هماهنگی رفتار سگ و انسان
سازگاری و تکامل سگ در کنار انسان در مدت هزاران سالسال، این موجود را به همراهی و همکاری نزدیک با انسان تبدیل کرده است.
اخبار سبز کشاورزی: همانطور که قبلا گفته شد سگها در فهم اشارههای دست ما از نخستیسانان دیگر بهتر عمل، اما از نظر یادگیری اکتسابی نیز آنها را به دستههای مختلف تقسیم میکنند. مثلا سگهای دورهگرد کمتر از سگهای خانگی توانایی درک اشارهها را دارند، اما سگهای شکاری که در سالیان طولانی از این روش ارتباطی استفاده کردهاند، در این زمینه بسیار تواناتر هستند.
سگها استعداد درخشانی در یادگیری آموزشهای اجتماعی دارند. آنها بهراحتی استفاده از اشیاء، بازکردن درهای متحرک و جستوجو برای غذا را یاد میگیرند.
نسبت به زبان بدن انسان، دقیق هستند و معنی آنها را یاد گرفته و برای همکاری مشتاق هستند. حالات بدنی ما بهعنوان دستورهای ضروری درک میشوند، اما در همان حال بهعنوان راهنمای ترجمه رفتاری نیز استفاده میگردند.
سگهایی که برای فعالیتهای همکار با انسان (چوپانی، امداد، عملیات نظامی و …) استفاده میشوند در این زمینه استعداد بیشتری دارند. بهعلاوه سگها میتوانند رفتار صاحب خود را پیشبینی کرده و در نتیجه حرکتهای خود را با او هماهنگ کنند.
سگها و عمل بیش از اندازه تقلیدکردن
بهتازگی کشف شده است که، سگها قادرند حرکتهای غیرضروری و نامربوط را کپیبرداری کنند، موضوعی که به نام "بیش از اندازه تقلیدکردن"(Over Imitation) معروف شده است.
پیش از این تنها گونهای که توانایی انجام این کار را داشت، انسان بود، موضوعی که از نظر بعضی محققان نقشی کلیدی در پیشرفت فرهنگ انسان ایفا کرده است. در مورد انسان انجام این موضوع نهفقط به دلایل شناختی و هنجاری، بلکه برای ایجاد رضایت اجتماعی نیز به کار میرود. انسان با این کار، تلاش میکند پیوستگی ایجاد کند یا به تقلید از یک مدل خاص و محبوب بپردازد. اگر دلیل انجام این کار توسط سگها، موردی مشابه باشد، نشان از عمق رابطه این گونه با انسان در لایههای احساسی، روانشناختی و فرهنگی دارد.
اهمیت موضوع از اینجا مشخص میشود که قبل از انجام این تحقیق روی سگها، آزمایشهای مشابه متعددی روی نخستیسانان بزرگ به شکست منجر شد. آنها در صورت غیرضروری بودن عمل، حتی علاقهای به کپی کردن کارهای شخص نمایشدهنده نشان نمیدادند.
نکته جالب دیگری که جلب توجه کرد این بود که در تحقیق روی سگها وقتی شخص نمایشدهنده بهجای صاحب سگ، یک شخص غریبه بود؛ میزان فراتقلید به صورت قابلتوجهی کم شد. این موضوع وجود محرک احساسی در فراتقلید را تایید کرد.
بهنظر میآید سگها یک موقعیت آزمایشی را بهعنوان یک بازی اجتماعی یا یک روش ارتباطی ترجمه میکنند؛ بهویژه وقتی شخص نمایشدهنده، از اشارههای دیداری استفاده کند.
سگها مانند کودکان با انسانهایی که بیشتر دوستشان دارند؛ مایل به روابط بیشتر هستند. سگهای خانگی ممکن است کارهای صاحبشان را به دو دلیل تقلید کنند: اول زمانی که میخواهند صاحب خود را راضی نگهدارند و دوم موقعی که بهدلیل پیروی از یک قانون نانوشته، تمایل به انجام این کار دارند. اگر چه دلیل اول مثبت تلقی میشود و این دو موضوع به هم مرتبطاند، اما دلیل بروز رفتار دوم، همچنان مبهم است.
سگها خواستار بازی هستند
نظریه دیگری که امکان دارد آن است که سگ این کارها را بهمنظور شرکت در بازی اجتماعی با ما و بودن در دایره روابط ما انجام میدهد. تحقیقات نشان میدهند که رابطه سگهای خانگی با صاحبانشان مشابه روابط والدین و فرزند است و بار احساسی مشابهی برای دو طرف دارد.
سگها بسیار عمیق، در تعامل با انسانها تثبیت شدهاند و برای این منظور آنها به مهارتهای خاصی برای درک احساسات، حرکات و اعمال انسان مجهز شدهاند. آنها با ما تیمهای مشترک تشکیل میدهند(سگهای همراه، تیمهای جستوجو، نجات و فعالیتهای نظامی)، با ما ارتباط احساسی برقرار میکنند و در فرهنگ جامعه انسانی عضو شدهاند. بهنظر میرسد این رابطه خاص درک مشترک و وابستگی نزدیکی بین این دو گونه ایجاد کرده است. بهطوری که سگها، بهترین دوست انسانها در میان دیگر گونههای جانوری هستند.
احساس همدلی، گناه و حسادت در سگها
علاوهبر ظرفیتهایی که ذکر کردیم، ممکن است تواناییهای اجتماعی و شناختی دیگری نیز در سگها وجود داشته باشد که تاکنون درباره آنها اطلاعاتی نداریم. اما پیشبینی میشود سگها توانایی درک احساساتی مثل همدلی، احساس گناه یا حسادت را نیز دارا هستند. تا به حال، ما روی دیدگاه مثبت در رابطه انسان و سگ بسیار تاکید کردهایم. باید بدانیم علاوهبر انگیزه وابستگی، رفتار این حیوانات در مقابل صاحب خود با توجه به سطح آموزشی و هنجاری سگ تعیین میشود که باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد، اما فقط نکات مثبت را نباید در نظر داشت. در خانه، انسانها سگ را در مورد اینکه چه کاری باید انجام دهد و چه کاری را نباید انجام دهد، آموزش میدهند که شامل اقداماتی است که از نظر سگ شفاف نیستند و ممکن است فقط انسانمحور باشند.
در تربیت سگ، پیروی دقیق از دستورها یا رفتار مربی، یک قانون است و در واقع از سگ انتظار میرود، مستقل از پیوندهای موجود، بدون توجه به میل و خواستههای خود به دستورها توجه و آنها را اجرا کند.
سگها بخش بزرگی از دنیای انسان هستند
آیا چالشهای اخلاقی زیادی در این واقعیت وجود ندارند که سگها بخش بزرگی از دنیای انسان هستند؟ پس بهتر است با توجه به وابستگی که در مدت هزارهها بین ما و اینگونهی وفادار ایجاد شده است، سعی کنیم بنابر اصول درست، با توجه به خواستهها و نیازهای سگ با او ارتباط برقرار کنیم؛ او را آموزش دهیم و برای برقراری ارتباط با دنیایی مشترک آماده سازیم.