آیین عزا در شهرهای ایران
بسیاری از آیینهای عزاداری در شهرهای مختلف با وجود ثبت ملی، کمتر شناخته شدهاند
اخبار سبز کشاورزی؛ عزاداری یا سوگواری که در یادبود فرد درگذشته یا برای صبر بر مصیبت وارد شده برگزار میشود، در همه اقوام و ملل ریشههای مشترکی دارد؛ اما بسته به جغرافیا، اقلیم و باتوجهبه فرهنگهای مختلف در هر منطقه، با ویژگیهای خاص هم همراه است.
آیینهای عزاداری برای ایام محرم و خاندان «سیدالشهدا (ع)» هم، گرچه مضمون یکسانی دارند، اما روستاها و شهرهای مختلف ایران هریک این عزا را به رسم خاصی برگزار میکنند که همین تفاوتها موجب ثبت ملی برخی آیینها هم شده است.
هرچند برخی از این آیینها با وجود ثبت ملی، آنطور که باید شناخته شده نیستند.
چوبزنی
چوبزنی بوشهریها همین دو سال پیش به ثبـت مـلی رسـید؛ آیـینی کـه در مـحلههای کلانتریان، چولیان، میاندره، دره میـدون و عباسیه برگزار میشود و تداعی کننده نبردهای «حضرت علیاکبر (ع)» در میـدان است و برهمزدن چـوب یـا سنـگ نـیز، لـحظه ورود ایشان و صحنههای نبرد دو جنگجـو را نشان میدهد.
آیین چوبزنی بیش از ۵۰۰ سال قـدمت دارد و از حدود ۱۴۰ سال پیش در دهه نخست محرم اجرا میشود؛ در این آیین سنتی، تعدادی از عزاداران درحالیکه دو تکه چوب در دسـت دارنـد، بـا گـوش دادن بـه اشـعاری حماسـی کـه روایـتگر واقعـه کربلـاست، چوبزنی میکنند.
صدای بههمزدن تکههای چوب در این آیین، تداعیکننده صدای شمشیر و نیزهها در جنگ حضـرت عـلیاکبـر (ع) بـا دشـمن اسـت و حــرکـات و جهـشهـایـی کـه تـوســط شـرکتکننـدگـان انـجـام مـیشـود نـیز، تداعیکننده پرشها و حرکات دو جنگجو در صحنه نبرد است که با شعرخوانی مداح اهلبیت (ع) همراه است.
عمّکبارم
ابرکوه شهری با قدمت تاریخی است و آداب و رسوم و فرهنگ سنتی و دیرینه دارد. اما بهگفته پژوهشگران، تا قبل از ورود «آقامیرزا عبدالغنی» از شهر نجف عراق به ابرکوه، مراسم عزاداری «امام حسین (ع)» و ائمه اطهار به این شکل نبوده، بلکه بهصورت روضهخوانی بوده است.
مطابق با مراسم آن مـنطقه بـا کمـک مـرحوم «سـیدعـلیاکبر آقاعظیمی» و مرحوم «مصطفی عظیمی» مبادرت به تشکیل هیئت و دسته عزاداری کرد. اولین و تنها هیئت ابرکوه، با حضور مردم تمام محلات در حسینیه محله درب قلعه عزاداری و بهسمت محلات دیگر حرکت میکرد.
شکل برگزاری آیین «عمّکبارم» به این صورت است که بعد از پایان مراسم روضهخوانی در شب اول محرم، افراد جوشدور میزدند. (هر شخص با دستان خود گوشهای از لباس دیگری را گرفته و آرام پاهای خود را به سبک خاصی و هماهنگ به زمین میزند و با سـینهزنی در وسـط حسـینیهها حرکت و نوحهخوانی میکند) در این جوشدور نوحههای مختلفی میخوانند که مشهورترین آن «عم کِبارُ عباس» بود که توسط «علی قیومی» خوانده میشد: «ای شه یارم عباس/ ای تاجدارم عباس/ بنگر سوی سکینه/ عم کِبارم عباس/ رفتی که آوری آب/ از بهر طفل بیتاب/ مُردم، مرا تو دریاب/ عم کبارم عباس/ با ساربان بگویید/ کز گریه سکینه/ تا بر شتر نبندند/ محمل به روز باران/ عم کبارم عباس/ ای شه یارم عباس/ زینب ز ناله گفتا/ با میر ناقهداران/ راه شترسواران/ پر خاک و خون بدیدند/ اجساد تاجداران / رفتی که آوری آب/ از بهر طفل بیآب/ مُردم، مرا تو دریاب/ از بهر طفل بیآب».
