چالش خشکسالی در مرزهای شرقی
منبع پیام ما
در روزهای پایانی اردیبهشت مقامات ایران و مسئولان کنونی افغانستان به رد و بدل کردن پیام ها در عرصه عمومی در مورد حق آبه ایران از رودخانه هیرمند پرداختند. سالها تغییرات نامطلوب محیطی، محرکهای جابهجایی، تشدید ناامنی غذایی، توسعه نیافتگی، حمایت از افراطگرایی خشونتآمیز و سایر پدیدههایی را که به گونهای که برای ناظران عادی آشکار نیست، به مهاجرت داخلی و بینالمللی کمک میکنند، ترکیب کرده است.
اخبار سبز کشاورزی ؛ مهدی زارع، زلزلهشناس و رئیس شاخه زمینشناسی فرهنگستان علوم | در افغانستان محصور در خشکی، عوامل محیطی کلیدی تغییرات اقلیمی با افزایش خشکسالی (به دلیل بارش کم و کاهش بارش برف)، فراوانی سیلاب ها (به دلیل بارندگی شدید و ناهموار با افزایش ۱۰ تا ۲۵ درصد در ۳۰ سال گذشته و آب شدن سریع برف)، و دمای گرمتر - به طور متوسط ۱.۸ درجه سانتیگراد بالاتر از هفتاد سال قبل - همراه شده است.
بیشتر بخوانید: خشکی هامون و سیل خروج مردم از سیستان
خشکسالی که دو سوم کشور را تحت تأثیر قرار داده حدود ۴ میلیون افغانستانی را مجبور به مهاجرت کرده و به حمایت های اولیه محتاج کرده است.
بدتر شدن شرایط اقلیمی باعث تغییرات محیطی در درجات مختلف در مناطق مختلف سراسر افغانستان شده که به ویژه کشاورزان و دامداران را متضرر کرده است .
خشکسالی شدید اخیر باعث تلف شدن احشام، و محصولات باغی و تخریب مزارع شد. چنین تغییراتی بر معیشت بسیاری از روستاییان افغانستان تأثیر گذاشته و باعث ناامنی غذایی شده است. کشاورزان اغلب فاقد تجهیزات و منابع لازم برای مقابله با تأثیرات تغییر اقلیم هستند.
وضعیتی که از قبل غم انگیز بود پس از خروج با هرج و مرج آمریكا و موتلفانش در مرداد ۱۴۰۰ پس از دو دهه حضور و مسدود شدن منابع مالی دولت افغانستان در بحبوحه تسلط طالبان، به شدت بدتر شد. با این حال، سیاستهای پاسخگویی به تغییرات اقلیمی و سایر تغییرات محیطی برای سالها قبل از خروج، توجه عملی چندانی را به خود معطوف نکرده بود.
کشوری که نزدیک به ۷۰ درصد جمعیت آن در مناطق روستایی زندگی میکنند و ۸۰ درصد معیشت به طور مستقیم یا غیرمستقیم به آن وابسته است یکی از کمتجهیزترین کشورها برای مقابله با اثرهای تغییرات اقلیمی است.
سد کمالخان، یا به قول افغانها بند کمالخان، در ولسوالی چهار برجک ، ولایت نیمروز، با هدف آبیاری و برق آبی از سال ۱۹۷۴ ساخت آن آغاز شده و در مارس ۲۰۲۱ (فروردین ۱۴۰۰)، با ظرفیت مخزن ۵۲ میلیون متر مکعب، و تولید سالانه ۹ گیگاوات ساعت برق افتتاح شده است. بند کمالخان یک پروژه بند برق آبی و آبیاری بر روی رودخانه هیرمند در جنوب غربی افغانستان است.
کار ساخت این بند به طور رسمی در سال ۱۹۷۴ آغاز شد، اما پس از انقلاب ثور در سال ۱۹۷۸ ، آمریکاییهای شرکت کننده در ساخت سد مجبور به ترک افغانستان شدند و پروژه متروکه شد. این نیروگاه برق آبی به آبیاری حدود ۱۷۵ هزار هکتار زمین کشاورزی اختصاص دارد.
ایران با ساخت سد کمال خان بر روی این رودخانه مخالف بوده چرا که منجر به خشک شدن تالابها در بسیاری از استانهای هم مرز با افغانستان شده است. دریاچه هامون و ده ها تالاب که از آب رودخانه هیرمند تغذیه میشود به دلیل آبگیری سد کمالخان خشک شدهاند.
در سال ۱۳۵۱، دو کشور پروتکل معاهده آب رودخانه هیرمند را امضا کردند که ایران آن را مبنایی برای پایبندی طرف مقابل میداند.
