چرا بازارگاه نهادهها نیازمند نقشه راه منظومهای و هوشمند است؟
بازارگاه نهادهها با هدف شفافیت و تسهیل توزیع ایجاد شد، اما نگاه جزیرهای، ضعف نظارت و نبود ساختار هوشمند آن را به سامانهای ناکارآمد بدل کرده است
بازارگاه نهاده ها؛از ایده شفافیت تا واقعیت ناکارآمدی
وزارت جهادکشاورزی با هدف ارائه خدمات غیرحضوری،تسهیل، تسریع و ساماندهی بر خرید و فروش نهادههای یارانهای دام و طیور و نظارت بر فرایند توزیع تلاش کرد تا با راهاندازی بازارگاه و سامانه آن در پایان سال 1398زمینههای الکترونیکیسازی این بازار را فراهم آورد و بر این بازار بزرگ مدیریت شفاف و مطلوبی داشته باشد تا مسائل مربوط به قیمتگذاری این نهادهها حل شود. امروزه بسیاری از فعالان بازار نهادهها بر ناکارایی و ناکارآمدی آن در خدماترسانی اثربخش از زوایای مختلف ازجمله تأمین در زمان مناسب، قیمتگذاری در مقایسه با بازارهای جهانی، وجود واسطهها در بازارگاه، گرانسازی نهادهها در بازارگاه از طریق به اصطلاح تسهیلگرها و دریافت مبلغی تحت عنوان پشت فاکتوری، مشکلات دسترسی دائمی، نبود شبکه اطلاعرسانی آنلاین و فاصله زیاد بین زمان خرید و تحویل نهادهها به به دامداران و مرغداران تأکید داشته و بهنوعی تقاضای تجدید ساختار آن را دارند.
نگاه جزیره ای یا ساختار منظومه ای ؟مشکل اصلی در حکمرانی بازار نهاده ها
سؤال این است که بازارگاه نهادهها یک بازار با نگاه جزیرهای محسوب میشود که معتقد به خط لوله انتقال نهادههای وارداتی به سطح تولیدکننده است و در برخی از مکانها دارای ایستگاههای پمپاژ تقویتکننده فشارهای دستوری برای اطمینان از رسیدن نهادهها به سطح تولیدکننده است؟ یا اینکه مجموعهای از بازارهای بههمپیوسته و یکپارچه و دارای ارتباطات ساختاریافته و قدرتمند شکلگرفته در گذر زمان هستند که باید در ساختاری هوشمند و بهنوعی منظومهای آنها را مورد توجه قرار داد، برای آن نقشه راه پویایی تدوین کرد و بدان قالب قوامیافتهای مورد توافق همه ذینفعان بازار نهادهها بخشید تا بتواند پایداری لازم را داشته باشد و صدالبته فراتر از آن اثربخشی به لحاظ سودمندی در خدماترسانی بدون وقفه و سیستماتیک و نظامیافته نقش بازی کند؟
در شرایط کنونی بر بازارگاه نگاه جزیرهای حاکم است که کاملاً مشخص بوده و در عمل نیز ثابت شده است دارای کارآمدی لازم نه بوده و نه خواهد بود و هزینههای زیادی را بر فرایند تولید و منافع تولیدکنندگان و مصرفکنندگان وارد کرده است. به همین دلیل باید بر ساختار منظومهای و هوشمند متمرکز شد تا بتوان ناکارآمدهای موجود در ساختار جزیرهای را کاهش داد و به سمت کارآمدی حرکت کرد. برای دستیابی به این مهم باید مجموعهای ترکیبی از فروض و اقدامها را مدنظر قرار داد تا در نهایت بتوان ساختار هوشمند و منظومهای اجرایی و نظارتی را در بازارگاه حاکم کرد.ساختاری عملیاتی که به شکلگیری آثار مثبت و مطلوب برای همهذینفعان بازار نهادهها منجر شود.
ضرورت گذار به بازارگاه هوشمند و منظومه ای
این فروض و اقدامها عبارتاند از:
1.طراحی بازارگاه در ساختار مبتنی بر زنجیره تأمین کشاورزی: در این ساختار نمیتوان بازار نهادههای دام و طیور را در نظر گرفت،اما بازار محصولات تولیدی شکل گرفته بر اساس نهادههای تخصیصیافته را در نظر نگرفت.
2.فرض وجود دادهها و اطلاعات اولیه برای طراحی: در این ساختار مشارکت ذینفعان برای ارائه دادهها و اطلاعات واقعی لازم است تا بر اساس آن بتوان برنامهریزی داشت.
