تب برفکی، مهمان ماندگار جمعیت دامی
مقاله تحلیلی دکتر وحید عطارد درباره تب برفکی، ریشههای تداوم این بیماری در جمعیت دامی ایران، نقد مدیریت استبدادی در کنترل بیماریها و تشریح راهکارهای علمی ریشهکنی آن. چرا تب برفکی بعد از ۷۰ سال هنوز مهمان ماندگار دامهای کشور است؟
بارها سخن از پیشرفت دامپزشکی به میان آمده است و هرگاه انتقادی بر عملکردها مطرح میشود، برخی با طرح این ادعا که «بیانصافی است پیشرفتها را نادیده بگیریم» یا «چرا خودتان که در مجموعه بودید انجام ندادید؟»، از پذیرش واقعیتها طفره میروند. حقیقت این است که برای نمایش هر پیشرفتی، الگوهای مشخصی وجود دارد.
اخبار سبز کشاورزی؛ این الگوها که «پراگماتیک» یا «عملگرایانه» نامیده میشوند، بر ایجاد روشهای مبتنی بر معیارهای علمی، اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی تأکید دارند.
در این الگوها شاخصها تعیین، ارزیابی دورهای انجام و نتایج به کارشناسان، صاحبنظران و عموم مردم از طریق مقالات و رسانهها ارائه میشود. طبیعی است که در صورت تحقق نتایج مثبت، جامعه اثر آن را در قالب رفاه عمومی احساس خواهد کرد.
در همین باره: مروری بر وضعیت بیماری تب برفکی در ایران؛ دکتر وحید عطارد
کاملاً واضح است که ادعاهای شفاهی فاقد ارزش هستند و چون پشتوانه عملی ندارند، به بیاعتمادی عمومی، سرافکندگی و در نهایت فساد و تباهی سیستمها منجر میشوند. این معنا در ادبیات فارسی نیز آمده است:
بزرگی سراسر به گفتار نیست دو صد گفته چون نیم کردار نیست
این مقدمهای کوتاه برای ورود به بحث وضعیت تب برفکی در دامپزشکی کشور است.
زمانی که از دامپزشکی یا هر نظام علمی، اجتماعی، اقتصادی یا اخلاقی سخن میگوییم، موضوع بسیار فراتر از محدوده ترجمهای آن است. برای مثال، وقتی از دامپزشکی صحبت میشود، نمیتوان آن را تنها به بیماریهای دام و درمان آنها محدود کرد.
ابعاد مرتبط با دانشگاهها، تحقیقات، فارغالتحصیلان، کارکنان، عموم مردم (به دلیل مصرف فراوردههای دامی)، سلامت عمومی، تولیدکنندگان، دامداران، چوبداران و بهطور کلی همه اجزای جامعه در این حوزه دخیل هستند.
بنابراین حل مشکلات پیچیده یک جامعه در هر حوزهای نیازمند عقل سلیم و دانش کافی است. البته هر فرد بر اساس درک شخصی خود تفسیری متفاوت از رویدادها دارد، اما برای پیشبرد اهداف، باید اجماع علمی و منطبق بر معیارهای عقلانی شکل گیرد.
آیا میتوان در چنین نوشته کوتاهی به همه ابعاد دامپزشکی پرداخت؟ قطعاً نه. در اینجا تنها میتوان به بررسی یک بیماری خاص پرداخت؛ اینکه این بیماری اکنون در چه وضعیتی قرار دارد، چرا به نتیجه نرسیدهایم، چه باید کرد و چرا برخی مسائل تکرار مکررات هستند.
طبیعتاً امکان طرح تمام جزئیات یک بیماری و راهحلهای آن در این خلاصه وجود ندارد و تنها میتوان به صورت تیتروار اشاره کرد.
در میان همه بیماریهایی که سالهاست جمعیت دامی کشور را درگیر کردهاند و با وجود امکان کنترل و ریشهکنی، هنوز به نتیجه نرسیدهاند، به دلیل مدیریت غیرعلمی و استبدادی، اکنون به موضوع تب برفکی میپردازیم.
این روزها بحث درباره این بیماری داغ است و حتی هوش مصنوعی نیز - که هنوز حباب استفاده بیضابطه از آن نترکیده - گاه بدون توجه به موقعیت و شرایط در تحلیلها دخالت داده میشود.
چرا از مدیریت استبدادی سخن میگوییم؟ رسم چنین است: موضوعی بهصورت اضطراری یا معمول مطرح میشود، جلسات متعدد با کارشناسان برگزار میگردد و صورتجلسهای بر پایه وضعیت موجود تهیه میشود.
اما در نهایت شاهد صدور دستورالعملی هستیم که هیچیک از موارد کارشناسی را در بر ندارد و صرفاً میگوید: «واکسن بزنید»؛ آن هم بدون اشاره به شرایط، زمان و نحوه اجرا.
این همان مدیریت استبدادی است که سالهاست ادامه دارد. در حالی که برای رسیدن به نتیجه، مدیریت آزاد (غیرمداخلهای) نیاز است؛ مدیریتی که در آن رئیس تنها نقش هماهنگکننده دارد و برنامهریزی واقعی بر عهده کارشناسان است.
