ماجرای مجسمههای کودکان اوتیسم در رشت: آیا شهرداری اطلاعرسانی درستی داشت؟
آیا مجسمههای بیکیفیت در رشت واقعاً ساخت کودکان مبتلا به اوتیسم هستند؟ ما به بررسی این موضوع و نقش شهرداری در اطلاعرسانی میپردازیم

اخیراً تصاویری از مجسمههایی با طراحی و کیفیت ساخت پایین در نقاط مختلف شهر رشت و سایر شهرهای ایران دست به دست میشود. این تصاویر، واکنشهای گستردهای را در میان شهروندان و کاربران شبکههای اجتماعی برانگیخته است.
اخبار سبز کشاورزی؛ در پی این حواشی، برخی منابع خبری از قول شهرداری رشت اعلام کردند که این مجسمهها توسط کودکان اوتیسم ساخته شده و نصب آنها با هدف حمایت از این عزیزان و نمایش توانمندیهایشان صورت گرفته است.
آیا شهرداری رشت شفافسازی کافی انجام داد؟
این توضیحات، اما، نتوانست بسیاری از کاربران را قانع کند. بسیاری معتقد بودند که اگر پروژه واقعاً با هدف حمایت از کودکان اوتیسم انجام شده، شهرداری میبایست توضیحات شفافتری در کنار مجسمهها ارائه میداد و یا مکانهای مناسبتری برای نمایش این آثار در نظر میگرفت. این گونه واکنشها نشان میدهد که اطلاعرسانی درست و شفاف، حتی در پروژههای ارزشمند، نقشی حیاتی در جلوگیری از سوءتفاهمها دارد.
حمید نیکورای، شهردار پیشین شهرستانهای آذربایجان شرقی، با انتشار یادداشتی به این موضوع پرداخته و بر لزوم درک عمیقتر پشت پرده این آثار تأکید کرده است. او معتقد است که بسیاری از ما در مواجهه با این مجسمهها، پیش از آنکه دلیل ساخت و پیام نهفته در آنها را بفهمیم، به سرعت قضاوت کردهایم.
“قضاوتی که پیش از فهمیدن میآید، خود ناتوانترین شکل نگاه است.”
نیکورای میپرسد آیا زیبایی را تنها در کمال فنی و تکنیکی میبینیم، یا در صداقت احساس و نیت پاکی که پشت یک اثر هنری نهفته است؟ او بر این باور است که نقد زمانی سازنده است که بر پایه درک و آگاهی باشد و ندانستن شرایط ویژه سازندگان این آثار، نقد را به قضاوت ناعادلانه تبدیل میکند.
مسئولیت اطلاعرسانی با کیست؟
نیکورای مسئولیت اطلاعرسانی دقیق و خلاقانه را بر دوش سازمانهای متولی میگذارد و معتقد است:
“اطلاعرسانی فقط یک متن کوچک نیست؛ بخشی جدا نشدنی از خود اثر است.”
نصب پلاکهای توضیحی، استفاده از رسانهها و فضای مجازی برای بیان داستان هر اثر، و انتخاب مکانهای معنادار (مانند پارکها یا مراکز فرهنگی مرتبط با کودکان) میتوانست از سوءتفاهمها جلوگیری کند و این مجسمهها را به فرصتی برای آگاهیبخشی درباره اوتیسم تبدیل نماید.
این مجسمهها، در واقع، گواهی بر وجود، احساس و توانایی کودکان اوتیسم هستند. قبل از هر قضاوتی، شایسته است که مکث کنیم، بپرسیم و تلاش کنیم تا دنیای درونی این کودکان را درک کنیم.
زیبایی گاه در ناهمخوانی با معیارهای مرسوم ما نهفته است. از مسئولین نیز انتظار میرود که پیامهای عاطفی را با شفافیت همراه کنند و آثار را در مکانهایی به نمایش بگذارند که شایسته قدردانی باشد. شاید با این رویکرد، به جای تمسخر، اشک احترام در چشمانمان بنشیند.