ابرپروژههای آبی ترکیه و بحرانزایی اقلیمی
در شرایطی که شایعات و اظهارات شبه علمی درباره ربودن ابرها و تمایل و بهرهگیری قدرتهای جهانی نوظهور و منطقهای از فناوریهای پیشرفته بهقصد ایجاد خشکسالی در ایران قوت گرفته
اخبار سبز کشاورزی؛ همچنین از سوی برخی نقش مداخله سایر کشورها پررنگ جلوه داده میشود، پرداختن به یکی از مسائلی که بدون شک در وضعیت اقلیمی حال و آینده کشور ایران بسیار حائز اهمیت است خالی از لطف نیست.پژوهشهای علمی نشان میدهد پیامدهای تغییر اقلیم بهنوبه خود کمآبی و هزارویک چالش مرتبط با آن را برای خاورمیانه و غرب آسیا بهدنبال خواهد داشت. در چنین شرایطی ضعف دیپلماسی ایران در حوزه آب و نبود پیگیری کافی بهمنظور احقاق حق میتواند بر شدت آسیبپذیری ایران بیفزاید.
درعینحال که در تعاملات آبی میان کشورهای یک حوضه آبریز مشترک، اصولیترین و منطقیترین راهبرد بهرهبرداری اشتراکی از آن منبع آب و توزیع قدرت متقارن پیرامون آن است، گاه برخی کشورها به حفظ نظم بر مبنای قدرت و «هیدرو هژمونگرایی» فارغ از آثار منفی تحمیلی بر سایرین روی میآورند.
اقدامات کشور ترکیه در دهههای اخیر را میتوان نمونه بارزی از «هیدروژمونگرایی» و پیگیری اهداف ژئوپلیتیکی با اتکا بر آب به عنوان حربهای برای کسب قدرت و توانایی اعمال فشار و بالا بردن قدرت چانهزنی در مواجهه با کشورهای همجوار قلمداد کرد. ابرپروژههای «گاپ»، «داپ»، «کوپ»، «دکاپ»، «اگگپ» و… در حوزه آب برای کشور آبخیز و بالادست ترکیه مؤید مورد فوقالذکر است.
در ابرپروژههای آبی ترکیه فقط موارد مد نظر نگاه سطحی به منافع ملی و مزایا برای شهروندان ترکیه و تصاحب حجم قابل توجه آب جاری در سدهای این کشور است. ترکیه در شرایطی برای خود حق حاکمیت مطلق سرزمینی بر رودها قائل است که بدون شک میتوان مسائل مرتبط با محیط زیست و امنیت محیط زیستی را فراملی دانست.
ترکیه علاوه بر آنکه منابع آبی دجله و فرات و ارس و… را بخشی از آبهای داخلی خود قلمداد میکند، همچنان برای تکمیل پروژههایی که با مفاهیم و محتوای منع استفاده زیانبار از محیط زیست و قواعد عرفی حقوق بینالملل و کنوانسیونهای آرهوس و استکهلم و رامسر و اسپو مغایر است، میکوشد.
در عصر پذیرش و لازم الاجرا شدن خیل کثیری از اصول و موازین حقوق بینالملل محیط زیست و متعهدشدن بسیاری کشورها در این زمینه و تاکید مستمر بر بنیادین بودن امنیت محیط زیستی، سدسازیهای بیرویه کشور ترکیه نمایانگر بیاعتنایی این کشور به موارد مذکور و حق بر آب سایر کشورها و بیتوجهی به آثار منفی تصمیمات و استراتژیهایش برای منطقه است.
اگرچه مبتنی بر کنوانسیون نیویورک ۱۹۹۷ کشورهای سرچشمه رودها حق احداث و اجرای پروژههای آسیبرسان به کشورهای پاییندست را ندارند، ترکیه تمایلی به گرویدن به کنوانسیونهای بینالمللی مرتبط با نحوه بهرهبرداری از رودهای فرامرزی ندارد.
هرچند که نبود مقررات قراردادی بینالمللی بابت نظارت بر سدسازی و حاکمیت محدود سرزمینی برای مثال نبود معاهدهای چندجانبه و عادلانه میان کشورهای حوزههای آبریز دجله و فرات و ارس و… نیز بیتأثیر نبوده است.
به هر روی ابرپروژههای «گاپ» و «داپ» آثار منفی فراوانی را برای منطقه و ایران در پی خواهد داشت. پروژه توسعه چند خشی گاپ با سدسازیهای گسترده در جنوب شرقی آناتولی، برای بهبود شرایط زیست جمعیت ساکن منطقه و با هدف اصلی تولید برق و همچنین پروژه داپ با احداث بیش از حدود ۲۷ سد و ۲۶ دریاچه مصنوعی بر سرشاخههای ارس با هدف توسعه کشاورزی در شرق آناتولی رسماً تهدیدی برای ابعاد مختلف امنیت منطقه و ایران محسوب میشوند. کاهش حقابه رودها سبب تغییر زیستبوم و خشکی تالابها، ایجاد ریزگرد، ناامنی غذایی، کاهش رطوبت خاک، نبود آب شیرین، مهاجرتهای ناخواسته مردم و آوارگی و… در کشورهای پاییندست خواهد شد.
فعالیت رسانهای فراوان علیه پروژهٔ گاپ حتی درون ترکیه و مخالفت به ویژه کردها در ترکیه درباره سد «ایلیسو» که آن را حربه دولت برای نابودی هویت و آثار باستانی کردها میدانستند دولت ترکیه را به سمت سکوت رسانهای به قصد حساسیتزدایی و در نتیجه نقض اصل اطلاعرسانی درباره پروژه داپ سوق داد.
در این شرایط، پویایی دیپلماسی ایران در حوزه آب و ایجاد همبستگی میان کشورهای صاحب حق در سایه همکاریها و تلاشهای بینالمللی میتواند از بروز بحرانهای اقلیمی و بسترسازی جنگ بر سر آب و مناقشات منطقهای جلوگیری کند.پیام ما