در یکی از جلسات مربوط به واردات دام زنده، معاونت امور دام نامهای ارائه داد که وزیر در ذیل آن نوشته بود «اقدام شود». اینجانب توضیح دادم که وزیر چنین اختیاری ندارد و باید مینوشت «وفق مقررات اقدام شود». اگرچه من در آستانه بازنشستگی بودم، اما تبعات آن گریبان مدیرکل را گرفت. این نمونهای از مدیریت استبدادی است که در نهایت تنها یک نتیجه دارد: عدم پیشرفت.
اما تب برفکی چیست؟ این بیماری از اهمیت بینالمللی برخوردار است، زیرا خسارات اقتصادی سنگینی ایجاد میکند و اقتصاد کشورها را به چالش جدی میکشاند. به همین دلیل تلاش جهانی برای ریشهکنی آن جریان دارد.
نقشه راه مشخصی برای آن تدوین شده و کشورهای عضو سازمان جهانی بهداشت دام ملزم به اجرای آن هستند؛ گرچه اجبار رسمی وجود ندارد.
کشورهایی که بیماری را با صرف هزینههای سنگین ریشهکن کردهاند، مانند اتحادیه اروپا (EUFMD)، بسیار حساس هستند و حتی برای کمک به حذف بیماری در سایر کشورها نیز اقدام میکنند. کشور ما نیز سالها با این سازمان همکاری داشت که متوقف شده است.
آیا تب برفکی قابل ریشهکنی است؟ پاسخ: بله. با برنامهریزی علمی، منطقی و مبتنی بر عقل سلیم میتوان به این هدف رسید. اما چرا با وجود ۷۰ سال درگیری با بیماری، هنوز اقدامی اثربخش انجام نشده است؟ پاسخ همان مدیریت استبدادی و برخی عوامل دیگر است که جای شرحشان اینجا نیست.
چگونگی کنترل و ریشهکنی بیماری بر اساس پیشفرضهای زیر قابل توضیح است:
پیشفرضها:
- آیا در جمعیتهای سالم و بدون بیماری، جابهجایی دام مشکلساز است؟ خیر.
- آیا امکان واردات گوشت وجود دارد؟ بله، با شرایط سختگیرانه.
- آیا واردات دام زنده ضروری است؟ خیر.
- آیا میتوان دام زنده را برای معاش مرزنشینان وارد کرد؟ بله، تحت شرایط خاص، زیرا کشور ما با مرزهای طولانی و همسایگانی آلوده به تب برفکی مواجه است و نمیتوان معاش دامداران مرزی را نادیده گرفت.
کنترل و ریشهکنی بیماری شامل موارد زیر است:
- کاهش موارد بیماری: تب برفکی در کشور اندمیک است و به دلیل گردش چند سویه، کنترل آن دشوارتر شده است. اما این موضوع مانع کنترل یا ریشهکنی نمیشود. این بیماری وابسته به سن و نژاد نیست و در تمام زوجسمان رخ میدهد. اولویتبندی اشتباه – مانند تمرکز صرف بر گاوهای شیری خالص – از سالهای گذشته تاکنون موجب استمرار بیماری بوده است.
- تولید واکسن: تولید واکسن باید بر اساس الگوهای صحیح و علمی انجام شود. حتی اگر چندین شرکت تولیدکننده وجود داشته باشد، کیفیت و انتخاب سویه باید یکسان و بر پایه معیارهای علمی باشد.
- انجام واکسیناسیون: باید کوتاهمدت و همزمان در کل جمعیت انجام گیرد تا از ایجاد مخازن بیماری جلوگیری شود.
- آزمایشهای سرولوژیک: پس از هر مرحله واکسیناسیون باید آزمایشهای NSP و SP بهصورت مکرر انجام و نتایج آماری تحلیل شود.
- دریافت گزارش دقیق بیماری: گزارشدهی کامل ضروری است، حتی اگر خوشایند برخی نباشد.
- پیشبینی نیروی انسانی موردنیاز.
- تجهیز آزمایشگاههای قابلاعتماد.
- تأمین اعتبارات لازم.
- ایجاد زونهای کنترلی که نقش اساسی در مهار بیماری دارند.
سایر اقدامات نیز شامل تدوین قوانین بازدارنده، ایجاد الزامات برای همکاری دستگاهها – بهویژه نیروهای انتظامی – کنترل حملونقل در زمانهای لازم و مجموعهای از فعالیتهای علمی، اجتماعی و اخلاقی است. اما متأسفانه آنچه اکنون به آن بسنده میشود، تزریق واکسنهایی است که حتی کیفیتشان نیز مشخص نیست.
اگر این روند ادامه یابد – که ظاهراً چنین خواهد بود – تب برفکی نه تنها ۷۰ سال گذشته، بلکه سالهای آینده نیز میهمان ماندگار جمعیت دامی خواهد بود و دامداران همچنان با آن دستوپنجه نرم خواهند کرد.
نویسنده: دکتر وحید عطارد