کشاورزی در سراشیبی
آقای وزیر، به فکر خودتان باشید! قبل از اینکه...؛ یک سال گذشت، زودتر دور و برتان را اصلاح کنید
بررسی عملکرد یک ساله نوری قزلجه، انتقادات دلسوزانه و راهکارهایی برای بازگرداندن اعتبار از دست رفته. نگاهی به انتصابات، فسادها و فرصت‌های پیش رو
آقای مهندس نوری قزلجه، اکنون که یازده ماه از حضورتان در رأس وزارت جهاد کشاورزی می‌گذرد، به خوبی می‌دانید که بدنه این وزارتخانه نه‌تنها با شما هم‌سو نشده، بلکه پذیرای شما هم نبوده است.
اخبار سبز کشاورزی؛ پیشنهاد می‌کنم شبی را در خلوت دفتر کارتان با خدای خود به سر برید و پرونده یک سال وزارت‌تان را بدون حضور رفقای گرمابه و گلستان، مافیا، افراد تحمیلی و… مرور کنید.
«خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا می‌رود دیوار کج»
به یاد آورید که چگونه در وزارتخانه‌ای با ۷۵ هزار کارشناس و مدیر ارشد باتجربه (که برخی از آنها را از دوران کمیسیون کشاورزی می‌شناختید)، فردی بدون رزومه و تحصیلات مرتبط با کشاورزی، ناآگاه به این حوزه و بدون تجربه کافی – صرفاً به دلیل آذری‌زبان بودن و دوستی ایام مجلس – را بر سرنوشت امنیت غذایی کشور مسلط کردید.
سقوط اطلاع‌رسانی و تضعیف جایگاه وزیر
بررسی کنید چرا مدیرکل دفتر وزارتی شما به جای انتخاب یک مدیر قوی و باتجربه برای روابط عمومی و اطلاع‌رسانی هدفمند (که طبیعتاً می‌بایست شناخت کافی از رسانه‌ها، اثرگذاری آنها و اشراف به رسانه‌های تخصصی می‌داشت)، یک کارمند جوان بیمارستان، مأمور حراست و البته آذری‌زبان و دوست صمیمی شما را به عنوان مشاور وزیر و رئیس مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی معرفی کرد.
نتیجه چه شد؟ قطع اشتراک نشریات، شکایت از برخی رسانه‌های منتقد و در مقابل، باج دادن به رسانه‌های بی‌طرف و مجیزگو کردن آنها و یک زندگی نباتی در روابط عمومی.
بیشتر بخوانید: پشت‌پرده بحران رسانه‌ای وزارت جهاد کشاورزی: همه راه‌ها به روابط عمومی ختم می‌شود
نهادینه کردن فساد با مدیر محکوم
مرور کنید چه شد (یا چه کسی دستور داد؟ ژن خوب؟ پدر ژن خوب؟ طلبکاران از پزشکیان؟ و...) که بزرگ‌ترین مؤسسه اقتصادی بازرگانی وزارت جهاد (جهاد استقلال) با چهار شرکت زیرمجموعه و نزدیک به یک میلیارد یورو معافیت سقف سابقه واردات (که می‌بایست یاور امنیت غذایی کشور و سلامت‌ساز جریانات اقتصادی باشد) را به یک تاجر آذری‌زبان غیرمتخصص سپردید که پرونده محکومیت داشت. فسادهای فراوانی در واردات برنج، گوشت و نهاده‌ها و... ایجاد شد و شما با علم به این موضوع، همچنان حامی او ماندید.
بیشتر بخوانید: کام عارف هم شیرین شده است؟! رازهای پشت پرده صادرات و واردات گوسفند زنده
عزل مدیران آذری زبان دانا و نصب مدیران آذری‌زبان…
آقای بستان‌آبادی، هیچ‌کس به مدیران آذری‌زبان متخصص، توانمند، دانا و باتجربه خرده نمی‌گیرد؛ چرا که قوی‌ترین مدیران برند کشاورزی ایران، آذری‌زبان بوده‌اند و مایه افتخار و احترام، از جمله
دکتر عیسی کلانتری، نگین مدیریت ملی کشاورزی و چهره‌ای بین‌المللی و ضد فساد؛
مهندس سیدعلی میلانی که صندوق کشاورزی را به بانک ۲ هزار شعبه‌ای پیشتاز در سطح منطقه تبدیل کرد؛
دکتر اکبر فتحی، ریاست سابق سازمان نظام مهندسی استان آذربایجان شرقی و ریاست سابق جهاد کشاورزی همان استان و معاون فعلی برنامه ریزی و اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی.
