خبر فوری
شناسه خبر: 50739

شهرنشینی و تحول الگوهای تقاضای غذا: چالش‌ها و فرصت‌های سیستم‌های غذایی آینده

تصور کنید جمعیت شهرها دو برابر شود و زنجیره‌های تأمین غذا از مزرعه تا سفره هر روز بر پیچیدگی‌شان افزوده شود اما آیا این سیستم‌های غذایی پایدار است؟

شهرنشینی و تحول الگوهای تقاضای غذا: چالش‌ها و فرصت‌های سیستم‌های غذایی آینده

تصور کنید در جهانی زندگی می‌کنید که هر ده سال، جمعیت شهرها دو برابر می‌شود. زمین‌های حاصلخیز که روزی مزارع غله بودند، امروز به آسمان‌خراش‌ها و بزرگراه‌ها تبدیل شده‌اند. زنجیره‌های تأمین غذا از مزرعه تا سفره، هزاران کیلومتر را طی می‌کنند و هر روز بر پیچیدگی‌شان افزوده می‌شود.

اما آیا این سیستم‌های غذایی پایدار است؟ آیا می‌تواند نیاز ۷ میلیارد شهرنشین آینده را تأمین کند؟ پاسخ این سوالات، سرنوشت سلامت انسان و کره زمین را تعیین خواهد کرد.

 

شهرنشینی و بحران زمین‌های کشاورزی

به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ در سراسر جهان، جمعیت و شهرها به سرعت در حال رشد هستند. تخمین زده شده است که تا سال 2050، از هر 10 نفر، 7 نفر در شهرها زندگی خواهند کرد همه این افراد به غذا نیاز دارند که به طور سنتی در مناطق روستایی کشت می‌شود خال شهرها اکنون در سرتاسر زمین های حاصلخیز که در ابتدا برای کشاورزی استفاده می شد گسترش می یابند.

بر اساس مطالعات اخیر، روند کنونی گسترش شهری به حدود 1.2 میلیون کیلومتر مربع زمین اضافی در سطح جهان تا سال 2030 نیاز دارد که زمین را به یک منبع به طور فزاینده کمیاب تبدیل می‌کند. امروزه غذا نه تنها از مجاورت شهر بلکه از سراسر جهان می آید.

زنجیره‌ای از بازیگران (به عنوان مثال، کشاورزان، تاجران، عمده فروشان، و خرده فروشان) و فعالیت ها برای رساندن غذا از مزرعه به چنگال نیاز دارد این فعالیت‌ها شامل تولید، پردازش، حمل و نقل، مصرف و دفع زباله می‌شود - شبکه‌ای از فعالیت‌ها که در مجموع آن را سیستم‌‌های غذایی می‌نامیم سیستم غذایی علاوه بر اینکه توسط عوامل محیطی مانند زمین، آب و آب و هوا هدایت می‌شود، عمدتاً توسط توسعه بازاری مستقل هدایت می‌شود و بنابراین فرصت طلب است. فرصت هایی را که در آن زمان برای یک بازیگر مطلوب است، غنیمت می شمرد.

در نتیجه، تحولاتی ممکن است رخ دهد که برای جامعه در کل نامطلوب باشد. به عنوان مثال می توان به جنگل زدایی جنگل های بارانی استوایی به نفع تولید روغن نخل یا تولید سویا برای خوراک گاو اشاره کرد. سایر تحولات نامطلوب صید بی رویه، افزایش مواد بسته بندی، و نزدیک شدن به شهر، عدم وجود فرصت های تبرید در بازارهای تازه و در نتیجه خطرات سلامتی، از بین رفتن مواد غذایی و ضایعات (اضافی) است.

در مواردی که فعالیت‌های سیستم‌‌های غذایی برای بهبود نتایج و انعطاف‌پذیری سیستم غذایی و محدود کردن مبادلات منفی، به ویژه زمانی که طرح‌های خصوصی یا مدنی (به تنهایی) نمی‌توانند چنین الزاماتی را برطرف کنند، به سیاست‌های دولت نیاز دارند.

چالش‌ها-و-فرصت‌های-سیستم‌های-غذایی-آینده1

تعامل شهرنشینی و کشاورزی

دو جنبه از رشد سریع جمعیت شهری جهان افزایش تعداد شهرهای بزرگ و وسعت بی‌سابقه تاریخی بزرگ‌ترین شهرها تعامل مستقیم با کشاورزی دارد. در سال 1800، دو "میلیون شهر" (شهرهای با یک میلیون نفر یا بیشتر) وجود داشت. در سال 2000، وسعت 100 شهر بزرگ جهان در مقایسه با 2 میلیون نفر در سال 1950 و 0.7 میلیون نفر در سال 1900، 6.3 میلیون نفر بود.

