خبر فوری
شناسه خبر: 53338

کشاورزی سبز در سایه آمارسازی؛ وقتی عددها سبزند، زمین نه

کشاورزی سبز در آمارها موفق است، اما آیا زمین و مزرعه هم همین را می‌گویند؟ بررسی شکاف میان آمارهای رسمی و واقعیت میدانی کشاورزی در ایران.

کشاورزی سبز در سایه آمارسازی؛ وقتی عددها سبزند، زمین نه

در سال‌های اخیر، کشاورزی سبز به یکی از پرکاربردترین کلیدواژه‌های سیاست‌گذاری و رسانه‌ای تبدیل شده است. تقریباً هر گزارشی از کاهش مصرف آب، افت مصرف سموم یا افزایش بهره‌وری می‌گوید.

اخبار سبز کشاورزی؛ اما یک پرسش اساسی، کمتر مطرح می‌شود: آیا این عددهای سبز، بازتاب واقعی وضعیت زمین و مزرعه‌اند یا فقط محصول آمارسازی خوش‌رنگ؟ فاصله میان گزارش‌ها و واقعیت میدانی، جایی است که کشاورزی سبز در سایه قرار می‌گیرد.

 

کشاورزی سبز روی کاغذ؛ مزرعه چه می‌گوید؟

بسیاری از شاخص‌هایی که برای سنجش کشاورزی سبز استفاده می‌شوند، بر پایه گزارش‌های اداری و خوداظهاری بنا شده‌اند؛ نه داده‌های مستقل میدانی. کاهش مصرف آب یا نهاده شیمیایی در جداول رسمی، الزاماً به معنای بهبود پایداری کشاورزی در مزرعه نیست.

در عمل، کشاورزی که به‌دلیل کمبود نهاده یا افزایش قیمت‌ها مصرف خود را کاهش داده است، در آمارها «سبزتر» به نظر می‌رسد؛ در حالی که ممکن است عملکرد خاک یا سلامت محصول، افت کرده باشد. اینجاست که عدد رشد می‌کند، اما زمین تحت فشار می‌ماند.

 

وقتی شاخص‌ها به‌جای واقعیت تصمیم‌ساز می‌شوند

یکی از چالش‌های جدی کشاورزی سبز، وابستگی بیش از حد سیاست‌گذاران به شاخص‌های ساده‌شده است؛ شاخص‌هایی که پیچیدگی مزرعه را نادیده می‌گیرند.

برای مثال، کاهش مصرف سم به‌عنوان موفقیت ثبت می‌شود، بدون آن که بررسی شود آیا جایگزین مناسبی وجود داشته یا فقط به‌صورت مقطعی، مصرف حذف شده است. چنین رویکردی، به جای حل مسأله، آن را از دید پنهان می‌کند؛ اما در آمار، همه‌چیز سبز و قابل دفاع به نظر می‌رسد.

 

چرا آمارسازی سبز وسوسه‌انگیز است؟

آمارهای خوش‌رنگ، چند مزیت فوری دارند: 

  • ارائه تصویر موفق از سیاست‌ها
  • جذب بودجه و حمایت بیشتر
  • کاهش فشار رسانه‌ای و اجتماعی

اما همین آمارسازی سبز، به‌مرور اعتماد کشاورزان و کارشناسان را فرسوده می‌کند. وقتی فعالان میدانی می‌بینند تجربه‌شان با داده‌های رسمی همخوان نیست، فاصله‌ای شکل می‌گیرد که اجرای واقعی کشاورزی سبز را دشوارتر می‌کند.

 

داده‌هایی که دیده نمی‌شوند

در بسیاری از موارد، داده‌های مهمی وجود دارند که یا جمع‌آوری نمی‌شوند یا به حاشیه می‌روند؛ مثل کیفیت خاک، تنوع زیستی، سلامت بلندمدت مزرعه و تاب‌آوری در برابر خشکسالی.

تمرکز صرف بر چند عدد قابل ارائه، باعث می‌شود بخش اصلی پایداری کشاورزی عملاً بی‌صدا حذف شود. کشاورزی سبز، بدون دیدن این داده‌ها، به پروژه‌ای نمایشی تبدیل می‌شود؛ نه راهکاری پایدار.

 

رسانه‌ها؛ ناظر یا تکرارکننده آمار؟

نقش رسانه‌ها در این میان، تعیین‌کننده است. اگر رسانه فقط بازنشرکننده گزارش‌های رسمی باشد، ناخواسته به تداوم آمارسازی کمک می‌کند.

اما رسانه‌ای که میان عدد و واقعیت سؤال می‌گذارد، می‌تواند کشاورزی سبز را از سطح شعار به میدان عمل نزدیک کند. این تفاوت، مرز میان اطلاع‌رسانی مسئولانه و تولید محتوای تزئینی است.

 

عددها چه می‌گویند، زمین چه می‌گوید؟

کشاورزی سبز زمانی معنا پیدا می‌کند که عددها و زمین به یک زبان صحبت کنند. بدون بازنگری در روش جمع‌آوری داده‌های کشاورزی، بدون شنیدن صدای مزرعه و بدون شفافیت آماری، پایداری فقط در گزارش‌ها رشد می‌کند، نه در واقعیت.

اگر قرار است کشاورزی سبز به یک مسیر قابل اعتماد تبدیل شود، باید آمارها از سایه بیرون بیایند و در برابر واقعیت زمین پاسخگو باشند؛ وگرنه هزینه سبزی اعداد را خاک و کشاورز پرداخت خواهند کرد.

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای