دو دهه تلاش برای نجات سیاهگوش ایبریایی به ثمر نشست
گربهای که از خطر انقراض نجات یافت
فهرست سرخ گونههای در معرض خطر که توسط اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) منتشر میشود، پنجشنبه هفته گذشته بهروزرسانی شد و در این فهرست جدید، یک گونه گربهسان بهنام «سیاهگوش ایبریایی» با نام علمی(Iberian lynx Lynx pardinus)، از وضعیت «در معرض خطر» (EN) به وضعیت «آسیبپذیر» (VU) ارتقاء پیدا کرد. ارتقایی که باوجود برنامههای متعدد حفاظت و احیا،، معمولاً برای گوشتخواران رخ نمیدهد. وبسایت IUCN از این پروژه بهعنوان «بزرگترین پروژه احیاء یک گونه گربهسان» یاد کرده و موفقیت آن را نتیجه همکاری بین نهادهای مختلف، از سازمانهای دولتی و مؤسسات علمی تا کشاورزان و شکارچیان و جوامع محلی دانسته است.
اخبار سبز کشاورزی؛ وضعیت سیاهگوش ایبریایی در اسپانیا و پرتغال، دو دهه قبل بیشباهت به یوزپلنگ آسیایی در ایران نبود. اما امروز با وجود آنکه برنامههای مختلف حفاظت هر دو گونه در جریان است، یوزپلنگ آسیایی هنوز در وضعیت «بحرانی» (CR) به سر میبرد.
اتحادیه جهانی حـفاظت از طبیعت (IUCN)، هفته گذشته با انتـشار فهرست بهروزشده گونههـای در مـعرض تهدید موسوم به «فهـرست سرخ»، درحالی شصتمین سال انتـشار این فهرست را جشن گرفت، که خبری خـوب برای حفاظتگران و علاقهمندان به حیـاتوحـش را اعلام کـرد. سیاهگوش ایبریایی، گربهسان بومی شبهجزیره ایبریا (جایی که دو کشور اسپانیا و پرتغال در آن واقع شدهاند) از قطار انقراض پیاده شد و در بررسی جدید، به وضعیت آسیبپذیر ارتقاء پیدا کرد.
براساس اطلاعاتی که IUCN منتشر کرده، جمعیت افراد بالغ سیاهگوش ایبریایی در سال ۲۰۰۱ میلادی، ۶۲ فرد بوده است که در سال ۲۰۲۲ به ۶۴۸ فرد بالغ رسیده است. در واقع اگر تعداد سیاهگوشهای نابالغ و جوان (که جمعیت آنها، در آمار کلی جمعیت یک گونه لحاظ نمیشود) را به این عدد اضافه کنیم، طبق اعلام IUCN به بیش از ۲ هزار فرد میرسد؛ همین موضوع باعث شده تا وضعیت سیاهگوش ایبریایی بهتر از قبل برآورد شود. وضعیت این گربه در سال ۱۹۹۶ «در معرض خـطر» برآورد شده بود، اما در ۲۰۰۲ به وضعـیت «بحرانی» سقوط کرد و همین وضعیت تا ۲۰۱۵ ادامه داشت؛ تا آنکه در برآورد سال ۲۰۱۵، وضعیت آن دوباره به «در معرض خطر» ارتقا پیدا کرد و امروز پس از ۹ سال، به وضعیت «آسیبپذیر» رسیده است. «گرتل آگیلار» (Grethel Aguilar)، مدیرکل IUCN درباره این دستاورد گفته است: «بهبود وضعیت سیاهگوش ایبریایی در فهرست سرخ نشان میدهد که برنامه حفاظت موفقیتآمیز، هم برای حیاتوحش و هم برای مردم کارکردهای مناسبی دارد.»