شهید دادمان، معاون وزیر وقت و رئیس وقت سازمان شیلات؛
مهندس خلیل آقایی، معاون پارلمانی مهندس حجتی و رئیس وقت سازمان جنگل‌ها؛
مهندس علی اکبر مهرفرد زنجانی، معاون امور توسعه بازرگانی مهندس حجتی، و چهره ضد فساد و رئیس کمیته ارزیابی شاخص‌های انتخاب وزیر جهاد کشاورزی دولت پزشکیان که شما را برای وزیر شدن به پزشکیان معرفی کرد (که شما حتی وقت قطعی دیدار با اعضای کمیته انتصاب وزیر به سرپرستی وی را لغو کردید)؛
محمدزاده، رئیس وقت سازمان شیلات؛
دکتر عباسعلی مطلبی، معاون وزیر و رئیس اسبق سازمان دامپزشکی و ریاست فعلی نظام دامپزشکی؛
مرحوم دکتر قره‌یاضی، معاون اسبق وزارت و دهها آذری‌زبان دیگر همچنان سرافرازانه نام نیک در بخش کشاورزی دارند و برند محسوب می‌شوند.
اما یک بار هم که شده آرشیو یازده‌ماهه کاری خود را ورق بزنید تا ببینید چند معاون وزیر، مدیر، رئیس سازمان، قائم مقام مدیر عامل صندوق، مشاور وزیر و… آذری‌زبانی را که در حد وزیر (وزرای توانمند قبلی) دانا، توانا و باتجربه بودند، به دلیل اینکه بیشتر از شما تجربه کاری داشتند و مورد قبول بدنه بودند، عزل کردید تا افرادی را نصب کنید که فقط «بله قربان» بگویند و البته در مقابل، چشم بر سوءمدیریت و بی‌انضباطی‌های مالی آنها ببندید.
بیشتر بخوانید: امنیت غذایی در ایران: وزیر همشهری، رفاه مردم را فدای رانت کرد؟
حاسِبوا أنْفُسَکُم قَبلَ أنْ تُحاسَبوا
خودتان مرور کنید که وزارتخانه را با انبارهای مملو از نهاده‌های دام و طیور (که شش ماه امنیت غذایی را تضمین می‌کرد) تحویل گرفتید.
سیلوها را با دوازده و نیم میلیون تن گندم داخلی از وزیر قبلی تحویل گرفتید که هیچ تحریمی بر آن کارگر نبود.
وزارتخانه را با تولید مستمر و بدون چالش در موضوعات مختلف (از جمله قیمت‌های تقریباً تثبیت‌شده و نه سرکوب شده مرغ کیلویی ۷۹ هزار تومان، گوشت قرمز کیلویی ۴۰۰ هزار تومان، برنج خارجی کیلویی حدود 50 هزار تومان، برنج معطر داخلی کیلویی 90 هزار تومان، لوبیای کیلویی ۶۹ هزار تومان و سیب‌زمینی 15 هزار تومان و…) به شما تحویل دادند؛ اما عوامل انتصابی و رفقای گرمابه و گلستان شما و رانت خوارانی که تنها به فکر واردات بودند تا تقویت تولید داخلی، وضعیت ناامنی اقتصاد کشاورزی و تولید را به شکل امروزی رساندند!
به گونه‌ای که قیمت محصولات کشاورزی و غذایی یک‌طرفه و مرتب صعودی شود، بدون اینکه کشاورز تولیدکننده، از آن نصیبی ببرد.
ورود قوای مقننه و قضاییه در غفلت پزشکیان
گرچه به یاد نداریم که رؤسا و نواب رئیسان قوای مقننه و قضاییه و رؤسای دیگر کمیسیون‌های مجلس (به جز کشاورزی) لب به انتقاد از وزارتخانه بگشایند، شما در این یازده ماه کارکردتان موجب شدید محسنی اژه‌ای، رئیس قوه قضاییه، در بین یک جلسه امنیتی، با نگاه ملی دفاع از زارعین برنج‌کار کشور لب به اعتراض بگشاید و از معاونینش بخواهد شما را دعوت کرده و سؤال‌جواب کنند؛ و نیکزاد، نایب‌رئیس دلسور و توانمند مجلس، که از قضا آذری زبان هم هست.نگرانی ملی خود را نسبت به ضعف مدیریت شما ابراز نماید؛ و دلیگانی، نایب‌رئیس کمیسیون اصل نود مجلس، فریاد برآورد که مجلس باید وزیر را مواخذه کند.
همچنین دکتر پیمان فلسفی، رئیس فراکسیون کشاورزی پویا و امور عشایر مجلس، خواستار برخورد قوه قضائیه با عوامل گران فروشی و رانت برنج شد.
بیشتر بخوانید: ورود قوای مقننه و قضائیه به حوزه عملکرد وزیر کشاورزی؛ آیا سکوت ادامه می‌یابد؟
البته شما دلخوش به پزشکیان و متاسفانه به اعتراضات سه قوه وقعی نمی‌نهید و خود را پاسخگو نمی‌دانید.
