خبر فوری
شناسه خبر: 51910

کوروش کبیر در بزنگاه بحران: بازگشت تاریخ به صحنه سیاست ایران!

در بزنگاه بحران‌های ملی، چرا سیاستمداران به کوروش کبیر رجوع می‌کنند؟ کاوشی عمیق در پیوند تاریخ و سیاست ایران، از ذوالقرنین تا نقش قفقاز

کوروش کبیر در بزنگاه بحران: بازگشت تاریخ به صحنه سیاست ایران!

آیا تا به حال فکر کرده‌اید چرا در حساس‌ترین لحظات تاریخ معاصر، ناگهان نام “کوروش کبیر” در محافل سیاسی و رسانه‌ای پررنگ می‌شود؟ از ارجاع شگفت‌انگیز یک سیاستمدار برجسته به کوروش به‌عنوان “ذوالقرنین قرآنی” تا بازگشت تصویر “آرش کمانگیر” به تلویزیون ملی، گویی تاریخ ایران باستان دوباره نفس می‌کشد و راه خود را به دل سیاست امروز باز می‌کند.

اخبار سبز کشاورزی؛ اما این بازگشت چه معنایی دارد و چگونه می‌تواند به ما در درک پیچیدگی‌های فعلی ایران کمک کند؟ با ما همراه باشید تا پرده از این معمای تاریخی-سیاسی برداریم!


بیشتر بخوانید: پاسارگاد قصه‌ای پر ز آب چشم


کوروش-در-بزنگاه-بحران

پناهگاه تاریخ: وقتی بحران، ما را به ریشه‌ها بازمی‌گرداند

تاریخ فقط مجموعه‌ای از رویدادهای گذشته نیست؛ بلکه پناهگاهی امن و سرشار از آموزه‌ها برای ملت‌هاست. هرگاه جامعه‌ای با تهدیدهای بزرگ دست و پنجه نرم می‌کند، ناخودآگاه به میراث فرهنگی و تاریخی خود روی می‌آورد تا تکیه‌گاهی برای مقاومت و بازتعریف هویت بیابد.

ایران، با هزاران سال تمدن ریشه‌دار، در این میان یک استثنا نیست. بحران‌ها، همچون کاتالیزوری قوی، انسان‌ها را به سمت ریشه‌هایشان سوق می‌دهند و ملت‌ها را وادار می‌کنند از گنجینه حافظه جمعی خود برای بازیابی نیرو استفاده کنند.

 

تحول در نگاه: از عاشورا تا کوروش کبیر

اگر در دوران دفاع مقدس، گفتمان رسمی بر محور عاشورا و کربلا و فرهنگ شهادت استوار بود، رویدادهای اخیر نشان‌دهنده تغییر جهت‌گیری چشمگیری است. حالا شاهد پررنگ‌شدن ارجاع به “ایران” هستیم؛ ارجاعی که حتی با توصیه‌های مقامات ارشد مبنی بر “از ایران بخوان” به مداحان، به اوج خود می‌رسد.

این دگرگونی در شیوه بازخوانی تاریخ، نشان می‌دهد که کوروش کبیر و سیاست ایران امروز، ابعاد تازه‌ای به خود گرفته‌اند. گویا سیاستمداران دریافته‌اند که برای بسیج اجتماعی در بزنگاه‌های کنونی، باید به هویتی فراتر از تنها یک برهه تاریخی رجوع کرد.

کوروش-در-بزنگاه-بحران-2

کوروش کبیر: اسطوره باستانی، سرمایه ملی امروز

شخصیت کوروش کبیر همواره جایگاهی ویژه و عمیق در حافظه تاریخی و فرهنگی ایرانیان داشته است. او در منابع باستانی، متون یهودی و حتی برخی تفاسیر اسلامی، نماد عدالت، خرد و تدبیر معرفی شده است. پیش از انقلاب، کوروش به نماد هویت ملی‌گرایانه دولت بدل شد و جشن‌های باشکوه پاسارگاد، تلاش‌هایی برای مشروعیت‌بخشی سیاسی از طریق این میراث بودند.

اما پس از انقلاب، با نگاهی متفاوت به ملی‌گرایی سکولار، نام کوروش به حاشیه رانده شد. حالا اما بازگشت نام او در کلام سیاستمدارانی چون علی‌اکبر ولایتی، معنایی تازه پیدا کرده است. این رویکرد جدید، اگر صرفاً تاکتیکی و ابزاری نباشد، می‌تواند نشانه‌ای از یک نگرش بنیادی‌تر باشد؛ نگرشی که استفاده از سرمایه‌های تاریخی را برای تقویت امنیت ملی و انسجام اجتماعی، ضروری می‌داند. اینجا دقیقاً نقطه اتصال کوروش کبیر و سیاست ایران است.

 

قفقاز: میراث کوروش، دغدغه ژئوپلیتیک امروز

اشاره ولایتی به قفقاز، فراتر از یک بازخوانی صرف از تاریخ است؛ این سخنان تلاشی آشکار برای پیوند گذشته با سیاست‌های امروز است. او تأکید می‌کند که قفقاز از زمان کوروش، “حاشیه امنیتی ایران” بوده است. این گزاره، یادآور یک قاعده تاریخی مهم است: امنیت ملی ایران همواره با منطقه قفقاز گره خورده است. جنگ‌های ایران و روس، قراردادهای گلستان و ترکمانچای، و حتی تحولات معاصر قفقاز جنوبی، همگی گواه این اهمیت هستند. رجوع به کوروش کبیر در چنین بافتی، تاریخ را به سندی زنده برای تبیین وضعیت ژئوپلیتیک امروز ایران تبدیل می‌کند.

