سلطان آواز ایران؛ شجریان
پنج دهه است صدای دلدادگی و نجوای عشق دهها میلیون ایرانی از حنجره سلطان آواز ایران شجریان به آسمان می رود.

اخبار سبز کشاورزی؛ شجریان باشد یا نباشد، به کما برود یا به عبارتی به دیارباقی بشتابد، اما صدای او برای همیشه زنده و ماندگار است. وآتشی بر افروخته که با هیچ آتش نشانی خاموش نمی شود، بلکه به آتشفشانی مبدل می گردد.
ریزه خوارانی که بودنش را تاب نمی آورند اینک فارغ از اینکه بیش از صد میلیون فارسی زبان در داخل و خارج ایران قلبا سیاهپوش هجران استاد آواز ایران می شوند، جشن نبودش را بگیرند! رقاصی کنند و ملعبه دست جناح های سیاسی شوند.
چندی پیش ماهنامه سراسری دام و کشت و صنعت گزارشی از زندگی کشاورزی و کشاورز گونه استاد شجریان و دیدار مهندس طهماسبی معاون امور باغبانی با استاد در باغ مشجر وی و مشارکت استاد در تولید محصول چاپ کرده بود که با توجه به اطلاعات ویژه آن اقدام به انعکاس مطلب می شود.
روایت استاد محمدابراهیم ذوالقدر
از نحوه همکاری و استخدام استاد شجریان در وزارت کشاورزی
و حال و روز موسیقی اصیل ایرانی
خسرو آواز ایران، یادگار اساطیر
باد صبا، بر گل گذر کن
از حال گل، ما را خبر کن…
کلام ملک الشعرا (بهار)، صدای آسمانی شجریان - خسرو آواز ایران - با زیر و بم پنجههای نوازندگان خونگرم در هم میآمیز و آهنگی دلنشین در دستگاه شوشتری به اجرا در میآورد و موسیقی ایرانی به مثابه نمایشی شورانگیز، انسان را پرده در پرده در رویایی آرمانی به فکر فرو میبرد، گویی صدای اساطیر این سرزمین کهن، جانی دوباره گرفته است… این هم آمیزی زیبا، روزگاری بس دراز سپری کرده و از نسلی به نسلی دیگر، گاه در قالب کلام از زبان شاعرانی بزرگ چون: فردوسی، باباطاهر، مولوی، سعدی، حافظ، شهریار، فریدون مشیری و گاه در حریر نغمات از حنجرهی مخملین خوانندگان نامداری همانند: عارف، شیدا، ظلی، تاج اصفهانی، ادیب، بنان، قوامی و گاه با زخمههای تار عبادی و شهناز و نالههای نی کسایی و ناهید و نجواهای کمانچه ی بهاری با هزاران احساس غرور، حماسه، عشق، آرزو، آرمان انسانهای نجیب و اهل دل و آزاده ی این مرز و بوم بهم پیوند خورده و به خسرو آواز ایران میرسد.
این همان واژه ی فرهنگ است که هنرمند ایرانی آن را بر بال خیال مینشاند و با مایه ی جان بدان معنا میبخشد که هنر، نزد ایرانیان است و بس… به راستی اگر از نظر گاه شاعر، گل، درخت، سرو، سوسن، نرگس، سنبل، رود، جنگل، کوه، دشت، دریا، مرغ، ماهی، شاهین، بلبل و… و اگر از خنیاگر شوریده حال، آبشار صدایش را و از نوازنده ی دل انگیز ارغنون، ساز فلک را بگیریم، چیزی برای گفتن، خواندن و نواختن باقی میماند؟
نمادهایی که در برگیرنده طبیعت و جهان پیرامون ماست و مایه ی زندگی، برزیگری و شادمانی است، دادههای خداوند کریمی که شاعران، خوانندگان، آهنگسازان وجمله هنرمندان صاحب ذوق این سرزمین برای سرزندگی و حراست از کیان بوم مادری خود، گاه قامت جوانانش را به سرو و گاه بلندای پروازشان را به شاهین و گاه ایستادگی آنها را به کوه - البرز و الوند - و.. تعبیر کردهاند و با دمیدن روح و احساسات زیبا و غرورآفرین …. نگاه داشتهاند سرزمین خود را، تا بماند این خاک، تا بماند این هنر و… و چه خوش آهنگی است، ساخته ی زنده یاد روح ا… خالقی بر سخن دلنشین و حماسی شاعر میهن، زنده یاد حسین گل گلاب که با صدای گرم بنان جاویدان شده است.