این برنامه موفق حفاظت از یک گونه درمعرض انقراض، شامل ترکیبی از حفاظت و احیاء زیستگاهها، حفاظت و تقویت طعمههای گونه، مداخله در تکثیر گونه، جلوگیری از شکار غیرمجاز و تصادفات جادهای و همکاری مستمر و هماهنگ نهادهای دولتی، غیردولتی و علمی با جامعه محلی، کشاورزان و دامداران بوده است
حالا پراکنش سیاهگوشها از ۴۴۹ کیلومتر مربع در سال ۲۰۰۵، به ۳ هزار و ۳۲۰ کیلومتر مربع در اسپانیا و پرتغال رسیده است. این برنامه موفق حفاظت از یک گونه درمعرض انقراض، شامل ترکیبی از حفاظت و احیاء زیستـگاهها، حـفاظت و تقویت طعمههای گونه، مـداخله در تـکثیر گونه، جلوگیری از شکار غیرمجاز و تصادفات جادهای و همکاری مستمر و هماهنگ نهادهای دولتی، غیردولتی و علمی با جامعه محلی، کشاورزان و دامداران بوده است.
«فرانسیـسکو خـاویر سالسـدو اورتیز» (Francisco Javier Salcedo Ortiz)، هـماهنگکننـده پـروژه «لایـف لینکس-کانـکت» (LIFE Lynx-Connect) که رهبری برنامه حفاظت از سیاهگوش ایبری را بر عـهده دارد، گفته است: «ایـن موفقیت نتیجه همـکاری متعـهدانه بـین نهادهای عمـومی، مؤسـسات علمی، سـازمانهای غیردولتی، شرکتهای خصوصی و اعضای جامعه از جمله زمینداران محلی، کشاورزان، شکارچیان و همچنین حمایتهای مالی و لجستیکی پروژه «LIFE» اتحادیه اروپاست. هنوز کارهای زیادی برای انجامدادن وجود دارد تا مطمئن شویم جمعیت سیاهگوش ایبری زنده مـیماند و ایـن گونه در سراسر محدوده بومی خود بهبود مییابد. با نگاهی به آینده، بـرنامههایی بـرای معـرفی مـجدد سیاهگوش ایبری به زیستگاههای جدیـد در مرکز و شمال اسپانیا داریم.»
تکثیر و حفاظت؛ دو رکن اصلی برنامه
برنامه احیاء جمعیت سیاهگوش ایبریایی بر دو رکن استوار است: احیاء زیستگاه و تکثیر گـونه. عـلاوهبر آنکه حفاظتگران، ذیل برنامه حفظ زیستگاه، سعی داشتند اقداماتی برای احیاء پوشـش گیاهی، افزایش جمعیت «خرگوش اروپایی» بهعنوان مهمترین طعمه سـیاهـگوشها، کـاهش شـکار غیرمجاز خرگوش و سیاهگوش و کاهـش تصادفات جادهای سیاهگوشها انجام دـهند، برنامه دیگـری نیز برای تکثـیر سیاهـگوشها و افزایـش تـنوع ژنتـیکی جـمعیـتهای باقیمانده در دستور کار خود داشتند.
آنهرا برنامههای اطلاعرسانی درباره احیاء گـونه را بـرای جـوامع محـلی، دامداران، کشاورزان و شکارچیان برگزار کردند. یکی از اهـداف ایـن برنامـه، افزایـش جمعیـت خرگوشهـای اروپایی بود. چرا که جمعیت این گونه در دهـه ۱۹۵۰ بهدلیل شیوع نوعی بیماری ویروسی در میان آنها، بهشدت افت کرده بود. بههمیندلیل لازم بود تا با همکاری مردم محلی، برنامهای مختص حفاظت از خرگوشها اجرا شود.