شهرنشینی با تغییر شکل الگوهای فضایی تقاضای غذا و تأثیر بر ترجیحات مصرف‌کننده، تغییر نحوه، مکان و شکلی که مواد غذایی تولید، عرضه و مصرف می‌شود، به دگرگونی سیستم‌های کشاورزی کمک می‌کند. این تغییرات بر سیستم‌های غذایی کشاورزی تأثیر می‌گذارد که هم چالش‌ها و هم فرصت‌هایی را ایجاد می‌کند تا اطمینان حاصل شود که همه به رژیم‌های غذایی سالم مقرون‌به‌صرفه دسترسی دارند بعبارتی شهرنشینی بر سه مؤلفه اصلی سیستم های کشاورزی تأثیر می گذارد:

الف) رفتار مصرف کننده و رژیم غذایی

ب) زنجیره‌های تأمین مواد غذایی میان‌دستی مثلاً لجستیک، پردازش و عمده‌فروشی و پایین‌دستی‌ها به عنوان مثال بازارها، خرده‌فروشی و تجارت خرد

ج) فورماسیون تولید مواد غذایی؛ با شهرنشینی و افزایش درآمد، خانوارها اغلب مقادیر بیشتر و متنوع تری از مواد غذایی از جمله لبنیات، ماهی، گوشت، حبوبات، میوه ها و سبزیجات تازه و همچنین غذاهای فراوری شده بیشتری مصرف می‌کنند. این تغییرات، همراه با رشد جمعیت، حاکی از افزایش قابل توجهی در تولید و عرضه برخی از انواع غذاها (مانند گوشت، لبنیات، میوه ها و سبزیجات تازه، گندم و محصولات گندم و همچنین غذاهای بسیار فرآوری شده) برای برآوردن افزایش تقاضا است.

این امر، به نوبه خود، با رشد جمعیت شهری، به افزایش گسترده در مقدار کل مواد غذایی که سیستم‌های غذایی کشاورزی باید در طول زمان تولید، پردازش و توزیع کنند، تبدیل می‌شود. تعدیل در کمیت و کیفیت تقاضا و عرضه مواد غذایی باعث ایجاد تغییراتی در بازارها و تجارت خرده فروشی می‌شود. زنجیره‌های تامین مواد غذایی میانی (تغییر در سیستم های پس از برداشت برای لجستیک، پردازش، عمده فروشی و توزیع). بازارهای نهاده روستایی؛ فناوری کشاورزی؛ و توزیع اندازه مزارع.

بنابراین، سیستم‌های کشاورزی از سیستم‌های سنتی و عمدتاً روستایی مبتنی بر پیوندهای بازار محلی و اشتغال کشاورزی، به سیستم‌هایی با ارتباط بیشتر بین مناطق روستایی، و بین مناطق روستایی، حومه شهری و شهری تبدیل می‌شوند. این مستلزم پیوندهای پیچیده‌تر بازار روستایی-شهری در یک زنجیره فضایی و عملکردی روستایی-شهری، و فرصت‌های شغلی متنوع‌تر در طول زنجیره ارزش غذایی، از جمله پردازش، بازاریابی و تجارت است.

چالش‌ها-و-فرصت‌های-سیستم‌های-غذایی-آینده3

این امر همچنین مستلزم وابستگی بیشتر به درآمد و قیمت مواد غذایی (مقرون به صرفه) برای انتخاب های غذایی است، زیرا وابستگی بیشتری به غذاهای خریداری شده وجود دارد. پس شهرنشینی باعث ایجاد تغییرات در سیستم های کشاورزی در سراسر پیوستار روستایی-شهری می‌شود و به نوبه خود بر دسترسی به رژیم های غذایی سالم مقرون به صرفه تأثیر می گذارد.

همچنین، شهرنشینی به گسترش و مصرف غذاهای فرآوری شده و بسیار فرآوری شده کمک کرده است، که به طور فزاینده ای ارزان، به راحتی در دسترس و از طریق شرکت های کوچک و متوسط بخش خصوصی (SMEs) و شرکت های بزرگتر که اغلب چشم انداز تغذیه را تنظیم می‌کنند به بازار عرضه می شوند.

با شهرنشینی، خرید از سوپرمارکت‌ها، فروشگاه‌های فست‌فود، تحویل در خانه و تامین‌کننده‌های الکترونیکی و سایر خرده‌فروشان در حال افزایش است.

