استعفای وزیر جهاد کشاورزی و پرسش بزرگ جامعه تولید؛ چه کسی پاسخگوی آینده کشاورزی است؟
استعفای وزیر جهاد کشاورزی بار دیگر بحث شایستگی مدیریتی و بیتوجهی به کشاورزان را زنده کرد کارشناسان معتقدند آینده امنیت غذایی نیازمند بازنگری جدی است
استعفای وزیر جهاد کشاورزی بار دیگر بحث شایستگی مدیریتی و بیتوجهی به خواست و نظر کشاورزان را زنده کرد؛ کارشناسان معتقدند آینده تولید و امنیت غذایی کشور نیازمند بازنگری جدی است.
اخبار سبز کشاورزی؛ سالهاست کشاورزان و دامداران این سرزمین، با امید به اصلاح و حمایت، فعالیت میکنند؛ اما هر بار با تغییر وزیران و عطای مدیریت کشاورزی به افراد غیرمرتبط، این امید رنگ میبازد. استعفای اخیر وزیر جهاد کشاورزی، به قلم مهندس محمدرضا حسنی ـ گاودار استان تهران ـ بهانهای شد برای بازخوانی یک دهه پر فراز و نشیب در وزارتخانهای که امروز مسئول تأمین غذای ۹۰ میلیون ایرانی است.
مرور یک دهه پر از تغییر
مهندس حسنی در یادداشت خود مینویسد: سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴ را به یاد داریم؛ زمانی که مدیرعامل اتحادیه کشاورزی و دامپروری کشور با صدای بلند از منافع تولید سخن میگفت و حضور رسانهای فعالی داشت. بعدها، با تغییر مدیریت و انتصاب افراد مطیع و کمتجربه، وزارت جهاد کشاورزی به دست حلقهای محدود افتاد که نتیجه آن، ضعف در تصمیمگیری، بیتوجهی به بخش تولید و افزایش مشکلات دامداران و کشاورزان بود.
استعفایی که پرسشهای زیادی بر جای گذاشت
در ادامه این یادداشت آمده است: وقتی نمایندگان مجلس از وزیر وقت درباره ناکارآمدیها پرسیدند، او پیش از هر توضیحی استعفا داد و رفت؛ بدون هیچ گزارش عملکردی و بدون پاسخ به مطالبات بخش کشاورزی. این اتفاق یادآور رفتار مشابه وزیر قبلی بود که در سکوت، با انبوهی از مشکلات حلنشده، از صحنه خارج شد. پیامدهای این استعفاها همچنان بر دوش کشاورزان سنگینی میکند.
انتخاب وزیر جدید و بیتوجهی به نظر تولیدکنندگان
با انتصاب دکتر نوری قزلچه بهعنوان وزیر جدید جهاد کشاورزی، جمعی از فعالان بخش کشاورزی و دامپروری که تحصیلکرده و تولیدکنندهاند، از دولت خواستند در انتخاب وزیر دیدگاه کشاورزان نیز لحاظ شود، اما این مطالبه نادیده گرفته شد. مهندس حسنی تأکید میکند: وزارت جهاد کشاورزی مسئول تأمین غذای بیش از ۹۰ میلیون نفر است و وزیر آن باید هر هفته با تولیدکنندگان و دامداران گفتوگو و مشاوره داشته باشد، نه اینکه بیشتر وقتش صرف جلسات با بازرگانان شود.
بحران تولید در سایه خشکسالی و ضعف مدیریتی
کشور در سالهای اخیر با خشکسالیهای پیاپی مواجه بوده و تولید داخلی رو به کاهش است. در چنین شرایطی افزایش جمعیت، اهمیت خودکفایی غذایی را دوچندان میکند. مهندس حسنی معتقد است اگر تحریمها تشدید شود و امکان صادرات نفت کاهش یابد، کشور ناگزیر به واردات گسترده گندم، جو، ذرت و گوشت خواهد شد. در آن زمان، این پرسش مطرح است که چه کسی پاسخگوی تأمین غذای ملی خواهد بود؟
وزارت کشاورزی یا وزارت بازرگانی کشاورزی؟
وی با انتقاد از رویکرد فعلی وزارتخانه مینویسد: «فراموش شده که این وزارتخانه، وزارت کشاورزی است نه وزارت بازرگانی کشاورزی.» بیشترین وقت مدیران صرف امور تجاری شده و از برنامهریزی برای توسعه تولید، حمایت از دامدار و اصلاح الگوی کشت غفلت شده است. طبق قوانین کشور، وزارتخانهها زیر نظر قوه قضائیه و مجلس باید پاسخگو باشند، تا مانع از تعطیلی تدریجی کشاورزی و مهاجرت میلیونی روستاییان به شهرها شوند.
زنگ خطر برای آینده کشاورزی
مهندس حسنی هشدار میدهد: تداوم این روند میتواند منجر به مرگ واقعی بخش کشاورزی شود؛ بخشی که ستون امنیت غذایی و پایداری اجتماعی کشور است. اگر به موقع عمل نشود، بحران معیشتی روستاییان به سرعت به بحران ملی تبدیل خواهد شد.
خنده تلخ من از گریه غمانگیزتر است/ کارم از گریه گذشته، از این میخندم.
این بیت پایانی یادداشت، درد مشترک کشاورزانی را بازتاب میدهد که با وجود دشواریها، هنوز امیدشان را از دست ندادهاند.