راهحلهای دمدستی برای مشکلات ساختاری
راهحلهای بهتری برای جلوگیری از پیدایش بازار سیاه در توزیع کالاهای اساسی وجود دارد
«راهحلهای بهتری برای جلوگیری از پیدایش بازار سیاه در توزیع کالاهای اساسی وجود دارد» این گفته، بخشی از یادداشت نادر کریمی جونی، فعال رسانه و کارشناس اقتصاد کشاورزی برای مزرعه سبز است.
مزرعه سبز: اجرای طرح بازرسی و نظارت بر توزیع کالاهای اساسی از دیروز در سراسر کشور بالاخص در مراکز استانها آغاز شد. در این طرح قرار است گروههای نظارتی تحت فرماندهی وزارت جهاد کشاورزی و قرارگاه امنیت غذایی کشوری و استانی نظارت بر قیمتهای فروش کالاهای اساسی را به مشتریان نهایی پایش و نظارت کنند تا کالاهای اساسی که به طور روزانه از سوی معاونت توسعه بازرگانی وزارت جهاد کشاورزی، اعلام قیمت میشوند با همان قیمت مصوب به دست مصرف کننده نهایی برسند و از اجحاف و گرانفروشی به شهروندان جلوگیری شود. ویژگی این طرح نسبت به طرحهای مشابه گذشته آن است که به گفته وزیر جهاد کشاورزی کل زنجیره تولید تا عرضه محصولات غذایی در اختیار جهاد کشاورزی قرار گرفته و به همین دلیل وزارتخانه میتواند راهبری و فرماندهی این زنجیره را بر عهده بگیرد. وزیر جهاد کشاورزی که از اعطای فرماندهی قرارگاه امنیت غذایی به وزارت جهاد کشاورزی استقبال کرده است، توصیه کرده که باید در نظارت و فرماندهی مبارزه با گرانفروشی، انسجام بیشتری رخ دهد. وی همچنین ابراز امیدواری کرد که این انسجام پدید آید.
هیچ کشوری مانند ایران به بازرسی بازار اهمیت نمیدهد
اما آیا فعالیتهای نظارتی و بازرسی آن طور که سیدجواد ساداتی نژاد گفته در همه دنیا به شکلی که در ایران اجرایی میشود، وجود دارد؟ و آیا این شکل از نظارت و بازرسی برای مهار و یا به عبارت بهتر سرکوب قیمتها مفید و کارساز است؟ برای پاسخ به این پرسشها لازم نیست از کشورهای دور دست مثال آورده شود، در همین کشورهای اطراف ایران برای تنظیم بازار از سیستمهای امنیتی، انتظامی و سرکوبگرایانه استفاده نمیشود.
در واقع، در هیچ کشوری مانند ایران تا این حد به موضوع نظارت و بازرسی بازار اهمیت داده نمیشود. در آن کشورها شرایطی فراهم میشود تا بازار کامل پدید آید و سپس بازار خود را تنظیم و قیمتها را مهار یا کنترل نماید. در آن کشورها ورودی بازار محدود نیست و کالا به صورت قطره چکانی وارد نمیشود، به این ترتیب عرضه خارج از سیستم وجود و معنی ندارد و نمیتواند رخ دهد. در عین حال، سندیکاها و نهادهای صنعتی که خود از جنس همان تولید یا توزیعکنندگان هستند بر بازار و چرخه تولید تا عرضه نظارت میکنند و نیازی به ورود دولت یا نهاد دولتی نیست، آرامش بر بازار هم آن گونه که آقای وزیر گفتهاند رخ نمیدهد، بلکه در مقاطعی دولت با امکانات خود اقدام به ورود کالا یا خرید تولید مازاد بر مصرف و ذخیره سازی میکند و با کمک اتحادیهها و مجموعههای صنعتی مسیر تولید تا توزیع را پاکسازی و هموار میکند و نهادهای صنفی نیز حرکت تولید تا توزیع کالا را پایش میکنند.
در این کشورها حتی در هنگام بحران ـ مانند وقوع بحران بنزین در انگلستان ـ نه دولت و نه نهادهای صنفی نیازی به انجام کارهای هیجانی و تصمیمگیریهای شبه نظامی ندارند؛ چراکه در ساختار تولید تا توزیع در این کشورها نه چیزی به نام رفتارهای شبه نظامی تعریف شده و نه دولت برای اعمال دیدگاههای خود دست به اسلحه میبرد.
گرانفروشی و سوءاستفاده برخی دستاندرکاران
اما در ایران گرانفروشی و سوءاستفاده برخی دستاندرکاران و تاثیرگذاران بلافاصله به توطئه دشمنان و… ربط داده میشود؛ در این باره نکته مهم آن است که دولتها از مدیریت راهبردی و هدایت بازار در ایران ناتوان هستند و نمیتوانند جریان آزاد ورود کالا به مراکز فروش (عرضه و تقاضا) را مدیریت کنند؛ اگر آن طور آقای وزیر و معاون اول رئیس جمهور ادعا دارند، کالا در ایران به وفور پیدا میشود و نگرانی درباره تامین کالا وجود ندارد، پس چرا در مسیر ورود این کالا به بازار دستاندازهایی وجود دارد که قیمت آن را افزایش میدهد؟ چرا این دستاندازها در مسیر قیمت کالا هایی مانند خیار، سیب زمینی و نمک به وجود نمیآید؟ آیا جز این است که قیمت کالاهای اساسی که به طور دستوری و از سوی دولت تعیین میشود با قیمت تمام شده آن کالا تفاوت دارد و تولیدکننده از آن جا که نمیتواند حریف دولت شود، بخشی از تولید خود را به صورت عرضه زیرزمینی و از طریق مبادی غیررسمی و با قیمتی گرانتر به دست مصرفکننده میرساند؟
نه به سرکوب بازار
در ایران از آن جا که قیمت برخی کالاها به طور دستوری تعیین میشود و در شرایط واقعی تولید قیمت تعیین شده از قیمت نهایی پایینتر است، در موارد متعددی قیمت تعیین شده، مورد موافقت تولیدکننده نیست و تولیدکننده با شیوههای گوناگون یا کمکهای دولتی محصولات را در بازار سیاه و غیررسمی میفروشد و زیان دستور داده شده را جبران میکند و یا بخشی از محصول خود را در بازار غیررسمی و با قیمتی بالاتر به فروش میرساند تا از زیان بار شدن استمرار تولید خود جلوگیری کند. در این صورت بازار سیاه شکل می گیرد و افرادی مانند وزیر جهاد کشاورزی برای مبارزه با این بازار غیر رسمی و سیاه، مأموریت دریافت می کنند. این افراد نیز به جای آن که ریشههای پدید آمدن بازار سیاه را بررسی و مشکل را به طور ریشههای حل و فصل کنند به درون بازار هجمه میبرند و با ابزارها و راهبردهای نظامی و انتظامی به مقابله و سرکوب بازار میپردازند؛ در حالی که اگر مقداری دقت و توجه در این باره مبذول شود، راههای بهتری برای حل مشکل و جلوگیری از پیدایش بازار سیاه وجود دارد، راههای که احتمالا آقای وزیر و همکارانش از آن آگاهی دارند، ولی به دلیل دشواریها نمیخواهند یا نمیتوانند مشکل را ریشهای حل و فصل کنند.
انتهای پیام/