اقتصاد ایران فلج شده؛ ریشه مشکل در نگاه غلط به دنیاست
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است اکنون اقتصاد ایران فلج شده و ریشه اصلی این فلجشدگی نه تنها در تحریمها، بلکه در عوامل داخلی نهفته است

اقتصاد ایران با چالشهای عمیق و ساختاری روبرو است؛ وضعیتی که بسیاری از کارشناسان آن را نابسامان توصیف میکنند.
اخبار سبز کشاورزی؛ محمد قلی یوسفی، تحلیلگر اقتصادی و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفتوگو با اطلاعات آنلاین تصویری صریح از این وضعیت ارائه داده و معتقد است که به سبب مجموعهای از عوامل، اکنون اقتصاد ایران فلج شده است. به باور او، ریشه اصلی این فلجشدگی نه تنها در تحریمها، بلکه در عوامل داخلی و رویکردهای سیاستی نهفته است.
چالشهای درونی؛ از عدم هماهنگی تا تصمیمات مُسکنوار
به گفته یوسفی، یکی از مهمترین الزامات برای تنظیم بازار اقتصادی، چه در شرایط تحریم و چه در صورت برداشته شدن محدودیتهای بینالمللی، پرهیز از تصمیمات مقطعی و کوتاهمدت است؛ تصمیماتی که تنها کاربرد مُسکن دارند و نمیتوانند مشکلات را ریشهای حل کنند. او تأکید میکند که به جای این رویکرد، باید برنامهای جامع و منطبق با واقعیتهای اقتصادی کشور در دستور کار قرار بگیرد.
این تحلیلگر اقتصادی، فقدان هماهنگی لازم بین سیاستهای پولی (بانک مرکزی)، مالی (وزارت اقتصاد) و ارزی را حلقه مفقوده اقتصاد و بسیار آسیبرسان میداند.
او معتقد است که برنامهریزی نهادهای مرتبط با اقتصاد باید در یک مسیر مشترک و برای رسیدن به یک هدف واحد ترسیم شوند، در حالی که این هماهنگی به چشم نمیخورد. همچنین، برقراری تعادل در عرضه و تقاضای ارز نکتهای حیاتی است که تحقق آن نیازمند تقویت منابع ارزی، تنوع در درآمدهای کشور و مدیریت صحیح تورم موجود است.
ضرورت تجدیدنظر اساسی در نگاه به جهان
محمد قلی یوسفی نگاهی ریشهایتر به مشکلات دارد و معتقد است که مناسبات اقتصادی هر کشور، ارتباط ۱۰۰ درصدی به نوع تعامل آن کشور با نظامهای بینالملل دارد.
به گفته وی، اگر ایران واقعاً به دنبال کاهش مشکلات اقتصادی و تحقق توسعه اقتصادی است، چارهای جز این ندارد که در نگاه خود به جهان تجدیدنظر اساسی داشته باشد.
غرب ستیزی؛ اصراری بیمورد که مانع توسعه میشود
به باور این اقتصاددان، تا زمانی که غربستیزی به عنوان جزئی از اصول ثابت تلقی شود و توافق با کشورهای غربی امری مذموم و ناپسند شمرده شود، نه تنها توقع کاهش بحرانهای اقتصادی بیمورد خواهد بود، بلکه روز به روز مانعهای بلندتری پیش روی اهداف اقتصادی کشور ایجاد خواهد شد.
یوسفی اصرار برخی بر ضدیت آشکار با غرب را در شرایطی که بحران اقتصادی طیفهای مختلف جامعه را درگیر کرده، تعجبآور و تأملبرانگیز میداند و میگوید این افراد طوری بر طبل تنازع با جهان میکوبند که گویی خود تحت تأثیر مشکلات نیستند. این رویکرد، به جای گشودن گرهها، به پیچیدهتر شدن وضعیت منجر شده است.
نگاه غلط و سپردن مسئولیت به فاقدین صلاحیت
محمد قلی یوسفی، مدیریت اقتصادی گذشته کشور را سهم پررنگی در موقعیت نابسامان کنونی میداند. او عواملی چون نگاه غلط به دنیا، اتخاذ تصمیمهای غیرکارشناسی، بیتفاوتی عجیب به رانت و سپردن مسئولیت به کسانی که به هیچ وجه صلاحیت نداشتند را از جمله دلایلی برمیشمارد که مجموعاً سبب شدهاند اقتصاد ایران فلج شده و به ورشکستگی برسد.
راهکار؛ تغییر در روشها با چاشنی واقعبینی
با وجود تمام چالشها و ناترازیهای انکارناشدنی در همه سطوح کشور، یوسفی معتقد است که ایران پتانسیل عظیمی برای عبور از این وضعیت دارد. او تأکید میکند که لایههای مختلف نظام حکمرانی باید تغییر در روشهای مدیریتی خود را لازم و واجب بدانند.
به باور وی، تنها از این طریق و با تدبیر و البته واقعبینی است که میتوان از این حالت مملو از مانعهای بلند گذر کرد و قدمهایی مؤثر در راستای گرهگشایی برداشت تا بالاخره آرامش نسبی به جامعه تزریق شود.
نتیجهگیری؛ پتانسیل ایران در گرو تغییر نگاه و مدیریت
در پایان، محمد قلی یوسفی جمعبندی میکند که اکنون اقتصاد ایران فلج شده و برای عبور از وضعیت کنونی نیازمند تغییرات بنیادین است. این تغییرات نه تنها باید در روشهای مدیریتی و هماهنگیهای داخلی رخ دهد، بلکه مهمتر از آن، مستلزم تجدیدنظر اساسی در نگاه به جهان و کنار گذاشتن رویکردهای تقابلی است که مانع اصلی توسعه اقتصادی هستند. پتانسیلهای بالای کشور تنها زمانی بالفعل خواهند شد که واقعبینی بر ایدئولوژیهای محدودکننده غلبه کند و مدیریت بر اساس شایستگی و برنامه جامع جایگزین تصمیمات غیرکارشناسی و مقطعی شود.