در ایران، طی 20 سال گذشته تغییر عمیقی به سمت غذاهای با چگالی انرژی بالا و حداقل ارزش غذایی، از جمله نوشیدنی های شیرین شده با شکر صورت گرفته است. در حالی که قبلا این پدیده عمدتاً در مناطق شهری و حومه شهری رخ می دهد، حال در مناطق روستایی نیز در حال گسترش است.

همچنین تغییری به سمت افزایش مصرف مواد غذایی خارج از خانه و میان‌وعده‌ها صورت گرفته است که با افزایش وزن و چاقی در تمام سنین همراه با بار بالای کوتاه‌قدی در برخی کشورها مرتبط است.

چنین چالش هایی منحصر به ایران و منطقه خاورمیانه نیست و بسیاری از محیط ها اکنون با بارهای متعدد و همزمان اشکال مختلف سوء تغذیه مواجه هستند. یکی دیگر از دلایل گسترش غذاهای فرآوری شده راحتی است.

شهرنشینی با تغییراتی در سبک زندگی و مشخصات شغلی زنان و مردان و همچنین افزایش زمان رفت و آمد همراه است و در نتیجه تقاضای بیشتری برای غذاها، غذاهای آماده و فست فود مهیا می‌شود. زنان که اغلب مسئولیت تهیه غذا را بر عهده دارند، به طور فزاینده ای در خارج از خانه کار می‌کنند و بنابراین ممکن است زمان کمتری برای خرید، پردازش و تهیه غذا داشته باشند. در همان زمان، مردان به طور فزاینده ای دور از خانه در شهرهای دیگر کار می‌کنند.

این روندها خرید غلات از پیش آماده یا آماده مانند برنج و گندم، را به همراه غذاهای فرآوری شده و غذاهای دور از خانه که توسط رستوران ها، غذاخوری ها، خرده فروشان و غیره تهیه می‌شود، هدایت می‌کند. شهرنشینی منجر به افزایش تعداد و اندازه بازارهای مواد غذایی شهری می‌شود.

به دلیل تقاضا و قدرت خرید ساکنان شهری و همچنین به دلیل سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی در این بازارها، هر دو بازار رسمی و غیررسمی مواد غذایی با رشد شهر در حال گسترش هستند.

چالش‌ها-و-فرصت‌های-سیستم‌های-غذایی-آینده7

زنجیره تامین مواد غذایی

در سال 1900، در سرتاسر جهان به ازای هر شهرنشین، 6.7 روستانشین وجود داشت. اکنون کمتر از یک نفر وجود دارد و پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که تا پایان سال 2025 نزدیک به سه شهرنشین به دو ساکن روستایی می‌رسد. شهرنشینی می تواند به زنجیره های عرضه مواد غذایی طولانی تر، رسمی تر و پیچیده تر، به دنبال افزایش تقاضای مصرف کننده و افزایش مقررات سیستم های کشاورزی کمک کند.

با رشد شهرها و تغییر رژیم غذایی ساکنان شهرها، جمعیت شهری به طور فزاینده ای باید برای تامین غذای خود فراتر از تولیدات محلی نگاه کنند. تخمین زده می‌شود که تنها حدود 30 درصد از ساکنان شهری در سراسر جهان تقاضای خود را برای محصولات خاص به صورت محلی (تقریبا شعاع 100 کیلومتر) برآورده کنند.

اکثریت تقاضای غذای شهری، حدود 80 درصد، به صورت منطقه ای (در شعاع 500 کیلومتری) تامین می‌شود.اگرچه برخی از غذاهای مصرفی در مناطق شهری برای رسیدن به مقصد باید مسافت زیادی را طی کنند، اما بیشتر آنها در داخل مرزهای ملی تولید شده و در داخل تجارت می شوند (به عنوان مثال، این سهم به استثناء کل منطقه خاور در آسیا 90 تا 95 درصد است) بر اساس آخرین گزارش سازمان تجارت جهانی، 32 کشور در حال توسعه واردکننده خالص مواد غذایی هستند.

برای این کشورها، واردات مواد غذایی می تواند قابل توجه باشد. برای مثال، بر اساس چشم انداز کشاورزی OECD-FAO، تقریباً 70 درصد از کل کالاهای غذایی مصرف شده در خاور میانه و شمال آفریقا وارداتی است. برای اکثر کشورهای دیگر، واردات سهم پایینی از عرضه مواد غذایی است و عمدتاً از چند محصول تشکیل شده است، به طوری که زنجیره های تامین داخلی واقعاً عرضه مواد غذایی را هدایت می‌کنند.

