خبر فوری
شناسه خبر: 52952

بخش کشاورزی، محکوم به سوءتدبیر

این روزها کمبود آب‌شیرین و گاه فقدان کامل آن در پاره‌‌ای از نقاط کشور به شکلی آزاردهنده همه را کلافه کرده است.

بخش کشاورزی، محکوم به سوءتدبیر

این روزها کمبود آب‌شیرین و گاه فقدان کامل آن در پاره‌‌ای از نقاط کشور به شکلی آزاردهنده همه را کلافه کرده است. مناظری چون صف‌های طویل افرادی که بشکه پلاستیکی به دست، یا انباشتی از ظروف آلوده به بقایای غذایی در ظرفشویی‌های منازل، شیرهای آبی که حتی قطره‌ای آب از آن نمی‌چکد و یا از همه بدتر مزارعی که گیاهان آخرین ساعات زنده بودن را سپری می‌کنند و بسیاری موارد مشابه دیگر که رفع آن فقط با وجود آب است، در همه‌جا دیده می‌شود.

اخبار سبز کشاورزی؛ رئیس‌جمهوری جلوی دوربین‌های تلویزیونی می‌گوید: «مجبوریم آب را قطع کنیم». وزیر نیرو هم تهدید به برخورد با «مصرف‌کنندگان غیرمجاز!!» آب می‌کند.

بخش-کشاورزی،-محکوم-به-سوءتدبیر-1

در این هیاهوی روزمره با موضوعیت کم آبی از قرار معلوم باید متهمی یافت تا تمام کاسه و کوزه‌های بی‌تدبیری‌ها، فقدان آینده‌نگری و داشتن دورنمایی برای چند دهه بعد از سوی مسئولان، بی‌برنامگی و اندیشه‌های «از این ستون به آن ستون فرج است»، سرمایه‌گذاری‌نکردن در این مقوله و گاه نیمه‌کاره گذاشتن طرح‌هایی که از ابتدا راه را به بی‌راهه رفته‌اند و از همه بدتر توهماتی که گاه برای توجیه چنین اهمال‌ها و بی‌خردی‌ها ارایه می‌شود، می‌رود تا شیرازه همه کارها را بگسلاند.

آن‌هایی که تازه از راه رسیده‌اند و بر مصادر اداره کشور تکیه زده‌اند، چه خوب بود پس از ادای فریضه عبادات روزانه و اذکار مستحبه، چند سطری هم از جغرافیا و تاریخ ایران را ولو همراه با اهانت به پیشینیان، مطالعه می‌کردند تا بدانند که این سرزمین با واقع شدن ازلی و ابدی در حوزه خشک و نیمه‌خشک کره زمین، پیوسته دست به گریبان کم آبی و خشکسالی بوده، اما همان گذشتگان بی‌سواد و پارینه‌پوش می‌دانستند بسیار نیکوتر از اساتید دانشگاهی این دهه‌های گذشته، همین مقدار اندک آب را مدیریت کنند، اگر چه مدارک تخصصی در این رشته نداشتند.

پس از هر تغییر و انقلاب و حتی جا‌به‌جایی یک حزب به‌جای دیگری در یک روند دموکراتیک، آن‌دسته یا گروه‌هایی که از حاکمیت پیشین دل‌خوش نبوده‌اند، دست به انواع احقاق حق، انتقام‌گیری، تخریب، حذف و اقدامات منفی دیگری می‌زنند که اغلب نتایج ناگواری در پی دارند.

در دهه 1350 و به دلیل نظارت و کنترل شدید بر حفر چاه، به‌ویژه در مناطق خشک کشور، مجموع حلقه‌های چاه در حدود عدد 47 هزار حلقه بود که پس از سال 1357 و در یک حرکت طوفانی صدها هزار حلقه چاه مجاز و غیرمجاز، منابع آبی چند هزار ساله را از دل زمین بیرون کشیدند، به‌گونه‌ای که با تخلیه بافت‌های زیرین زمین، تقریبا تمام کشور در حال فرونشست است.

بخش-کشاورزی،-محکوم-به-سوءتدبیر-3

اما در این وانفسای له‌له‌زدن جامعه برای آب، از مسئول، کارشناس و متخصص گرفته تا افراد عامی و وسایل ارتباط‌جمعی، لوله تفنگ‌شان را به سمت بخش کشاورزی گرفته و تقریبا به‌طور روزانه آن را مورد هدف قرار می‌دهند که بخش کشاورزی بین 70 تا 90درصد از آب شیرین را مصرف می‌کند و احیانا بی‌آب شدن سدها، رفتن آب مجانی به افغانستان و قرارداد 20 ساله انتقال آب به کویت و خشک‌شدن هورالعظیم و دریاچه‌های ارومیه، بختگان و جازموریان و رودخانه زاینده‌رود و ده‌ها مورد دیگر، همگی زیر سر کشاورزان است و سیزده دولت جمهوری اسلامی هیچ نقشی و دخالتی در این سیه‌روزی کشور ندارند.

در هیچ نقطه‌ای از کره زمین بدون آب، کشاورزی انجام نمی‌شود. در پاره‌ای مناطق به علت وجود نزولات آسمانی کافی دغدغه‌ای در تامین آب کشاورزی وجود ندارد، اما در بسیاری از حوزه‌های جغرافیایی، آب مورد نیاز از رودخانه‌، دریاچه، چاه‌ و ... تامین می‌شود. نکته بسیار مهمی که در این حوزه‌ها رعایت می‌گردد؛ برنامه‌ریزی، چاره‌اندیشی، آینده‌نگری، مجهز کردن مزارع به سیستم‌های جدید آبیاری و ارجحیت دادن به کشت گیاهان کم‌آب‌بر است، موضوعاتی که اگرچه در کشور ما گفته شده، اما به‌عمد یا به‌سهو فراموش می‌شود.