مختک
بستن «مختک» یکی از آیینهای بوشهر و مربوط به گهواره «علیاصغر (ع)» است که طبق پژوهشهای صورت گرفته، در کشورهای متعدد اسلامی از جمله پاکستان، بنگلادش، افغانستـان، عراق، بـحـرین و لـبنـان برگزار مـیشــود.
پـیــشیـنه آذیــنبـنـدی گهـواره (مختکبندی) در شهر شُـنبه شهرستان دشتـی را همزمان با آیـین سـنتی «علَم»، «کتابروضـهالشـهدا»، «نوحه پامنبری» و «تعزیه ظهـر عـاشـورا» به حـدود ۳۰۰ سال پیش نسبت دادهاند.
در اغلـب مساجد، تکایا و حسینیهها، نظیر مسجد امام سجاد (ع) شُنبه، بعد از گذشت قرنها هنوز هم برخی از زنان دلداده عاشورایی منصب آذینبندی و نگهداری گهواره علیاصغر (ع) را از نیاکان خود به ارث بـرده و لایـیلایــی و ســرودخـوانی میکنند.
دلیل بستن گهواره در شُنبه توسط زنان، ریشه در تخـصص آنـان یـعنی تهـیه پارچههای رنگـارنگ سبـز و قـرمز و زرد و پولکنشان و دوخت و دوز و سنـجاقکوبـی آن و بافت ظریف انواع «گُمپـوله» (گُلْمِه) و آئین ویژه «لاییلاییخـوانی» دارد، کـه عمـدتاً در حوزه مهارت زنان است.
سقایی
هیئت زینبیه همدان همچنان آیین «سقایی» را برگزار میکند؛ آیینی که طی آن پیرغلامان و جوانان ایـن هـیئت، لبـاس سـقایی بر تن مـیکننـد، شـال مـشکی روی دوش خـود مـیاندازند و سربندی را که نام آن «لچک» اسـت بر سر میزنند. روایتها نشان میدهد سقاها ذکر مخصوص خود را دارند و در سوگ «حضرت عباس (ع)» ذکـرهـای ویـژهای را مـیخوانند.
آیین سقایی از آیینهای کهن و مـاندگار هـمدان اسـت کـه سرینهبـهسینه و نسلبهنـسل منتـقلشـده و نمونـه کـاملی از عزاداری برای سرور و سالار شهیدان و سقای دشت کربلا حضرت ابوالفضل (ع) است.
شیرگردانی
مراسـم عزاداری در منـاطق مخـتلف سـبزوار همزمان با آغاز مـحرم و صفر متنوع بوده و از نظر کمیت و کـیفیت ویژگیهای قابلتوجهی دارد. اما در شـشتمد یکی از شهرهای سبزوار، آییـن نـمایـشی «شـیرگردانی» نشاندهنده اهـمیـت عـزاداری و عـرض ارادت به امام و پیشواست.
آیین نمایشی شیرگردانی، یکی از قدیمیترین آیینهـای محرمی شهرستان ششتمد شهرستان اسـت. طـی این مراسم، فردی با پوشیدن لبـاس شـیر به هیئت آن درآمده و به ایفای نقش شـیر میپردازد. این آیین در ۳ روایت و ۳ برش در نظام عاشورایی ششتمد حضور دارد.
اولین روایـت که نام آن «شیر در صبح روز عاشورا» اسـت، مـربوط به حرکت شیر و همراهاناش در دسـتههای عزاداری است. شیر با حضور در هیـت عاشورا به عزاداری مـیپردازد؛ به این مـعنا که تمام عناصر جهان از انسان تا حیوان سر ارادت به سوی او دراز کردهاند و در فراق او عزادارند. روایت دوم «شیر در تعزیه عصـر عاشورا» است و موقعیت مکانی آن، سـرزمین هند است.
