ادبیات مسئولیتگریز
چرا این روزها واژه «ناترازی» اینقدر رایج شده؟
اگر واژه ناترازی تا این حد در گفتوگوهای روزمره ضروری بوده، تا پیش از رواج این اصطلاح چگونه زندگی میکردهایم؟
اخبار سبز کشاورزی؛ پاسخ ساده است: کلمه درست، دقیق و جاافتاده همان کمبود است؛ اما اصطلاح کمبود نشان میدهد که سیاستگذاریها، شیوه مدیریت و سبک تصمیمگیری نادرست بوده که چیزهای بسیاری کم است: برق، آب، انرژی، درآمد و... .
ناترازی میگوید: آنچه ما داریم با آنچه شما میخواهید، یکاندازه نیست؛ تراز و برابر نیست. پس مشکل بین طرفین تقسیم میشود: نیمی از مشکل ناترازی تقصیر شماست (که انرژی زیاد مصرف میکنید و چراغهایتان روشن است و خرجتان زیاد است و دلتان میخواهد مثل ممالک مترقی زندگی کنید).
نیمی هم بر عهده ما (که انرژی کافی تامین نکردهایم و منابع مالی تامین نمیکنیم و زیرساخت برای خلق ارزش اقتصادی ایجاد نمیکنیم و...).
این نوع ادبیات را میشود ادبیات مسئولیتگریز نامید؛ حرفهایی پر از جملههای بدون فاعل، آکنده از واژههایی که همه برای تقسیم تقصیرها خلق، تحریف یا بازتعریف شدهاند.