ای ایران،ای مرز پر گهر،ای خاکت سرچشمه ی هنر
دور از تو اندیشه ی بدان، پاینده مانی و جاودان
از این روست که هنرمند باید همواره قدر بیند و بر صدر نشیند، چرا که او چشمه جوشان آفرینش است، آفرینش فکر، حماسه، ادب … او نگاهبان است، نگهبان فرهنگ و زبان گویا و صدای رسای ملت است، اوست که بیدار میکند، هوشیار نگاه میدارد، و به اقتضای زمان، میگوید، مینویسد، میسازد، مینوازد و… چنین است که باید پیوسته از حال گل با خبر بود…
باد صبا بر گل گذر کن، گل گذر کن، گل گذر کن
از حال گل ما را خبر کن، نازنین، ما را خبر کن
چون بدیده ی انصاف نگاه کنیم، خسرو آواز ایران حضرت استاد شجریان، در امتداد حرکت پیشکسوتان عرصه ی هنر این سرزمین در یک صد سال اخیر به ویژه در آواز و موسیقی اصیل ایرانی، همراه با دیگر هم نسلان خود، نقشی گرانسنگ داشتهاند و بر گردن مردم حقی گرانتر، و هم از این جهت است که گفتن و نوشتن درباره ی این بزرگان، به ویژه بزرگمرد موسیقی که به شایستگی «خسرو آواز» لقب گرفته است هم مایه افتخار است و هم ادای دین
گل باغ آشنایی
به دیدار بزرگمردی از تبار موسیقی اصیل ایرانی میرویم، استاد پیشکسوت آواز ایران محمدابراهیم ذوالقدر، از همکاران و یاران دیر آشنای استاد شجریان است و عمری را به پای هنر موسیقی ایران صرف کرده است.
محمدابراهیم ذوالقدر، متولد 12 اسفند 1318 تهران، فرزند مرحوم علیاکبرخان، روزگار کودکی خود را در محله خیام سپری کرد و کار فراگیری آواز ایرانی را از دوران جوانی و دبیرستان نزد شادروان سیدجواد ذبیحی آغاز و طی سالیان متمادی با تلاشهای بیوقفه و کوشش فراوان هنر مورد علاقه خود را در محضر بزرگانی چون منصور صارمی، ولیا… البرز، اسماعیل مهرتاش، محمود کریمی و حسین قوامی و… تکمیل مینماید. وی در این مسیر با استادان صاحب نام موسیقی ایران، مرتضی حنانه، نصراله زرین پنجه و اصغر بهاری افتخار همکاری در رادیو و تلویزیون ملی ایران را به ثبت میرساند.
استاد محمدابراهیم ذوالقدر کنسرتها و اجراهای متنوع و فراوانی در دستگاهها و گوشههای موسیقی ایرانی در گلستان ادب و هنر ایرانی به یادگار گذاشته است که زمینه خوبی برای آموزش و استفاده علاقمندان هنرشناس و ارجمند موسیقی ایرانی میباشد. اکنون بیش از چهار دهه است که استاد ذوالقدر سرگرم آموزش ردیفهای دستگاهی موسیقی اصیل ایرانی به علاقهمندان میباشد و طی این سالیان طولانی شاگردان فراوانی با حضور در کلاسهای او و تعلیم در جامعه موسیقی کشور فعالیت مینمایند.
از آنجاییکه استاد ذوالقدر از کارکنان پیشکسوت وزارت کشاورزی بوده و سالیان سال با استاد محمدرضا شجریان سابقه آشنایی و همکاری در این وزارتخانه را داشتهاند؛ با یک هماهنگی ساده به خدمت ایشان میرسیم. منزل آراسته استاد، کارگاه تعلیم هنر آواز را تداعی میکند و نوای روحبخش موسیقی ایرانی به انسان آرامش خاصی میبخشد. در این دیدار صمیمی عصرگاهی، استاد از نحوه آشنایی و استخدام استاد شجریان در وزارت کشاورزی و همچنین وضعیت موسیقی حال حاضر کشور میگوید، به جهت ارتباط هر دو اساتید بزرگوار با جامعه کشاورزی با احترام و آرزوی سلامتی آنها، حاصل گفتگو را تقدیم دوستداران مینمائیم.