این در سراسر مناطق و بیشتر گروه های غذایی (به جز روغن ها و چربی ها) سازگار است و به ویژه در مورد میوه ها، سبزیجات و غذاهای حیوانی که گروه های غذایی مهم برای رژیم های غذایی سالم هستند، صادق است.

زنجیره های تامین مواد غذایی داخلی معمولا طولانی هستند و از مناطق عرضه به شهرها و مناطق روستایی یک کشور را در بر می گیرند زنجیره‌های تأمین محلی کوتاه روستایی، یا زنجیره‌های تأمین غذای سنتی مبتنی بر کشاورزی معیشتی، تنها تقریباً 10 درصد از اقتصاد غذا در آفریقا و جنوب آسیا و 5 درصد در آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین را تشکیل می‌دهند.

از سوی دیگر، زنجیره‌های تأمین طولانی که تولیدکنندگان روستایی را به مصرف‌کنندگان شهری از طریق شبکه‌ای از شرکت‌های کوچک و متوسط محصولات کشاورزی با نیروی کار مرتبط می‌سازد، رایج‌تر هستند و تقریباً 70 درصد از اقتصاد غذا در آفریقا و جنوب آسیا و 50 درصد در آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین را تشکیل می‌دهند.

زنجیره‌های تامین مواد غذایی مدرن مستقر در اطراف سوپرمارکت‌ها و پردازنده‌های بزرگ نیز معمولاً طولانی هستند و از مناطق روستایی تا مناطق شهری امتداد دارند، اما شامل عناصر بین‌المللی نیز می‌شوند. چنین زنجیره‌های تأمین طولانی تقریباً 20 درصد از سیستم‌های غذایی کشاورزی در آفریقا و جنوب آسیا و 45 درصد در آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین را تشکیل می‌دهند.

چالش‌ها-و-فرصت‌های-سیستم‌های-غذایی-آینده4

بیابان‌ها و باتلاق های غذایی

شهرنشینی و تغییر سیستم های غذایی کشاورزی دو نوع جدید محیط غذایی را به وجود آورده است: بیابان های غذایی و باتلاق های غذایی. بیابان های غذایی مناطق جغرافیایی هستند که دسترسی ساکنان به غذاهای متنوع، تازه یا مغذی محدود یا حتی وجود ندارد، به دلیل عدم وجود یا تراکم کم «نقاط ورودی غذا» در فاصله ای عملی.

باتلاق های غذایی مناطقی هستند که در آن مواد غذایی با چگالی انرژی بالا و حداقل ارزش غذایی در آن ها فراوانی وجود دارد. آنها گزینه های کمی برای غذاهای مقرون به صرفه و مغذی ارائه می دهند. اگرچه هر دو مفهوم به دلیل معنای محدود و نامناسبشان در زمینه‌های خاص مورد انتقاد قرار گرفته‌اند، شهرنشینی می‌تواند بر دسترسی به رژیم‌های غذایی سالم و ناسالم، به ویژه در گسترش محله‌های غیررسمی تأثیر بگذارد.

سکونتگاه‌های غیررسمی را می‌توان به‌عنوان بیابان‌های غذایی به دلیل کمبود مواد غذایی مغذی برای اکثر ساکنان تعریف کرد. شهر مازاتلان مکزیک، با محله‌های کم درآمد و متوسط، با تراکم بسیار بالا از مشاغل بسیار کوچک و غیررسمی که تنقلات پر انرژی، وعده‌های غذایی سریع و نوشیدنی‌های شیرین می‌فروشند، می‌توانند باتلاق‌های غذایی در نظر گرفته شوند. در ریودوژانیرو، برزیل، مطالعه‌ای نشان داد که بیابان‌های غذایی و باتلاق‌ها به طور همزمان در محله‌های کم‌درآمد، که سطح بالایی از محرومیت و جدایی داشتند، شیوع بیشتری داشتند.

چالش‌ها-و-فرصت‌های-سیستم‌های-غذایی-آینده6

انقلاب سوپر مارکت‌ها

بخش رسمی مواد غذایی با سوپرمارکت‌ها و زنجیره‌های رسمی‌تر مشخص می‌شود. آنها در مقیاس های مختلف توسط دولت ها تنظیم و مالیات می گیرند و - بر خلاف بازارهای غیر رسمی - قادر به پرداخت خدمات مالی و فنی هستند. در مقابل، بخش غذای غیررسمی را می توان به طور کلی به عنوان تمام فعالیت های اقتصادی مرتبط با مواد غذایی که در شرکت های مستقل، کوچک و یا ثبت نشده انجام می‌شود، تعریف کرد. عمدتاً، پوشش محدودی توسط مقامات رسمی برای ترتیبات پولی، نظارتی و نهادی مانند مالیات وجود دارد.