بر اساس این قرارداد، افغانستان متعهد شده است که به طور متوسط سالانه ۸۲۰ میلیون متر مکعب آب به ایران تحویل دهد. این آب در طول مرز مشترک خود به مرداب هامون می ریزد.
ایران افغانستان را به نقض حقوق آب خود متهم کرده و مدعی است که این کشور کمتر از مقدار توافق شده در معاهده ۱۹۷۳ آب دریافت میکند. دولت سابق افغانستان که در ماه اوت ۲۰۲۱ توسط طالبان سرنگون شد، این اتهام را رد کرد. میزان بارندگی سالانه ایران و افغانستان در سالهای اخیر سالانه حدود ۲۰۰ میلیمتر بوده است که به طور قابل توجهی کمتر از میانگین جهانی ۹۹۰ میلیمتر است.
کمبود آب به ویژه در شرق کشور با میانگین بارندگی آن حدود ۱۱۵ میلی متر در سال، بحرانی است. خشکسالی شدید در بخشهایی از بیشتر ایران، افغانستان، ازبکستان، پاکستان و ترکمنستان بحرانهای مهمی در زمینه تامین آب سالم و کافی، و در کشاورزی و برق ایجاد کرده و امنیت غذایی و درآمد خانوارها نیز در آسیبپذیرترین مناطق (در استان سیستان و بلوچستان ایران، افغانستان، جنوب غرب پاکستان) در خطر است.
پاییندست رود هیرمند در خشکسالی سال ۲۰۰۱ به طور کامل خشک شد، به طوری که دریاچههای فصلی نیز خشک شدند و منابع گستردهای از گرد و غبار در بادهای شدید - ۱۲۰ روزه- ماه های بهار و تابستان به سمت جنوب و جنوب شرقی روان میشود. شور شدن نمکها از طریق آبیاری در هیرمند پایین و قطع آب به دلیل تخلیه نشدن آب به لایه های زیر سطحی - با ایجاد لایههای سطحی خاکهای نفوذناپذیر- ایجاد میشود. رودخانه هیرمند منبع حیاتی آب آبیاری است که برای دهههای متمادی به ویژه در ۵۰ سال گذشته در افغانستان مورد استفاده قرار گرفته است.
سدهای اصلی هیرمند عبارتند از کمالخان، کجکی، سد دهلا در شاخه ارغنداب به هیرمند. رودخانه هیرمند که از نزدیکی کابل پایتخت افغانستان سرچشمه میگیرد و در حدود ۱۱۰۰ کیلومتری جنوب غربی جریان دارد، و سپس به دریاچه هامون میریزند.
تالاب بین المللی هامون از سه دریاچه کوچک به نامهای هامون پوزک، هامون سابوری و هامون هیرمند تشکیل شده و در زمان فراوانی آب به هم میپیوندند و دریاچه مشترک هامون بین افغانستان و ایران را تشکیل میدهند. در نیمه اردیبهشت ۱۳۹۹جاری شدن روان آبها و دشتمال، جان دوبارهای به تالاب هامون به صورت موقت داد. رودخانه هیرمند شریان اصلی ورود به هامون و رودخانههای خاشرود، فراه، هاروترود، شوررود، حسینآباد و نهبندان به هامون میریزند.
وسعت دریاچه هامون در زمان پرآبی پنج هزار و ۶۶۰ کیلومترمربع است که از این سطح سه هزار و ۸۲۰ کیلومترمربع متعلق به ایران و بقیه متعلق به افغانستان است. دریاچه هامون وابسته به رودخانه هیرمند است و این وابستگی باعث شده تا هرگونه نوسانات در میزان آب آن، مشکلاتی را برای کل سامانه به وجود آورد.
بارشهای فرا نرمال مونسون تابستان ۱۴۰۱ سبب شد میانگین بارش سیستان و بلوچستان در ۱۸ روز نخست تابستان ۱۴۰۱ به بیش از ۱۱ میلیمتر برسد و پربارشترین استان کشور شود. میانگین بارش نرمال سیستان و بلوچستان در ۱۸ روز نخست تابستان ۲.۴ میلیمتر است که در سال ۱۴۰۱ به میزان ۳۶۹ درصد افزایش یافت.
در دو دهه ابتدای سده بیست و یکم خشک شدن تالاب هامون هلمند موجب شده که بستر خشک آن به محل تاخت و تاز خودروها، چرای دامها و برداشت شن از آن به دور از چشم ماموران و در نهایت به کانون ریزگردها تبدیل شود. هر نوع ساماندهی وضع آب در شرق کشور و به ویژه تالاب هامون هلمند بدون توجه به وضعیت تغییر اقلیم و ارزیابی وضع آینده اقلیم منطقه محکوم به شکست است.
منبع پیام ما