کوروش-در-بزنگاه-بحران-3

تاریخ: ابزار گذرا یا سرمایه پایدار؟

اینجاست که پرسش اصلی مطرح می‌شود: آیا این بازگشت به کوروش کبیر و ایران باستان، صرفاً ابزاری برای عبور از یک بحران مقطعی است، یا نشانه‌ای از تغییری عمیق‌تر در نگاه حاکمیت به هویت ایرانی؟

اگر تاریخ صرفاً در بزنگاه‌ها مصرف شود، نتیجه‌ای جز بی‌اعتمادی عمومی نخواهد داشت؛ چراکه مردم احساس می‌کنند میراث فرهنگی‌شان تنها در مواقع نیاز، از کنج تاریک گذشته بیرون کشیده می‌شود.

اما اگر این بازگشت، واقعی و صادقانه باشد، می‌تواند زمینه‌ساز آشتی عمیق‌تر با بخش‌های مغفول‌مانده هویت ایرانی ما شود. این نکته کلیدی در فهم کوروش کبیر و سیاست ایران است.

 

گسست تاریخی و شعله‌های جاودانه فرهنگ ایرانی

واقعیت این است که در دهه‌های اخیر، تاریخ ایران گاهی با بی‌مهری و نادیده‌گرفتن‌هایی مواجه شد. بخش‌های بزرگی از میراث باستانی به حاشیه رفت و روایت رسمی تلاش کرد پیوندهای چند هزار ساله ملت را به روایت‌های محدودتری فروبکاهد. نتیجه این بود: گسستی در ذهن جامعه، در کشوری با بیش از 4000 سال تاریخ مکتوب که در جهان بی‌نظیر است!

نسل‌های جدید، کمتر از کوروش و داریوش شنیدند و بیشتر با روایت‌های گزینشی آشنا شدند. اما فرهنگ ایرانی، چنان ریشه‌دار و پویاست که هیچ روایت محدودکننده‌ای نتوانسته آن را به فراموشی بسپارد. آیین‌هایی چون نوروز و یلدا، مهرگان و سده، و حتی زبان و ادب فارسی، همچون شعله‌هایی گرم و زنده، اندیشه ایرانی را در بطن جامعه جاری و پویا نگاه داشته‌اند.

این آیین‌ها نه تنها خاموش نشدند، بلکه به پل‌هایی ماندگار برای پیوند نسل‌ها بدل گشتند. هر سفره هفت‌سینی که چیده می‌شود، هر شبی از یلدا که چراغی روشن می‌ماند، جامعه بار دیگر یادآوری می‌کند که هویت تاریخی‌اش از هر روایت رسمی فراتر است. همین تداوم فرهنگ، سرمایه‌ای عظیم است که امروز می‌تواند زمینه‌ساز آشتی دوباره با تاریخ و بازسازی اعتماد ملی باشد.

 

فرهنگ تاریخی: سپر ایران در برابر بحران‌ها

آگاهی تاریخی تنها یک بحث دانشگاهی نیست؛ بلکه نیرویی قدرتمند است که می‌تواند جامعه را در برابر بحران‌ها مقاوم کند. ملت‌هایی که تاریخ خود را می‌شناسند و به آن باور دارند، اعتمادبه‌نفس بیشتری برای عبور از تهدیدها پیدا می‌کنند. در مقابل، مردمی که پیوندی با گذشته‌شان ندارند، در برابر بحران‌ها شکننده‌تر عمل می‌کنند.

ایران امروز، بیش از هر زمان دیگری به چنین آگاهی تاریخی نیاز دارد. بحران‌های اقتصادی، تهدیدهای منطقه‌ای و فشارهای اجتماعی، جامعه را فرسوده کرده‌اند.

بازگشت به تاریخ، می‌تواند همچون سپری فرهنگی عمل کند، اما به یک شرط: این بازگشت باید صادقانه و پایدار باشد، نه مقطعی و تاکتیکی! اینجاست که فهم صحیح از کوروش کبیر و سیاست ایران اهمیت دوچندان پیدا می‌کند.

 

تاریخ: سرمایه مشترک برای آینده ایران

سخنان اخیر درباره کوروش را می‌توان نشانه‌ای از یک رویکرد جدید در میان سیاستمداران دانست؛ نه به‌خاطر ارزش علمی صرف درباره کوروش و ذوالقرنین، بلکه به دلیل دلالت‌های فرهنگی و سیاسی عمیق آن. تاریخ ایران، از کوروش کبیر تا به امروز، سرمایه مشترک همه ایرانیان است.

اگر این سرمایه به‌عنوان پلی برای وحدت و انسجام ملی شناخته شود، می‌تواند نیرویی عظیم برای مواجهه با بحران‌های آینده باشد. اما اگر همچنان تنها در روزهای سخت و به‌عنوان یک ابزار گذرا احضار شود، به جای ایجاد اعتماد، بی‌اعتمادی بیشتری را در جامعه می‌آفریند. بیایید با هم این سرمایه ارزشمند را پاس بداریم!/هفت صبح

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای