ناترازی عقل حکمرانی؛ ریشه مشکلات آب، برق و انرژی
مقصر این همه ناترازی آب، برق و انرژی کیست؟
علی فریدونی با نقدی صریح بر مدیریت منابع، ناترازی آب، برق و انرژی را نتیجه ناترازی عقل حکمرانی دانست.
اینکه علتالعلل این ناترازیها، ناترازی در عقل حکمرانی است؛ پیشتر در مطلبی با عنوان «ناترازی در مدیریت؛ اُمالناترازی» (روزنامه شرق، ۱۴ دی ۱۴۰۳) درباره آن نوشتهام.
اخبار سبز کشاورزی؛ اکنون که زمزمه گرانی حاملهای انرژی به گوش میرسد، در این نوشتار کوتاه قصد معرفی عوامل اصلی این ناترازیها را دارم.
الف) کمبود آب (خشکسالی)
فارغ از مباحث خرافی، شایعات، و روایتهای «دایی جان ناپلئونی»، خشکسالی پدیدهای طبیعی است که باید عوامل بروز آن را بشناسیم و با آن کنار بیاییم. در سال ۱۳۵۵، با وجود جمعیت کمتر از امروز، میزان آب کشور تقریبا دو برابر وضعیت کنونی بود. پرسش این است که با اکوسیستم خود چه کردهایم که اکنون آن را «خشکسالی» مینامیم؟
چرا ترکیه آسیایی دچار چنین وضعیتی نشده و دریاچه «وان» آن مانند ارومیه ما خشک نشده است؟ نیم قرن پیش، سامانههای بارشی مدیترانهای از غرب و سودانی از جنوب وارد کشور میشدند و با رطوبت تالابهای داخلی، جنگلهای هیرکانی و مراتع سرسبز تقویت شده و بارانهای فراوانی به همراه داشتند.
امروز اما این سامانهها حتی پیش از رسیدن به کویر تضعیف میشوند؛ در حالی که این مشکل پیشتر تنها در سامانه سودانی مطرح بود. نابودی جنگلها به بهانههای مختلف، از جمله علاقه برخی آقازادهها به زمین و آب خاصی، و اصرار بر «خودکفایی» بهویژه در گندم (سیاستی مربوط به دوره جنگ سرد)، وضعیت اقلیم را به بحران کشانده است.
ب) کمبود برق
رئیسجمهور اخیراً در مجلس از سرعت فوقالعاده نصب پنلهای خورشیدی سخن گفت؛ کاری که با وجود وسعت کویرها، تعداد روزهای آفتابی زیاد، و بینیاز بودن از سامانههای پیچیده، باید سالها پیش انجام میگرفت.
جنگ و تبعات اشغال سفارت فرصتهای زیادی از جمله سرمایهگذاری در زیرساختها را از کشور گرفت. نمونه بارز آن، پروژه حمام آفتابی در یکی از محلات عشایری اسفراین بود که توسط دکتر وحیدی، نماینده سابق بجنورد، اجرا شد اما به دلیل نبود حمایت مالی و لجستیکی از بین رفت.
اگر قصور در دهه جنگ و بازسازی قابلتوجیه باشد، چرا در دوران «پدیده هزاره» و با وجود درآمد نجومی نفت، اقدامی جدی صورت نگرفت؟ چرا تغییر ساعت کاری ادارات ــ که در صرفهجویی برق مؤثر بود ــ به دلایل عوامفریبانه کنار گذاشته شد؟
دولت پزشکیان ــ که در شرایط بحرانی به کار آمد و تعهد همکاری قوا را داشت ــ چرا نتوانست این ساعتها را تغییر دهد؟ پاسخ آن است که توانش به «مجلس استصوابی» نرسید و در عوض با بیتوجهی به آثار خانوادگی، کارمندان را ساعت پنج صبح وادار به شروع کار کرد!
ج) قیمت حاملهای انرژی
بر اساس برنامه چهارم توسعه ــ که دولت و مجلس اصلاحات تدوین کرده بودند ــ قرار بود سالانه ۲۰ درصد بر قیمت حاملهای انرژی افزوده شود. اما «تشنگان قدرت» با ورود به مجلس استصوابی هفتم (سال ۱۳۸۳) شعار «ژاپن اسلامی» سر دادند، قانون برنامه را تغییر دادند و تثبیت قیمت حاملها را «عیدی» به مردم نامیدند.
اظهارات مرحوم داوودی در شورای اداری مشهد پرده از دلیل واقعی برداشت: او بدون ملاحظه اعلام کرد «برنامه چهارم را غربگراها نوشتند و ما آن را خمیر کردیم» (نقل به مضمون). پس از آن که رئیسش سازمان برنامه را منحل کرد، همه چیز روشن شد و به قول افغانها «پرتو» شدیم به دوران قاجار!
پس از پانزده سال تثبیت قیمتها، زمانی که کفگیر به ته دیگ خورد، ناگهان قیمتها افزایش یافت که عواقب ناگوار آن بر همگان آشکار است.
مشهد، علی فریدونی
عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور