خبر فوری
شناسه خبر: 51387

حکایت یک خبرنگار در مواجهه با تورم افسارگسیخته

زندگی یک خبرنگار؛ لوبیا گران شد، من میلیونر شدم

حکایت خبرنگاری که با افزایش سرسام‌آور قیمت کنسرو لوبیا، ناخواسته میلیونر شد و نگاهی به خاطرات و آمارهای تکان‌دهنده گرانی‌ها در ایران.

زندگی یک خبرنگار؛ لوبیا گران شد، من میلیونر شدم

از کودکی گوشت را در سبد غذایی خود نداشته‌ام. البته برخی از شیوه‌های پخت آن، مانند کباب، تنها در صورتی که فاقد طعم و بوی نامطبوع گوشت باشد، قابل قبول است. مرغ و ماهی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. برای تأمین پروتئین مورد نیاز بدنم و با در نظر گرفتن ذائقه شخصی‌ام، لوبیا به عنوان یکی از منابع اصلی جایگزین مطرح بوده است.

اخبار سبز کشاورزی؛ دو ماه پیش، هنگام دریافت حقوق، از فروشگاه بزرگ محل که اغلب تخفیف‌های پایان هفته ارائه می‌دهد، ۱۳ قوطی کنسرو لوبیا با اندازه معمولی به قیمت هر قوطی ۳۵ هزار تومان خریداری کردم. اما امروز، با مراجعه مجدد به همان فروشگاه، متوجه شدم که قیمت همان کنسروها به ۹۸ هزار و ۵۰۰ تومان برای هر قوطی افزایش یافته است!

محاسبه‌ای سرانگشتی نشان داد که هنوز بیش از یک میلیون تومان ارزش کنسرو لوبیا در خانه دارم، غافل از اینکه چنین ثروتی در اختیار دارم. با احترام، آن‌ها را در جایی امن و دور از چشم قرار دادم تا در فرصتی مناسب، عکسی یادگاری با این گنجینه ناخواسته بگیرم.

 

خاطراتی از یک ثروتمندِ شهر: حاج آقا طهماسبی و دوران طلایی قزوین-تهران

در دوران نوجوانی، در قزوین با مردی به نام حاج آقا طهماسبی آشنا بودم که علاوه بر گاراژداری، کارخانه یخ نیز داشت. اتوبوس‌های او مسافران را بین قزوین و تهران جابجا می‌کردند و به سراسر شهر یخ می‌رساند. شنیده بودم که او به یاد درگذشتگانش، در شب‌های جمعه به نیازمندان چلوکباب نذری می‌داد.

مرحوم طهماسبی نمادی از ثروت و اعتبار در شهر بود، به طوری که ضرب‌المثل «مثل حاج آقا طهماسبی» برای اشاره به افراد پولدار به کار می‌رفت.

این خاطرات به سال ۱۳۵۷ بازمی‌گردد، زمانی که هزینه کرایه مسیر قزوین به تهران تنها ۲۵ ریال بود. در آن دوران، ما به تهران می‌آمدیم تا در تظاهرات شرکت کنیم و سپس به قزوین بازمی‌گشتیم. لطفاً مصائب و مشکلات سال‌های پس از آن را به ما تحمیل نکنید و کیفرخواستی برای این خاطرات ننویسید!

 

حقوق‌های رویایی و ناآشنایی با صفرهای اختلاس

در سال ۱۳۶۲، زمانی که در خبرگزاری ایرنا استخدام شدم، حقوقم ۵ هزار تومان بود که در آن زمان رقمی بسیار قابل توجه و رویایی محسوب می‌شد. بعدها که به عنوان دبیر سیاسی روزنامه «ایران» فعالیت می‌کردم، حقوق ۶۰ هزار تومانی دریافت می‌کردم که این مبلغ نیز بسیار چشمگیر بود و حتی فرصت پس‌انداز و اعطای وام به دیگران را داشتم.

به یاد دارم در جلسه‌ای در شورای سردبیری روزنامه، هنگامی که قرار شد خبر اختلاس ۱۲۳ هزار میلیارد تومانی به تیتر یک تبدیل شود، با جدیت پرسیدم: "این مبلغ چند صفر دارد؟" همه خندیدند و با اشتیاق بیشتری خندیدند و دست بر دلشان گذاشتند، وقتی گفتم: "من تا ۶۰ هزار را می‌شناسم، بعد از آن دیگر نمی‌دانم!"

خدا پدر مخترع کارت بانکی را بیامرزد! وگرنه امروز برای خرید چند قلم کالا، ناچار بودیم پولمان را با فرغون حمل کنیم و در نهایت نیز نتیجه‌ای جز ناکامی حاصل نمی‌شد.

 

تورم‌های سه‌رقمی: حبوبات در صدر گرانی‌ها

آمار رسمی حاکی از بازگشت تورم‌های سه‌رقمی است: سیب‌زمینی ۱۹۳٪، لوبیا چیتی ۱۶۶٪، لیموترش ۱۳۶٪، لپه ۱۲۶٪، لوبیا قرمز ۱۱۲٪ و بادمجان ۱۰۹٪. این آمار مربوط به دوره زمانی فروردین امسال در مقایسه با فروردین سال گذشته است و منبع آن مرکز آمار ایران است.

همچنین، حبوبات به طور متوسط ۱۵۰ درصد افزایش قیمت را تجربه کرده‌اند که این میزان، بی‌سابقه‌ترین افزایش قیمت در میان حبوبات محسوب می‌شود.

شاهرخ شریفی، رئیس اتحادیه سوپرمارکت و مواد پروتئینی، اظهار داشته است که واردکنندگان حبوبات کم‌لطفی کرده و قیمت اجناس را به شدت و به شکلی عجیب و غریب افزایش داده‌اند. دولت با اعطای مجوز واردات به افراد جدید، در تلاش است تا شاید بتواند قیمت‌ها را کاهش دهد.

 

منبع: رائوف پیشدار، استاد دانشگاه و روزنامه‌نگار

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای