هجوم 13 میلیارد تن نمک دریاچه ارومیه به چندین استان
عیسی کلانتری هشدار داد که با خشک شدن دریاچه ارومیه، کوچهای بزرگ شهری صورت میگیرد و بر دوام حکومت تاثیر میگذارد.
کورها و کرهای مصلحتی
اخبار سبز کشاورزی : عیسی کلانتری هشدار داد که با خشک شدن دریاچه ارومیه، کوچهای بزرگ شهری صورت میگیرد و بر دوام حکومت تاثیر میگذارد. اگر چه پیش از این اخطارها و هشدارهای مشابه بسیاری از سوی کارشناسان و دلواپسان محیط زیست و به نوعی تدوام حیات و زندگی در این سرزمین به مسئولان داده شده بود، اما تاختن با اسب سوء تدبیر و به نوعی اصرار بر لجاجت و عناد با طبیعت و محیط زیست کشور که بستر و جان مایه ادامه زندگی است، کار را به آنجا کشانده که پیشبینیهای تبدیل شدن فلات ایران به سرزمینی غیرقابل سکونت، زودتر از زمان موعود فرا رسیده است.
کم آبی و در برخی موارد بیآبی در استانهایی نظیر خوزستان، سیستان و بلوچستان، اصفهان، چهارمحال و بختیاری، یزد، قزوین، ارومیه، ایلام و در واقع سرتاسر کشور حتی در شرایط سانسورهای خبری صدا وسیما و برخی از نشریات، قابل کتمان نیست، چرا که با زندگی، اشتغال، سلامت و در یک کلام حیات مردم این سرزمین گره خورده و وعدههای امروز و فردای فلان وزیر یا بهمان وکیل، چیزی از اصل موضوع که همان سوءتدبیر، لجاجت، درس نگرفتن از تجارب دیگران و یک طرفه بر طبل توسعه «ناپایدار» کوبیدن و خود را عقل کل دانستن و …، کم نمیکند.
هجوم 13 میلیارد تن نمک به شهرهای منطقه
آنهایی که همچنان شش دانگ حواسشان به آن سوی مرزهای کشور است، باید بدانند که بر اساس مشاهدات عینی و ماهوارهای از تمام دریاچه ارومیه فقط 5 درصد باقیمانده و 95 درصد دیگر آن مبدل به شورهزارهایی گردیده که با داشتن 13 میلیارد تن نمک تهدیدی جدی برای غیرمسکونی کردن و نابودی اراضی کشاورزی حداقل یک سوم از مساحت کشور است و آنگاه که بادها موجب حرکت و پراکنش این نمکها شوند و استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، کردستان، زنجان، قزوین و حتی تهران را در معرض اثرات خود قرار دهند، میلیونها انسان ناچار به ترک محل سکونت خود شده و شیرازه همه چیز در کشور از هم خواهد گسست و گفته عیسی کلانتری به واقعیت تبدیل خواهد شد.
در چهار دهه گذشته وزارت نیرو اصولیترین وظایف خود که همان مدیریت آب، برنامهریزی در استفاده بهینه آن، حفظ منابع و ایجاد توازن و تعادل در منابع آب بود، از یاد برد و منحصرا مبدل به یک توزیع کننده آب شد و با احداث سدهای غیرضروری، نابهجا و هدر دهنده سرمایههای ملی، صدها میلیارد مترمکعب آب را در حوضچههای پشت سدها تبخیر و منابع زیرزمینی چندهزارساله را تخلیه و نابود کرد که نشست اراضی در سرتاسر کشور یکی از آثار شوم این لجاجتها است.
به نظر میرسد غیرقابل سکونت شدن سرزمین ایران قبل از پیشبینیها برای سال 2030 آغاز شده است و بیآبی ساخته دست کارشناسان وطنی میرود تا به سرعت آثار زندگی را از هر گوشه و کناری محو و نابود نماید.
در حالی که قطعی یا کاهش درازمدت آب، اعم از مصارف خانگی و کشاورزی، لحظهها و شرایط تلخ و طاقتفرسایی را برای مردم رقم زده است، وزیران و وکیلان همچنان با وعدههای توخالی، مهر تاییدی بر ناتوانیهای مدیریتی خود میزنند و آنانی که با وعده آب آشامیدنی، منابع سرچشمههای اصلی را به سمت کارخانهها رانتی فولاد و صنایع آببر تغییر مسیر دادند، عامل برخوردهای امنیتی با تشنگان و محرومشدگان از اولاترین مایه حیات مردم هستند.
کورها و کرهای مصلحتی
خشکسالیهای جهانی در حال نابودی همه چیز از آمریکا گرفته تا اروپا و آسیا و افریقا است و گزارشهای مایوسکننده از کشورها و سرزمینهایی که روزگاری به قاره سبز معروف بود، هشداری جدی برای کورها و کرهای مصلحتی است.
خشک شدن رودخانههایی چون «راین» لووروپو در اروپا و زدوده شدن علفزارها و مراتع در نیمی از انگلستان، اسپانیا، فرانسه و آلمان میتواند زنگ خطری باشد برای ویرانکنندههای منابع آبی کشور تا به خود آیند و بیش از این بر طبل نابودی زندگی در این سرزمین نکوفته و بر تصمیمات اشتباه و روشها خسارتبار گذشته اصرار نورزند و با بازنگری و حتی در صورت ضرورت برداشتن گامهایی به عقب اشتباهات خود را اندکی جبران کنند، چرا که آنچه تاکنون به اجرا درآمده نشانی از پیشرفت و توسعه نداشته و زیانهای بسیاری را بر جامعه تحمیل کرده است.
مهدی رجول دزفولی
سخن ماه ماهنامه دام و کشت و صنعت - شماره ۲۶۶ - شهریور ۱۴۰۱