دکتر پزشکیان! تو هم!؟
نقدی صریح و تحلیلی بر مواضع و عملکرد دکتر مسعود پزشکیان، از «طرح تحول سلامت» تا ردیفهای بودجهای و تعارض گفتار و کردار؛ روایتی از امید، رأی و ناامیدی
الف: طرحِ مهوعِ سلامتی!؟
گویا این تعبیر «مهوع» را در سفر اخیرتان به بیرجند، درباره طرحی ملی در حوزه تخصصی خودتان به کار بردید؛ اقدامی که مبدع و مجری محجوب این طرح را وادار به واکنش کرد.
کسی که ـبرغم صالح ندانستن شما برای ریاستجمهوریـ کلمهای علیه شما بر زبان نیاورد؛ همان که اگر نامزد میشد، قطعاً رکورد آرای رؤسایجمهور پیشین را جابهجا میکرد!
شما از مردم میخواهید به شما فحش ندهند، اما خودتان «طرح ملی تحول سلامت» را مهوع میخوانید!؟ شما سالها در تقنین و اجرا، متولی امر سلامت بودید؛ آیا سزاوار است که خودتان حریم امامزاده و دل همکاران اسبقتان را بشکنید؟!
اینها در حالی است که در شش سال اجرای این طرح، رتبه اول رضایتمندی مردم کسب شد و ۲۵۰ نفر از همکاران سابقتان در مجلس، حامی آن بودند!
ب: ردیفهای پُرپول و صاحبان پُرادعا!
دو هفته قبل از تحلیفتان، سه راهحل برای بهبود زندگی مردم تقدیم کردم (بهبود فوری معیشت مردم، چگونه؟ ص۱، شرق، ۲۳ تیر ۴۰۳)؛ اما نهتنها به بودجه ۴۰۳ اصلاحیه نزدید، بلکه بودجههای ۴۰۴ و ۴۰۵ را نیز با همین ردیفها به مجلس دادید!
نکته جالب اینجاست که چند ماه قبل، خودتان نیز به قلابی بودن این ردیفها اعتراف کرده بودید؛ موضوعی که مردم را امیدوار به خاتمه مفتخواریها نمود! اما با کمال حیرت دیدیم که اولاً این ردیفها را حذف نکردید، بلکه درصدی هم به اعتبارات آنها افزودید!؟

ثانیاً گویا حذف این ردیفها را به مجلس محول کردهاید!؟
جلّ الخالق! کدام چاقو تا کنون دستهاش را بریده است!؟
دکتر پزشکیان!
شما نمیتوانید مثل برخی اسلافتان ادعا کنید که «نمیگذارند کار کنید»؛ چه:
اولاً: شما برنامهای نداشتید و ناگزیر به اجرای برنامه آن «مردِ سفرکرده» شدید (که گویا لقبی گرانسنگ نیز از حاکمیت گرفت!؟)؛ موضوعی که ظاهراً توصیه هم شده است؟!
(خانی نیامده و خانی نرفته!)
ثانیاً: ظاهراً از همان اختیارات حداقلیتان نیز استفاده نمیکنید؛ مثلاً وزیری که در تأمین امنیت غذایی درمانده و قیمتها را به انصاف کَسبه احاله داده و صدای همه را درآورده است، عزل نمیکنید! گویا پشتش به ژن خوب و پدرش گرم است!؟
اکنون که گفتار و کردار متعارض شما و توجیهات لایتچسبک اصلاحطلبان (روزنهگشایان)، از جمله رئیس شورای اطلاعرسانی دولت، را میبینم؛ درمییابم که برای آنان بازگشت به قدرت و برای شما اعاده حیثیت مهم بوده، نه مردم!
وگرنه کدام رئیس کشوری است که بگوید هدفم از نامزدی در انتخابات، افزایش مشارکت است (بخوانید: خوشامد حکومت!) و برنامهای هم نداشته باشد!؟
حالا که معلوم شد از نجابت مردم سوءاستفاده شده و قرار نیست اتفاق مهمی در کشور بیفتد و یا مانع از وقوع خطری شوید؛ پس اینکه چه کسی در پاستور باشد، با شدت و ضعفش چه فرقی میکند!؟
به عبارت دیگر، اکسیرِ توصیهشده برای درد مردم (ناترازی حکمرانی)، نهتنها دردشان را درمان نکرد، که بدتر نیز کرد: از قضا سرکهانگبین، صفرا فزود!
بسیار نیکوست که اصلاحطلبان روزنهگشا، دست از توجیهاتشان برداشته و بهدلیل ارتکاب این خبط بزرگ، صادقانه و متواضعانه از مردم ـکه به دعوتشان برای رأی به پزشکیان لبیک گفتندـ پوزش خواسته و تا اطلاع ثانوی، کرکره فعالیتهایشان را پایین بکشند!
بنده نیز که به اعتبار صداقت و راستگوییتان و نیز قولهای مبتنی بر آنها، در مرحله دوم به شما رأی داده بودم و اینک شاهد گفتار و رفتارهایی متضاد با آنها هستم، ضمن یادی از مرحوم موسوی اردبیلی (که وقتی کویت وارد جنگ نفتکشها شد، با کنایه گفت: «کویت! تو هم!؟») و با نهایت احترام، به شما میگویم: «پزشکیان! تو هم!؟»
علی فریدونی
عضو هیئت علمی
۷ دیماه ۱۴۰۴