خودکفایی گندم؛ مسیری طولانی و پیچیده
برای سومین بار طی سه دهه اخیر قرار است دوباره ایران به خودکفایی گندم دست پیدا کند.
اخبار سبز کشاورزی، برای اولینبار ایران در زمان ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی و در سال 1383به خودکفایی گندم دست پیدا کرد. در آن هنگام جشن مفصلی به همین نام در سالن اجلاس سران کنفرانس اسلامی برپا و اعلام شد که ایران توانسته تمام نیاز خود به گندم را تامین کند.
این خودکفایی تا سال اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد هم ادامه پیدا کرد؛ اما پس از سال 1385 ایران دیگر تا نزدیک به 10 سال بعد نتوانست به این خودکفایی دست پیدا کند.
خودکفایی بعدی ایران در زمینه گندم به سال 1394 باز میگردد که چند سالی از ریاست جمهوری حسن روحانی میگذشت. در سال 1394 دوباره کشاورزان کشورمان همت کردند و توانستند ایران را در زمینه تولید گندم خودکفا سازند.
این خودکفایی تا سال 1399 ادامه داشت اما در سال گذشته خشکسالی و نامساعد بودن وضعیت جوی دوباره شرایط را سخت کرد و خودکفایی در زمینه تولید گندم مورد نیاز از دست ایرانیان خارج شد.
البته این طور نیست که تولید گندم سقوط غیرقابل مهاری داشته باشد؛ اما وابستگی در حدود20 تا 30 درصد میزان مصرف سرانه گندم در کشور، مسالهای نیست که بتوان از آن چشم پوشید.
در عین حال به میزان مصرف گندم در کشور انتقادهای وارد شده و گفته میشود در جایی که میزان مصرف سرانه گندم در جهان بهطور متوسط حدود 67 کیلوگرم است، این میزان در کشور حدود 130 کیلوگرم است.
در این باره توضیح داده میشود که بخشی از این مصرف گندم دور ریز نان است که به مصرف خوراک دام میرسد. بخشی از این مصرف گندم نیز مصرف مستقیم دور ریز گندم و یا دانههای سالم است که به لحاظ ارزانی به مصرف دامهای بزرگ مانند گاو و گوسفند میرسد. بخشی از مصرف گندم نیز صادرات آن به کشورهای همسایه بهصورت آرد، گندم و یا ماکارونی به کشورهای همسایه است.
علاوهبر این بهسبب گرانی پروتئین و برنج ـ بهویژه برنج ایرانی ـ گندم در سفرههای ایرانیان جایگزین برج و پروتئین شده است. این بدان معنی است که نان و گندم جور سایر مواد غذایی مصرفی برای ایرانیان را میکشد.
البته حالا که قیمت نان و گندم تحویلی به تولیدکنندگان ماکارونی واقعی شده، گمان میرود از حجم ضایعات نان و ضایعات گندم در فرآیند تولید ماکارونی کاسته شود و همچنین میزان صادرات ماکارونی ـ و در واقع گندم ـ به قیمتهای یارانهای به همسایگان بهطور کلی کاهش یابد.
در این صورت متوسط سرانه 130 کیلوگرم مصرف هر نفر کاهش خواهد یافت؛ اما این میزان کاهش احتمالا حداکثر 30 درصد خواهد بود و شاید این مصرف سرانه به 100 کیلوگرم بالغ شود و در این صورت باز هم مصرف ایرانیان 30 کیلوگرم بالاتر از مصرف متوسط سرانه جهان است که این مساله هم بر روی میزان تولید مورد نیاز کشور تاثیر مستقیم دارد.
نکته مهم در این میان آن است که ظرفیت تولید فعلی بدون لحاظ کردن روشهای علمی و دانش بنیان در کشور رشد قابل ملاحظهای نخواهد داشت.
در واقع و با توسل به روشهای سنتی اکنون در حدود سقف تولید برای هر هکتار قرار دارند بنابراین با میزان سطح زیرکشت فعلی و آبی که هماکنون در دسترس است، میزان تولید نهایی تفاوت فاحشی نخواهد داشت؛ اما اگر روشهای علمی به کار گرفته شود و بهرهوری رخ دهد، آن گاه میتوان از سطح زیرکشت فعلی محصول بیشتری برداشت کرد.
ضمن آنکه در میزان مصرف آب بهعنوان یک کالای گرانبها صرفهجویی قابل ملاحظهای رخ خواهد داد. در کنار این تمهیدات آنچه وزیر جهاد کشاورزی برای تشویق کشاورزان به کشت گندم پیشبینی کرده است نیز مفید است.
در این باره به این نکته توجه کنید که بالا بردن سطح زیرکشت به هر حال اقدام و تمهیدی موثر است؛ حالا وزیر جهاد کشاورزی وعده افزایش قیمت خرید گندم از کشاورزان را داده و گفته است که علاوه بر این کمکهای بلاعوض و دامهای ارزان قیمت نیز به این کشاورزان اعطا میشود.
در این صورت امید زیادی وجود دارد که خودکفایی در تولید گندم زودتر از پایان برنامه ده ساله آقای وزیر حاصل شود؛ اما اینکه خودکفایی حاصل شده به چه میزان پایدار باشد و چقدر قابل اعتماد احتمالا باشد مساله ای است که به عوامل گوناگونی و از جمله عوامل زیست محیطی بستگی دارد.