان نیاوردهاند، اما مقامات آمریکایی با بیان اینکه دنبال تغییر نظام در ایران نیستند، تلویحا پایان جنک و عملیات نظامی را اعلام کردهاند.
اما مشکل اسرائیل و ایالات متحده آن است که در طرف مقابل اتفاقا جنگ آغاز شده و ایران در شرایط کنونی که دو بار مذاکرات و گفتگوهایش با انجام حمله نظامی، ناکام مانده و بلکه نابود شده است، حاضر نیست برای بار سوم گفتگو را بپذیرد.
از نظر ایران و همانطور که دیروز سیدعباس عراقچی در استانبول گفت، میز مذاکره با آمریکا توسط اسرائیل و میز مذاکره با اروپا توسط آمریکا نابود شده و اکنون میز مذاکرهای وجود ندارد که بتوان به آن بازگشت.
روشن است که واشنگتن هم از بازگشت ایران به مذاکره در حقیقت تسلیم شدن در برابر خواستهای آمریکا و اسرائیل را مراد گرفته است.
امری که حتما از سوی ایران رد خواهد شد. ایرنیان به خوبی می دانند که در شرایط حاضر که ترامپ کماکان تهدید به ادامه حمله نظامی را روی میز گذاشته، در واقع نمیخواهد مذاکرهای متوازن و براساس رعایت حقوق مذاکره کنندگان ترتیب دهد.
او در واقع میخواهد به ایران بگوید حالا که تاسیسات هستهایات کاملا نابود شده، توافق کن که غنی سازی برای تو صفر باشد، فعالیتهای تحقیقاتی هسته ای را نیز متوقف کن و دانشمندان هستهایات نیز به کارهای دیگر بپردازند.
اما کاملا آشکار است که ایران چنین در خواستی را نخواهد پذیرفت و همانگونه که امروز ادامه داده، جنگ را هم چنان با قوت دنبال خواهد کرد.
از دید ایران، اسرائیل مدت زیادی نمیتواند به این جنگ ادامه دهد و اگر ایران به حملاتش ادامه دهد در نقطهای اسرائیل و آمریکا برای پایان جنگ مجبور خواهند شد با دادن امتیاز به ایران، منازعه را پایان دهند.
ایران امیدوار است که بدین ترتیب با آبرو صحنه جنگ را ترک کند. چنین سناریویی البته سازوکار درستی دارد و دست کم روی کاغذ بسیاری از محاسبات آن درست در میآید اما مشکل بزرگ آن است که برخی چیزها فقط روی کاغذ درست هستند.