استاد محمدابراهیم ذوالقدر از شجریان میگوید
آقای محمدرضا شجریان سال 1346 زمانی که آقای ناصر گلسرخی وزیر کشاورزی و منابع طبیعی بود به استخدام وزارت کشاورزی درآمد و در واحد روابطعمومی به عنوان خطاط و خوشنویس فعالیت میکرد، با توجه به استعداد و علاقمندی که به هنر و به ویژه، موسیقی ایرانی داشت برای اجرای برنامه به رادیو دعوت میشد.
تا اینکه در حدود سال 53 یا 54 وقتی که آقای قطبی رئیس وقت رادیو و تلویزیون ملی ایران بود، از ایشان دعوت کرد تا به آن سازمان برود. از آن زمان شجریان از وزارت کشاورزی مأمور خدمت در رادیو و تلویزیون (صدا و سیما) شد. این مأموریت تا سال 1364 ادامه داشت، تا اینکه با خاتمه مأموریت، مجدداً آقای شجریان به وزارت کشاورزی برگشت و در همان واحد روابط عمومی به عنوان کارشناس شروع به کار کرد.
این شروع به کار مجدد زیاد طول نکشید و او درخواست بازنشستگی بیش از موعد کرد که با موافقت مسئولین وقت در سال 1365 با حدود 26 یا 27 سال خدمت بازنشسته شد.
بعد از آن به برگزاری کنسرتهای برون مرزی پرداخت و آثار خیلی خوب و ارزشمندی در این سالها از موسیقی ایرانی برای جامعه به یادگار گذاشت که میشود گفت، دهههای پرکار و پربار استاد شجریان به شمار میرود.
علاقه شجریان به پرورش گل و گیاه
استاد شجریان به لحاظ شخصی، علاقه فراوانی به پرورش گل و گیاه دارد، از گذشته در منزل شخصی خودش هم گل پرورش میداد. خاطرم هست زمانی بیش از هفتاد نوع شمعدانی در خانهاش بود که هر وقت منزل ما میآمد از شمعدانیهای معروف و سایر گلها برای من هدیه میآورد.
به همین خاطر شجریان بعد از بازنشسته شدن، به دنبال احداث باغ بود که با مراجعه به وزارتخانه و با راهنماییهای کارشناسان باغبانی بعد از پرس و جو و تحقیق فراوان قطعه زمینی را در منطقه هشتگرد (حدودا 10 هکتار) خریداری و به باغ تبدیل کرد. البته نتوانستم از این باغ دیدن کنم، ولی بعدها شنیدم که در این باغ کارگاه ساخت برخی از سازها را نیز دایر کرد و چند نوع ساز نیز طراحی کرد و ساخت.
استاد، از حال روز هنر و به ویژه موسیقی ایرانی برای ما بگوئید.
هنر تعطیل است، متأسفانه دیگر باید با این وضعیت ساخت، چه بسیار افراد و اساتید بزرگی که در این سالها در گوشه و کنار کشور در فراموشی کامل از دنیا رفتند و تجارب و هنر آنها فراموش شد و از بین رفت.
به هر حال همه تلاش ما در این مقطع به این است که اندوختههای 60 - 70 ساله خودمان را درزمینه موسیقی به مشتاقان و علاقه مندان موسیقی ایرانی آموزش و انتقال بدهیم، که حداقل این هنر فراموش نشود، چرا که همه هنرهای ایرانی رفته رفته و به مرور مهجور و در جریان زندگی و وضعیت روزگار فراموش شدند.
خیلی از هنرهایی که در گذشته نه چندان دور رونق داشت ولی دیگر اثری از آن نیست، موسیقی ایرانی هم همینطور. ما فعلا با آموزش هنرجویان سرگرم هستیم، هفتهای یک یا دو روز هنرجویان را تعلیم میدهیم و بقیه اوقات را در منزل سر میکنیم.
با این وضعیت سرنوشت موسیقی ایران چه میشود و تکلیف نسل آینده چیست؟ این موسیقی به کجا میرود، آیا میشود گفت، دوره موسیقی ایرانی تمام شده و قبای آن را باید به دیوار آویخت چون موسیقی پاپ و جاز جای آن را گرفته است؟
آیا چهل سال پیش شما فکر میکردید که وضعیت موسیقی کشور اینگونه شود، ولی دیدیم که شد، بنابراین احتمال اینکه وضع موسیقی بدتر از این هم بشود نیز وجود دارد. چرا که هیچ برنامه سازمان یافته و تعریف شدهای در جهت حمایت از موسیقی ملی وجود ندارد و اجرا نمیشود.
هنوز بعد از 40 سال صدا و سیما تکلیفش با اجرای موسیقی زنده و نمایش ساز روشن نشده است . در حالی که ساز و آواز همیشه با هم بوده و جدا کردن آنها از هم اجتناب ناپذیر است. این مطلب را به دست اندرکاران بخش موسیقی صدا و سیما که گاهی برای اجرای برنامه از من دعوت میکنند، بارها گفتهام و باز میگویم تا زمانی که ساز نمایش داده نشود، من به خودم اجازه حضور در برنامههای صدا و سیما را نمیدهم.
در مورد موسیقیهای پاپ و جاز شاید ذکر یک خاطرهای در این جا جالب باشد؛ مرحوم ذوالفنون یک زمانی در حوزههنری اجرای برنامه داشت، وقتی برنامه شروع شد دیدند که تعداد تماشاچیان از تعداد نوازندگان کمتر است، ایشان گفتند: اشکال ندارد، همین تعداد هم برای اجرای برنامه کافی است، چون موسیقی فاخر، شنونده فاخر میخواهد.
لذا اینکه شما میبینید از موسیقی پاپ استقبال میشود، به دلیل آن است که موسیقی فاخر عرضه نمیشود. سیاستگزاران، مخاطبین را با این نوع موسیقی ارتباط میدهند و آشنا میکنند. ضمن اینکه اکثر جوانان چون آزادی و فضای دیگری برای تخلیه هیجانات خود ندارند، از این کنسرتها استقبال میکنند . بسیاری از شرکتکنندگان در این کنسرتها هدفشان موسیقی نیست، بلکه سرگرمی است در حالی که موسیقی سنتی، ملی، کلاسیک فضای آرام، باوقار و خاص خودش را میخواهد.
استاد، کار رسمی موسیقی شما از چه زمانی آغاز شد و در کدام کشورها برنامه داشتید؟
من از سال 48 کار آموزش و کسب هنر موسیقی را از محضر اساتید گرانمایه، شادروان سیدجواد ذبیحی، اسماعیل خان مهرتاش، حسین قوامی شروع کردم که به تدریج این تعلیم در رادیو و تلویزیون نزد اساتید بزرگوار حنانه، صارمی، البرز و… تکمیل شد.
اولین کار رسمی من با اجرای آهنگی در سال 1368 به مناسبت هفته منابع طبیعی که از سوی وزارت کشاورزی سفارش داده شده بود آغاز شد . البته پیش از این من با مرکز حفظ و اشاعه موسیقی اصیل ایرانی، گروه چکاوک و گروه درویش همکاری میکردم که حاصل آن، اجرای چندین کنسرتهای متعدد داخلی و خارجی است . از جمله در کشورهای : امارات متحد عربی - شارجه، دبی، ابوظبی ، - ژاپن، اسپانیا و ایتالیا اجرای کنسرت داشتهام.
من تا پایان ریاست جمهوری مرحوم آیت ا… هاشمی رفسنجانی با صدا و سیما همکاری میکردم که بعد از دوران ایشان این ارتباط قطع شد.
سخن دل
استاد، همه اینها بهانهای بود که با جنابعالی دیداری داشته باشیم و یادی کنیم از استاد شجریان عزیز که این روزها با بیماری دست و پنجه نرم میکنند و گپی با شما در مورد وضعیت امروز موسیقی ایرانی بزنیم. انشاءا… خداوند امثال شما بزرگواران را برای ایران و ایرانی حفظ کندو جامعه ما سالهای سال از وجود و هنر شما بهرهمند شوند و فضای مورد انتظار با همت مسئولان برای هنرمندان فرهیخته کشور فراهم شود.
سید نصیر سیادت
ماهنامه دام و کشت و صنعت - شماره ۲۱۲ و ۲۱۳ - سال ۱۳۹۶