3.لحاظ دیدگاهها و نظرات همه ذینفعان بازار در طراحی ساختار عملیاتی بازارگاه: در طراحی ساختار عملیاتی بازارگاه باید نظرات و دیدگاه همه ی ذینفعان لحاظ شود و بر روی آن توافق حاص شده باشد. ورای طراحی ساختار کارآمد، موضوع اخیر میتواند بر کارکرد درست بازارگاه و موفقیت آن مؤثر باشد.
4.راهاندازی مرکز هوشمند ردیابی و رصد نهادهها و ستادههای دام و طیور: در ساختار طراحی شده باید ردیابی و رصد نهادهها و محصولات کشاورزی تولیدشده (دام و طیور) مدنظر قرار گیرد تا در هر لحظه از زمان بتوان علاوه بر ردیابی از نوع و میزان نهادهها و مقصد آنها و نیز موجودیها و قیمت آنها در سطوح مختلف بازار، ردیابی از میزان و قیمت ستادههای حاص از نهادههای توزیع شده داشت.
5.ایجاد واحد تحلیل اطلاعات بازارگاه در دو محور نهادهها و ستادهها: واحد تحلیل اطلاعات نیازمند افراد متخصص و آشنا با علم تحلیل دادههای بزرگ با لحاظ عنصر آشنایی با فعالیتهای بخش کشاورزی، بازار نهادهها و محصول و قیمت نهادهها و محصولات کشاورزی و نیز سیاستهای متناسب با نهادهها و ستادههای کشاورزی است.
6.لحاظ عنصر مشارکت همه ذینفعان بازار: باید برای هر کدام از گروههای انسجامیافته و اتحادیهها یا بازارهای خردهفروش و عمدهفروش ساختارمند نقش عملیاتی تعریف شود و عملاً همه در فرایند عملیات اجرایی بازارگاه دخالت داشته باشند و بهنوعی خود را سهامدار این ساختار بدانند.
7.تدوین نقشه راه هوشمند و پویا برای بازارگاه: لازم است این نقشه برای افقهای مورد توافق و تحت سناریوهای احتمالی آتی برای اقتصاد از بُعد ملی و بینالمللی و قابل قرائت و فهم برای همه ذینفعان بهمنظور ایجاد هماهنگی در نگرشها، سیاستها، برنامهها و اقدامهای میدانی تضمینکننده منافع همه تدوین شود.
8.انتشار اطلاعات بازارگاه به شکل کاملاً شفاف: باید شرایطی فراهم شود تا همه ذینفعان امکان دسترسی به اطلاعات را داشته باشند. این مهم موجبات ایجاد اعتماد را در بازار نهادهها و ستادهها فراهم میآورد. انتشار اطلاعات تأثیرگذار در بازار باید با نظم و مدیریت لازم و با اطلاعرسانی در بازارگاه، در زمان مناسبی صورت گیرد تا برای همگان در یک لحظه واحد قابل استفاده باشد و رانت اطلاعاتی ایجاد ننماید.
9.ایجاد شورای عالی مدیریت بازارگاه: ساختار مدیریت عالی بازارگاه باید بهگونهای باشد که نمایندگان عالی بازیگران مهم بازار نهادهها و ستادهها در آن عضویت داشته باشند و دارای حق رأی در فرایند تصمیمگیریهای کلان مرتبط با بازارگاه باشند.
10.ایجاد واحد نظارت عالی بر فعالیتهای بازارگاه: باید ذیل شورای عالی مدیریت بازارگاه، واحد نظارتی شکل گیرد تا بر مجموعه فعالیتهای بازارگاه نظارت عالی و دقیق داشته باشند. همزمان باید برای مدیریت ریسکهای مختلف قابل رخداد در بازارگاه، توان مشاوره داشته باشند بهگونهای که بتوانند مسایل را به شکل دقیق و مستند به سطح مدیریت عالی انتقال دهند تا آنها بهموقع و بهویژه در شرایط فوریتی تصمیمهای نهایی را اخذ نمایند.
توجه به مجموعه نکات پیشگفته در ارتباط با بازارگاه نهادهها و بهتبع آن ستادهها و نیز استفاده از اصل مدیریتی «موزائیکی کردن» جغرافیای ایران میتواند شرایطی را فراهم آورد که در ساختار جدید، علاوه بر تسهیل فرایندها و نظارت دقیقتر، در ارتباط با نهادههای کلیدی بخش کشاورزی ریسکهای جدیدتر و در نتیجه با احتمال و شدت بالاتر حادث نشود. در صورت رخداد چنین فضایی، بهدلیل شکلگیری بیاعتمادی، مدیریت بازارگاه یا دیگر ممکن نخواهد بود و یا اینکه با ناکارآمدی بیشتر و البته بدون اثربخشی عملیاتی و با هزینه بالایی مواجه خواهد شد.