طی این روایـت، در خلال گفتوگوهایی که مابیـن ســلطان و وزیـر نمـایـش شـکل میگیرد، ناگهان شیری وارد مجلس تعزیه میشود و قصد حمـله به سـلطان و وزیر را میکند. آنها در ابتـدا تصـمیم میگیرند با شیر مبارزه کنند، اما عـملاً خـود را در مقابل آن عـاجز میبیـنند. در ایـن لحـظه چارهای جـز متوسل شـدن به امـام حـسین (ع) نمیبیننـد و از دل و جـان او را مـیخوانند. امام حـسین (ع) با طـیالارض از صـحرای کربلا به سرزمین هند رفته و شیـر با دیدن امام آرام و رام مـیشود و در مقابل ایشان کرنش میکند.
«شـیر در صبح روز یـازدهم مـحرم» عنوان سـومین روایـت اسـت. در مقـتلخوانی روز یازدهم، شیر ظاهر میشـود و با اندوه آغشته به خـشم شـروع به مـرتب کـردن اجساد شهدای کربلا میکند. به بیان دیگر، پاسداری از اجساد شهدای کربلا بر عهده اوست.
سینیگردانی
آیین سنتی «سینیگردانی» «حضرت قاسم (ع)» فرزند «امام حسن مجتبی (ع)»، هرساله در هشتم ماه محرم برگزار میشود؛ این آیین که با عنوان «عروسی قاسم» نیز یاد میشود، در استانهای مختلف ایران از جمله خوزستان طی آداب و رسوم خاصی برگزار میشود. در سینیها مشکلگشا، شمع، گلاب، حنا، شیرینی و میوه میگذارند، روی آن را با پارچه سبز میپوشانند و بالای سر گذاشته و عزاداری میکنند.
محتویات سینیها معمولاً با نذورات کسانی که نذرشان در سالهای قبل برآورده شده، پر میشود. قبل از بر سر گذاشتن سینی، فانوسهای آنها با نیت و نذر مردم روشن میشوند و سپس برای بازگشایی از کار، گرههای دور سینی را باز میکنند.
مراسم سینیگردانی در خانواده مرحوم «حاج علی طاهرینژاد» معروف به «علی ابوالحسن»، بیش از ۱۲۰ سال است که برگزار میشود. هشتم محرم، از تمام نقاط شهر بندرماهشـهر سـینیهای بزرگی از جنس مس، حصیر و… که محتوای درون آن حنا، اسپند، شاخههای گیاه مورد، شمع، انواع شیرینی و گلاب است را با پارچه سبز پوشانده و به محل اصلی برگزاری مراسم میبرند؛ پارچه سبز نماد پاکی و قداست است که به لباس رزم اهل بیت (ع) در روز عاشورا و رشادت یاران امام حسین(ع) اشاره دارد.
حنا نمادی مبارک از زینت و آراستگی برای عروس در زمان قدیم است. شمع نمادی از روشنایی، پاکی و جاودانگی است که به مظلومیت یاران امام اشاره دارد.
گلاب نماد تازگی، طراوت، باروری و تداوم زندگی است و به ازدواج حضرت قاسم اشاره دارد. شاخهه گیاه مورد، نماد راستی، صداقت، عشق، دوستی و معصومیت است که به عشق پاک و معصومیت حضرت قاسم اشاره دارد و اسپند نیز برای جلوگیری از چشمزخم است.
زار زاره
آیین «زار زاره» یکی از آیینهای معروف و قدیمی مناطق غرب مازندران است که پس از اذان و اقامه نماز صبح و پیش از برآمدن آفتاب روز عاشورا در برخی از مناطق شهرستان رامسر برگزار میشود. در این آیین سوگواری، مردم پس از عزاداری شب عاشورا و با پایان یافتن دستهروی هیئتها، تا اذان صبح در مساجد یا امامزادگان نشسته و به خواندن زیارت عاشورا و ادعیه مشغول میشوند و پس از اقامه نماز صبح، به اجرای آیین زار زاره میپردازند.
