آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!/ تأملی بر عملکرد اخیر دولت و چالشهای دیپلماسی
یادداشتی از علی فریدونی درباره تناقضهای گفتاری و عملی دولت، بازگشت به انزوای دیپلماتیک، رجزخوانی سیاسی و پرسش از وعدههایی که به سرانجام نرسید.
خدایا! از ترس رهبر خمرهای سرخ به پزشکیان پناه بردیم؛ با این حرفهایش، به کجا و به که پناه ببریم؟!

۱. «روزنهگشایان» و تفاوتی که قرار بود معنا داشته باشد
«روزنهگشایان» میگفتند فرق میکند چه کسی در پاستور باشد؛ فرق در عمل یا فقط در نسب!؟
۲. وعده رهایی از انزوا و بازگشت دوباره به فصل هفتم
او آمد تا ما را از قفس انزوا نجات دهد و با دنیا تعامل کنیم، اما به دلیل ضعف دیپلماسی، دوباره به زیر فصل هفتم رفتیم!
و حالا شیپور جنگ را بلوکی میزند که مشکلی نداشتیم؛ یعنی اروپا!؟
۳. شعارزدگی رقیب و بنبست گفتوگوها
رقیب اصلیاش را بهدرستی شعاری و عامل صدور چندین قطعنامه دانست؛ اما وزیر خارجهاش در شش جلسه گفتوگو با نماینده آمریکا، اندکی هم جلو نرفت!
۴. جنگِ شعاری یا جنگِ واقعی؟
اگر خمرها شعار جنگ دادند، اینها عملاً وارد جنگ شدند و هنوز هم میخواهند ادامه بدهند؛ جنگی شبیه همان هشت سال که همه ناکارآمدیها و برخوردها را توجیه میکرد.
(به سخنان او و وزیر اقتصادش در روزهای اخیر نگاه کنید)
۵. از رجزخوانی تا توسعهای که کوچک شد
ظاهراً رئیسجمهور نتوانست رجزخوانها را با توسعه کشور همراه کند، اما خودش رجزخوان شد!؟ وقتی هم از آبادانی سخن میگوید، از مدارس و خانههای بهداشت «ارتقایافته» حرف میزند!
۶. ضعف تاریخی و جغرافیایی در بزنگاه تصمیم
از حرفهایش در این زمان و موقعیت، پیداست که تاریخ و جغرافیایش بسیار ضعیف بوده و هست!
مشهد – علی فریدونی