پرتاب پارچ شیشه ای و قندان در وزارت بستان آبادی
نمونه اخیر آن آن پرتاب ریز پرنده قندان که گویا تأمین‌کنندگان هزینه مبارزات انتخاباتی وی را حمایت می‌کنید. پرتاب قندان (البته قرار بود پارچ شیشه‌ای پرتاب شود) توسط نماینده شرکت وارداتی “م” بود که این بود که با هدف واردات بیشتر و بدون نگرانی شما صورت گرفت و… .
مدیران تحمیلی
به نتیجه کارکرد و انتصابات تحت فشار زورمندان یا توصیه‌های مجلس یا لابی رانت‌مداران و رفقا نگریسته و آن را در کنار دیگر انتصابات خود و انتصابات مدیران انتصابی خود بنگرید و واقعاً صادقانه نزد وجدان خود اعتراف کنید که عملکرد این دسته از مدیران (که حتی برخی از آنان به شما پاسخگو هم نیستند) طی این مدت بر اعتبار شما افزوده است یا برعکس؟
و اینکه آیا مدیریت مطلوب بر کشاورزی اعمال کردید یا نظارت مؤثر؟ مسلماً هیچ‌کدام.
دانایان و نخبگان باتجربه و عمل‌گرا ورود نمایند
گرچه برنامه و تعهدات شما کپی سند امنیت غذایی دولت رئیسی است، با این همه، حال که دو اصل سند امنیت غذایی و نجات امنیت غذایی با درجه فوریت بالا مدنظر وزیر کشاورزی قرار نگرفته، وظیفه نخبگان و خبرگان بدنه کشاورزی است که احترام به این دو اصل و عملیاتی کردن آن را جزو فرایض قرار دهند.
وزیر برنامه‌گریز
چرا که شما آقای بستان آبادی نتوانستید حداقل تعهدات خود به مجلسیان در مورد برنامه ارائه‌شده به مجلس و سهم یک‌ساله برنامه هفتم را انجام دهید.
مشاورین ضعیف و بار کج
با خوشحالی ۳۲ مشاور وزارتخانه را که در بین آنان مدیران صاحب‌نام موفق و مبرزی چون دکتر اسکندر زند، دکتر یعقوب موسوی، دکتر آقایا و… وجود داشتند را مرخص کردید یا برخی نیز قبل از آن، شما را ترک کردند و شما به توصیه رانت‌خواران و ریزه‌خوارانی که حواریون شما شده بودند (یا به دلیل عدم اشراف شما به مسائل ملی کشاورزی)، قیمت خرید تضمینی گندم را (علارغم فریادهای رئیس بنیاد نخبگان کشاورزی و ارائه مستندات وی و اصرار اکثریت اعضای شورای عالی قیمت گذاری) ۳۰ درصد کمتر از چغندر قند و برای نخستین بار قیمت برنج معطر محلی را حدود ۹۰ هزار تومان قیمت گذاشتید (البته بعداً حاشا نمودید) و واردات برنج را در فصل برداشت آزاد کردید (که هیچ وزیری چنین نکرده بود) و دستور دادید ۲۰ هزار رأس گوسفند به کشور عمان صادر و ۲۰ هزار رأس گوسفند از همان کشور وارد کنند و بر هیچ‌کس پوشیده نیست که این دستورات عمدتا حاشیه رانت و امضای طلایی و حاشیه فساد و کاهش سرمایه‌گذاری در تولید کشاورزی را در پی داشته و کشور را به بحران نزدیک کرده است.
برای بازگرداندن اعتبار خود…
لطفاً با قضاوت در مورد کارهای یک‌ساله، به جای بی اعتنایی به دلنگرانی ها و اعتراضات کمیسیون کشاورزی مجلس و قوه مقننه و دهها انجمن اتحادیه و سازمان مردم نهاد که به شما هشدار می دهد قیمت جو بیش از دو برابر افزایش یافته یا سبوس 60 درصد گران شده و دام های مولد راهی کشتارگاه می شود لطفا اقدام به عزل مدیرانی کنید که حرمت و اعتبار شما را فدای مال‌اندوزی، سیاسی‌کاری و رفیق‌بازی یا نادانی و ناتوانی یا لجبازی خودشان نمودند و در مقابل، با نصب مدیران توانمند، عمل‌گرا و باتجربه (در این صورت فرقی نمی‌کند که مدیر نصب‌شده، اصفهانی باشد یا آذری، گلستانی یا مازندرانی، خراسانی یا خوزستانی، شیرازی، کرد، گیلانی، بختیاری و…) برای خودتان کاری کنید! قبل از اینکه دیگران برایتان تصمیم بگیرند
البته این در صورتی رستگاری شما را دنبال خواهد داشت که با خودتان رو راست باشید و خود را در محضر خدا ببینید و از زیاده خواهی های سیاسی، رفاقتی، حزبی، جناحی و… بپرهیزید.