مرثیه معروف این آیین شمـاتت خورشید اسـت کـه مـیپـرسند چـرا طلوع میکنی درحالیکه قرار است امروز حسین (ع) و فرزنداناش به شهادت برسند و مردم با ناله و زاری آن را بیان میکنند.
در این مراسم، مداحان قدیمی و پیرغلامان اباعبدالله به روضهخوانی و مداحی نوحههایی با اشعار سوزناک پرداخته و زن و مرد با چرخیدن به گرد امامزاده، گلزار شهدا و همچنین سینهزنی بر قبور رفتگان، به عزاداری میپردازند.
طوقبندان
«طوق بندان» رسمی است که روزهای چهارم تا دهم محرم و در ساعات پیش از اذان مغرب در محلات تاریخی گرگان برگزار میشود.
مراسم به این صورت برگزار میشود که در مرکز محلات، علم را با تشریفات خاص از انبارها در آورده، قربانی کرده و نذری میدهند.
پس از شستوشوی علم، روسریها و پارچهها را به علم میبندند و در تکایا یا مراکز محلات تا انتهای محرم و صفر، بسته میشود. این حرکت نوعی احترام به حضرت ابوالفضلالعباس (ع)، علمدار کربلا است.
مردم گرگان با طوقبندان و علمگردانی در ماه محرم، ارادت خود را به امام حسین (ع) نشان میدهند و تلاش میکنند ارزشهای محرم را با آیینهای سنتی خود حفظ کنند.
«طوقبندان» رسمی است که روزهای چهارم تا دهم محرم و در ساعات پیش از اذان مغرب در محلات تاریخی گرگان برگزار میشود. مراسم به این صورت برگزار میشود که در مرکز محلات، علم را با تشریفات خاص از انبارها در آورده، قربانی کرده و نذری میدهند
از دیرباز طوقبندان در محلات گرگان از شب سوم تا شب هفتم محرم برگزار میشد و این اقدام قبل از نماز مغرب و عشاء انجام میشد و طی مراسم خاص، طوق در این ایام در محل عزاداری نصب میشود.
طوقها یک علم برنجی بود و حدود پنج متر طول داشت و پارچههای سیاه و کبود و پرچم اللهاکبر و یا حسین (ع) به این طوق بسته میشد و آنقدر سبک بود که یک نفر آن را بر روی دوش خود به راحتی حمل میکرد و برخی نیز نذر داشتند، روسری مشکی و یا پارچه مشکی به این علمها میبستند.
در ادامه جمعی از مردم و سوگواران به خانهها و محل نگهداری طوق آمده و با نوحهخوانی، اجزای طوق را به مکانی مشخص برای سرهمکردن اجزای آن حمل میکنند.
در این روز به افرادی که به همـراه دستههای حمل طـوق حـرکت مـیکنند نیز پاطوقی میدهـند که کودکان سهم بیشتری از این پاطوقی دارند.
سینهزنی قطاری
آیین «سینهزنی قطاری» یکی از رسوم قدیمی در استان فارس و شهر شیراز است که هرساله طی ماه محرم و در حسینیه «بغدادیهای شیراز» اجرایی میشود.
این مسجد در محلهای بهنام «سر دُزَک» شیراز و در جایی که پیشتر بهنام کوچه «بهار ایران» نام داشت، قرار دارد. کتیبه این مسجد نشان از قدمت ۷۰۰ ساله آن دارد. فردی که اهل بغداد بوده، آن را بنا کرده و به این نام موسوم شده است.
در گذشته هر محله چند نفر بزرگتر داشت که کسی روی حرف آنها حرفی نمیزد؛ این بزرگترها درحالیکه لباس سیاه میپوشیدند، جلو دسته حرکت میکردند.
مراسم سینهزنی از شب اول محرم شروع میشود؛ هر دسته هیئت سینهزنی ابتدا در مسجد یا تکیه محل جمع میشوند و چون آمادگی کامل پیدا میکردند، راه میافتادند.
هر محله در مسیری خاص در حرکت بودند تا به حرم «شاهچراغ (ع)» میرسیدند؛ آنجا دستهها یکی شده و دستهجمعی سینه میزدند.