کشاورزان حتی اگر فقط برای سیر کردن شکم خانواده‌شان باشد، ناچار از تولید محصولات کشاورزی هستند، گو این‌که تمام جامعه از زحمات آنان بهره‌مند می‌شود؛ بنابراین باید به آب کافی دسترسی داشته باشند. اگر آنان به‌اجبار به روش‌های سنتی، آبیاری می‌کنند؛ تنها علت و دلیل آشکار آن، بی‌توجهی، حمایت نکردن مادی و معنوی از سوی مراجع دولتی، فقر نهادینه شده و زندگی معیشتی و مشکلات دیگری است که یک‌سر آن‌ به دولت‌های مستقر و مجری متصل است.

بخش-کشاورزی،-محکوم-به-سوءتدبیر-4

اگر مسئولان می‌دانند که آب در بخش کشاورزی هدر می‌رود برای کاستن از این هدر روی کدام برنامه درازمدت واقعی را با تامین اعتبارات کافی به اجرا درآورده اما کشاورزان از اجرای آن سرپیچی کرده‌اند.

در سند چشم‌انداز بیست‌ساله، مگر نه مقرر شده بود که، «کشور ایران در سال 1404 کشوری خودکفا است». پرسش آن است که برای دستیابی به این خودکفایی به‌ویژه در بخش کشاورزی که رابطه مستقیمی با امنیت غذایی و سلامتی ایرانیان دارد، چه اقداماتی انجام داده‌اند؟ حال که در سال 1404 تمامیت جامعه به در بسته خورده است؛ کشاورزان مورد هدف قرار گرفته‌اند.

بارها و بارها گفته‌ایم که این سدها در سرزمین گرم و خشک ایران، شکلی به جز حوضچه‌های تبخیر نیستند و سالیانه میلیون‌ها مترمکعب آب در آن‌ها بخار می‌شود و به آسمان می‌رود، بعد گناه کمبود آب به گردن کشاورزان می‌افتد و روند افزودن بر تعداد این حوضچه‌های تبخیر همچنان ادامه دارد.

مصرف آب شیرین، حتی در کشورهای پیشرفته و پر آب با تدبیر و برنامه‌ریزی به اجرا در می‌آید و دولت‌ها خود را مسئول و موظف به این امر می‌دانند، نه این که کم آبی ناشی از مصرف کشاورزان در تولید محصول و برطرف کردن آن را موکول به دعای باران کنند. در این چهار دهه، چه زمانی یک میلی‌متر به حجم مخازن آب سدها یا ارتفاع آب در چاه‌ها و دریاچه‌ها با دعای باران اضافه گردیده است و مگر خداوند متعال یا طبیعت، مسئول رفع کاستی‌های ناشی از سوءتدبیرهای مسئولان جمهوری‌اسلامی ایران است؟

زمانی گفته می‌شود سرمایه‌های کشور در مسیرهای غیرمولد و فاقد بازده به هدر رفته‌اند که یکی از این موارد بخش کشاورزی است. گفته‌ها و نوشته‌ها علی‌رغم استفاده بی‌حد و حساب از واژه «باید» توسط مسئولان، برخلاف موارد اجرایی و نتایج به‌دست آمده است. تاسف‌بارتر آن که در این روزها از همان حمایت‌های قطره‌چکانی نیز خبری نیست و گندمکارانی که با هزاران مشقت محصولی را تولید و به‌اجبار به دولت می‌فروشند؛ با گذشت چندین ماه از تحویل‌دادن دسترنج خود، هنوز مطالبات خود را دریافت نکرده‌اند و مسئولان برخلاف آنچه در جامعه جریان دارد، ابراز بی‌پولی می‌کنند.

 

سرزمین ایران علی‌رغم تمام منفی‌بافی‌ها، آب فراوان دارد

زمین و آسمان آن پر از آب است، اما آنچه کم‌یاب و نایاب است وجود و حضور مسئولانی است که درکی از موضوع داشته و قدرت اجرایی در اختیار آنان باشند. داشته‌ها و سرمایه‌های هیچ کشور یا سرزمینی بی‌انتها نیستند، بنابراین باید از آنچه در اختیار داریم با درایت و اندیشه‌های سازنده از آن‌ بهره‌برداری کنند.

سخن آخر آن که، آنانی که گام مثبت و مدبرانه‌ای در جهت رفع کاستی‌ها در بخش کشاورزی برنداشته و حدود 4 میلیون بهره‌بردار را به امان خدا رها کرده‌اند؛ حق انتقاد از زحمتکشان این بخش ندارند. آنان بگویند که چه اقدام مثبت و سازنده‌ای انجام داده، اما خلاف آن را مشاهده کرده‌اند. بخش کشاورزی آسیب‌دیده از سوءتدبیرها و رهاشدگی است که به‌نظر می‌رسد این روند تا آینده‌ای نامعلوم ادامه خواهد داشت.

ماهنامه دام و کشت و صنعت – شماره ۳۰۱ – مهر ۱۴۰۴

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای