پیشنهاد جنجالی برای عبور از کمبود دارو
کشت تریاک زیر سایه بحران دارو؛ آیا نسخه وزیر بهداشت درمان میکند یا درد میافزاید؟
پیشنهاد رسمی وزیر بهداشت درباره «قانونمند شدن کشت تریاک در ایران» موجی از پرسشها، نگرانیها و تحلیلها را بهدنبال داشته است
پیشنهاد رسمی وزیر بهداشت درباره «قانونمند شدن کشت تریاک در ایران» موجی از پرسشها، نگرانیها و تحلیلها را بهدنبال داشته است؛ پیشنهادی که ریشه در کمبود مواد اولیه دارو دارد، اما پیامدهای آن تنها محدود به حوزه درمان نیست و ابعاد اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و حتی اخلاقی را درگیر میکند.
اخبار سبز کشاورزی؛ این گزارش، ابعاد پنهان و پیدا این طرح را واکاوی میکند.
چرا وزیر بهداشت خواستار قانونگذاری برای کشت تریاک شد؟
محمدرضا ظفرقندی با تأکید بر این که «مواد اولیه برخی داروهای حیاتی قبلاً از افغانستان وارد میشد» گفت: اکنون این مسیر عملاً بسته شده است و «برای ادامه تولید دارو» باید کشت تریاک تحت نظارت کامل قضایی و انتظامی قانونی شود.
این سخنان حامل چند پیام مهم است:
- بحران مواد اولیه دارو جدیتر از تصور عمومی است.
- وابستگی به افغانستان در حوزه دارو، اکنون به تهدیدی عملی تبدیل شده است.
- سیاستگذاری دارویی کشور فاقد استراتژی پایداری بوده که امروز مجبوریم به گزینههای جنجالی روی بیاوریم.
کشت تریاک: مسیر ضروری یا فرار از مسئولیتهای سیاستگذاری؟
در ظاهر، پیشنهاد «کشت کنترلشده تریاک» راهکاری منطقی برای حل کمبود مواد اولیه دارو بهنظر میرسد. بسیاری از کشورها از جمله هند و ترکیه با مجوزهای رسمی چنین کاری انجام میدهند. اما سؤال اصلی این است:
چرا باید به مرحلهای برسیم که وزیر بهداشت مجبور شود برای نجات تولید دارو، نسخهای به این سطح رادیکال تجویز کند؟
مشکلات ساختاری که به این نقطه رسیدهایم عبارتند از:
- -عدم سرمایهگذاری کافی در صنعت داروی داخلی
- وابستگی خطرناک به واردات مواد اولیه
- تأخیرهای جدی در پرداخت بدهیها به شرکتهای دارویی و بیمارستانی
- ضعف در دیپلماسی اقتصادی دارو
- فاصله داشتن سیاستگذاری سلامت از واقعیت بازار و نیازهای روز
درواقع، طرح کشت تریاک، بیش از آن که یک «راهحل بلندمدت» باشد، نشانهای از فشار بحران و سوءمدیریت انباشتهشده است.
بحران بدهیها: صنعت دارو زیر تیغ بیپولی
وزیر بهداشت در سخنانش به چند نکته کلیدی اشاره کرد:
- مصوبه فروش ۷۰ همت سهام دولتی برای جبران بدهیهای سلامت که هنوز حتی یک ریال محقق نشده است.
- بدهیها، آنقدر سنگین است که ممکن است «کارخانههای دارو و شیرخشک بخوابند»
- بیمه سلامت با کسری 37 همتی وارد سال 1403 شده است.
این آمارها نشان میدهد: ریزش مالی سلامت، ریشه بحران دارو است؛ نه فقط کمبود مواد اولیه.
وقتی کارخانهها نقدینگی ندارند، حتی اگر تریاک داخلی هم تولید شود، توان فرآوری و تولید دارو باز هم دچار تنگنا خواهد بود.
آیا کشت تریاک واقعاً مشکل دارو را حل میکند؟
این سؤالِ اصلی است؛ پاسخ اما ساده نیست.
نقاط قوت احتمالی
- کاهش وابستگی به افغانستان
- تأمین پایدار مواد اولیه
- کنترل دقیقتر بر زنجیره تولید
- کاهش قاچاق در صورت نظارت سختگیرانه
نقاط ضعف و نگرانیها
- احتمال نشت مواد مخدر به بازار سیاه
- ایجاد تصویر منفی بینالمللی
- نیاز به سیستم نظارتی فوقالعاده پیچیده
- پیامدهای اجتماعی و فرهنگی
- نادیده گرفتن ریشههای بحران دارو (بدهی، سیاستگذاری، ساختارهای بیمار)
درواقع، کشت تریاک اگر بدون اصلاحات پایهای در نظام دارویی اجرا شود، بهجای درمان، نقش مُسکّن موقت را بازی میکند.
سؤال بزرگ: چرا صنعت داروی ایران باید قربانی تصمیمات دیرهنگام شود؟
وزیر بهداشت در بخشی از سخنانش از رسانهها خواست که «نقاط مثبت» را هم بگویند.
اما در شرایطی که کارخانههای دارویی در خطر تعطیلی هستند و بیماران با کمبود دارو روبهرو میشوند، انتظار طرح سؤالات انتقادی کاملاً طبیعی است:
- چرا برنامهریزی برای تأمین مواد اولیه از سالها قبل انجام نشده بود؟
- چرا صنعت دارو با بحران نقدینگی دائمی روبهروست؟
- چرا بیمهها همیشه بدهکارند؟
- چرا تصمیمات کلیدی اینقدر دیر اتخاذ میشوند؟
مردم حق دارند بدانند چرا در کشوری با این ظرفیت علمی، هنوز تأمین سادهترین داروها، چالشبرانگیز است.
جمعبندی | کشت تریاک: تصمیم ضروری اما ناکافی
باید صریح گفت: قانونگذاری برای کشت تریاک – در صورت نظارت کامل – میتواند بخشی از بحران کمبود مواد اولیه دارو را کاهش دهد، اما به تنهایی راهحل نیست.
راهحل نهایی زمانی اتفاق میافتد که:
- بدهیهای نظام سلامت پرداخت شود.
- نقدینگی کارخانههای دارویی تأمین گردد.
- واردات و تولید مواد اولیه تنوع یابد.
- سیاستگذاری سلامت علمی، پایدار و پیشنگر باشد.
در غیر این صورت، حتی با کشت تریاک نیز بحران دارو ادامه خواهد داشت.