در ابتدای دهه ۲۰۰۰ میلادی، تنها دو جمعیت وحشی از سیاهگوش ایبریایی در جنوب اسپانیا باقی مانده بود؛ اما سیاهگوشهای تکثیرشده به زیستگاههای طبیعی در اسپانیا و پرتغال معرفی شدند و حالا علاوهبر دو جمعیت در دو زیستگاه، در چهار زیستگاه دیگر نیز جمعیتهایی از سیاهگوش معرفی مجدد شدهاند
مجله «اسمیتسونین» (Smithsonian) وابسـتـه بـه مـؤسـسـه آمـریـکــایـی «اسمیتسونین»، درباره پروژه سیاهگوش ایبریـایـی نوشتـه اسـت: «بقـای گـربه چـشمکهربایی که هم در شکار متخصص است و هم در انتخاب زیستگاه، ارتباط نزدیکی با آینده بوتهزارهای مدیترانه و بقای گونههای طعمـه محـلی دیگـر دارد؛ یعنی خرگـوش.» شبـهجزیره ایبـریا از گـذشته بهدلیل داشتـن جمعیت بزرگی از خرگوش اروپایی شهرت داشت؛ اما علاوهبر بیماری ویروسی، زیرکشترفتن بوتهزارها و شکار نیز باعث کاهش جمعیت خرگوش شد.
«ادواردو سانتـوس» (Eduardo Santos)، از سازمان غیردولتی پرتغالی «Liga para a Protecção da Natureza» میگوید: «هرگاه جمعیت خرگوشها بهطور قابلتوجهی افزایش یافته باشد، یک سویه دیگر ویروس دسـت به کار مـیشود. ما به نوسان تعداد خرگـوش عادت کردهایم و فقط در تلاش برای تثبـیت جمعیت نیستیم. خرگوش برای اکوسیستم محلی بسیار مهم است.»
علاوهبر افزایش تعداد خرگوشها، حفاظت از بوتهزارهای مدیترانه، اقدامی مهم برای حفظ سـیاهگوش بـوده و خواهد بود. سانتوس میگـوید: «بزرگترین چالش ما دامنه پروژه اسـت؛ بهویژه به ایـن دلیل که این منطقه عمـدتاً در مالکیت خصوصی است. ما بهدنبال این بودیم که مردم را درباره اهمیت حفظ این گونه حـساس کـنیم و پس از یک شروع نسبتاً آرام، مـردم حـمایت فوقالعادهای را نشان دادند.»
اما اقدام دیگر، راهاندازی سایتهای تکثیر بود. «میگل سیمون» (Miguel Simón)، مدیر پروژه «لایف لینکس-کانکت» که اخیراً بازنشـسته شـده، مـیگوید: «در ابتـدا دانشمندان اطلاعـات کمی از زیستشناسی سیاهگوش داشـتند. سؤال اینجا بود که آیا این حیوان قادر بره تولید مثل در اسارت خواهد بود؟ و اگر چنین است، آیا سیاهگوش پرورشیافته در اسارت میتواند در طبیعت زنده بماند؟» اما برخلاف پیشبینی پروژه مبنی بر اینکه تنها ۲۰ درصد سیاهگوشهای معرفیشده از سایت تکثیر به طبیعت میتوانند زنده بمانند، نرخ بقای سیاهگوشها در طبیعت بسیاری فراتر از انتظار بود. در نخستین سال رهاسازی سیاهگوشهای تکثیرشده در اسارت، حدود ۷۰ درصد آنها زنده ماندند. در سایتهای پنجگانه تکثیر در اسارت در طول دو دهه، حدود ۵۰۰ سیاهگوش متولد شدهاند که بسیاری از آنها هماکنون در طبیعت رهاسازی شدهاند.
در ابتدای دهه ۲۰۰۰ میلادی، تنها دو جمعیت وحشی از سیاهگوش ایبریایی در طبیعت باقی مانده بود؛ یکی در پارک ملی «دونانا» (Doñana) و دیگری در کوههای «سیرا مـورنا» (Sierra Morena) کـه هـر دو در جـنوب اسپـانیـا واقـع شـدهانـد. امـا سیاهگوشهای تکثیرشده به زیستگاههای طبیـعی دیگری در اسپانیا و پرتغال معرفی شـدهاند و حالا علاوهبر دو جمعیت در دو زیـستگاه، در چـهار زیـستگاه دیـگر نیز جمعیتهایی از سیاهگوش معرفی مجدد شدهاند. سیمون به اسمیتسونین گفته است: «اگر کسی ۲۰ سال قبل به من میگفت که قرار است چنین نتایجی حاصل شود، حتماً به عقل او شک میکردم!»
مشکل تصادفات جادهای
آنطـور کـه گرزارشهـای پرروژه احیای سـیاهگوش ایـبریایی نـشان میدهـد، درحالحاضر بیش از نیمـی از مـرگومـیر سیاهگوشها بر اثر تصادفات جادهای است. مسئولان این پروژه میگویند که اقداماتی مانـند زیرگذر حیاتوحش درحال توسعه اسـت، اما این مشکل احتمالاً ادامه خواهد داشت. «رودریگو سرا» (Rodrigo Serra)، مـدیر یکی از مراکز پنجگانه تکثیر سیاهگوش بر ایـن بـاور اسـت که «سیاهگوشهای بیشتری نسبت به قبل در جادهها میمیرند، چرا که اکنون سیاهگوشهای بیشتری وجود دارد.»
اگرچه IUCN با ارتقاء سیاهگوش ایبریایی در فهرست سرخ، وضعیت مناسب این گربه در مقایسه با قبل را تأیید کرده است، اما این اتحادیه اعلام کرده که تهدیدهای سیاهگوش هنوز وجود دارند. در فهرست سرخ نیز درباره این تهدیدها نوشته شد: «تهدید اصلی برای سیاهگوش ایبریایی، خطر سقوط جمعیت خـرگوش اروپایـی در مناطق وسیع است. چنین کاهش ناگهـانی جمـعیت خـرگوش بهطور قابل تصور میتـواند ناشی از شـیوع بیماریهـای طولانیمـدت، مـشابه موارد مشاهدهشده در طول ۷۰ سال گـذشته باشد. قرارگرفتـن سیاهـگوش در معـرض عوامل بیماریزا که توسط گوشتخواران اهلی یا چهارپایان وحشی منتقل میشوند، ممکن است در برخی مناطق مهم باشد.»
این اتحادیه همچنین اضافه کرده است: «مرگومیر بالا ناشی از تصادفات جادهای و شـکار غیرقانـونی مـمکن است تهدیدهای مرتـبط در بعـضی زیرجـمعیتها باشد. تهدیـدهای نـوظهور شامل خطر ازدستدادن زیستگاه در مقیاس بزرگ در آتشسوزی و افزایش قرارگرفتن در معرض مواد شیمیایی کشـاورزی و سـایر ترکیـبات سـمی در عرصههای کشاورزی بهشدت مدیریتشده است که مورد دوم نیازمند نظارت است.»
سیاهگوش ایـبریایی از جـهات زیادی با یوزپلنگ آسیایی شبـاهت دارد؛ هر دو در عرضهای جغرافیایی تقـریباً مشابه زندگی میکنند، تهدیدهایی تقـریباً شبیه به هم دارند، زیستگاه هر دو بهشدت تکهتکه شده است و با افت جمعیت شدید بر اثر عوامل مختلف روبهرو شدهاند. همانگونه که در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی جمعیت یوزپلنگ آسیایی بین ۷۰ تا ۱۰۰ فرد تخمین زده میشد که همگی در ایران بودند، جمعیت سیاهگوش ایبریایی نیز ۶۲ فرد اعلام شده بود. بااینحال پیگیری یک برنامه منسجم حفاظت با تمرکز همزمان بر زیستگاههای طبیعی، احیاء زیستگاههای ازدسترفته، کاهش تهدیدها و البته تکثیر در اسارت، سیاهگوش ایبریایی توانست از قطار انقراض پـیاده شـود. حـال آنـکه درباره یوزپلنگ آسـیایی تـقریباً تمـامی گـزارههای پروژه سیاهگوش ایبریایی نیز طی دو دهه مطرح و اجرا شده است، اما ناکامی یوزپلنگ در پیادهشدن از این قطار سریعالسیر هنوز ادامه دارد./ پیام ما