عوامل طرف عرضه، همراه با افزایش تقاضا برای غذاهای آماده، به گسترش قابل توجه سوپرمارکت ها و هایپرمارکت ها کمک کرده است. که منجر به سرمایه‌گذاری‌های داخلی رقابتی، سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی عمومی که هزینه‌های مبادله برای توسعه زنجیره تأمین را کاهش داده (مانند سیستم‌های تدارکات)، و توزیع جهانی‌شده فناوری مدرن مرتبط با تولید غذا، حمل‌ونقل و بازاریابی، رسانه‌های جمعی، و جریان سرمایه و خدمات.

سوپرمارکت‌ها توانسته‌اند به صرفه‌جویی در مقیاس در خرید، و صرفه‌جویی در مقیاس و وسعت در بازاریابی دست یابند، که به آنها اجازه می‌دهد در طول زمان سهم خود را از خرده‌فروشی در مقایسه با فروشگاه‌های کوچک و بازارهای مرطوب (بازارهای فروش غذاهای تازه مانند گوشت، ماهی، محصولات و سایر کالاهای فاسد شدنی مصرف‌محور در بازارهای غیرمرکز آسیایی و آمریکای لاتین) افزایش دهند.

به طور فزاینده ای، سوپرمارکت ها و هایپرمارکت ها نیروی عمده ای هستند که در انتقال رژیم غذایی در هر کشور یا منطقه ای نقش دارند. تأسیس آنها با افزایش بازارهای بزرگ مواد غذایی شهری تسهیل شده است که هم مصرف کنندگان بالقوه را گرد هم می آورد و هم سرمایه گذاری خارجی را جذب می‌کند.

این بازارها اغلب بخشی از زنجیره های چند ملیتی یا در کشورهایی مانند آفریقای جنوبی و چین، زنجیره های داخلی هستند که مانند زنجیره های جهانی عمل می‌کنند. رابطه بین شهرنشینی و رشد سوپرمارکت ها بر اساس منطقه و اندازه شهر بسیار متفاوت است.

در آمریکای لاتین و دریای کارائیب، شهرنشینی در دهه 1980 رخ داد، قبل از ظهور سوپرمارکت‌ها، و این فرآیند در واقع عمیق‌تر با خصوصی‌سازی و آزادسازی سیستم‌های کشاورزی مرتبط بود. از سوی دیگر، در آسیا، توسعه سوپرمارکت‌ها با شهرنشینی ارتباط نزدیکی داشت. در نهایت، تغییر به سمت سوپرمارکت های بیشتر توسط طیفی از عوامل از جمله افزایش درآمد، تغییر سبک زندگی، بازاریابی و افزایش آگاهی از ایمنی و کیفیت مواد غذایی انجام شده است.

 

نتیجه‌گیری

رشد شهرنشینی اغلب به عنوان پیامدی نامیمون و تأثیرات منفی اش بر کشاورزی در نظر گرفته می‌شود به عنوان مثال، میتوان به از دست دادن زمین کشاورزی تا گسترش شهری و تعصب شهری در بودجه عمومی برای زیرساخت ها، خدمات و یارانه ها اشاره داشت.

اما مقیاس فقر شهری شواهد کمی از تعصب شهری برای بسیاری از جمعیت شهری نشان می‌دهد – و واضح است که تقاضای شهری برای محصولات کشاورزی اهمیت زیادی برای درآمد روستایی دارد. تولیدکنندگان کشاورزی و مصرف‌کنندگان روستایی نیز برای طیف وسیعی از کالاها و خدمات - از جمله دسترسی به بازار - به شرکت‌های شهری متکی هستند.

بنابراین مسئله کلیدی این است که آیا تقاضای رو به رشد و در حال تغییر برای غذا (و سایر محصولات کشاورزی) که جمعیت و اقتصاد به طور فزاینده شهرنشینی به همراه دارد می‌تواند به شکوفایی و پایداری کشاورزی و روستایی در کاهش جهانی مساحت زمین کشاورزی برای هر نفر و محدودیت‌های آب کمک کند.

اکنون به این امر نیاز به انطباق با تأثیرات تغییرات آب و هوایی که پتانسیل ایجاد اختلال در کشاورزی و تقاضای شهری را دارند و شرکت‌های شهری که خدمات تولیدکننده و مصرف‌کننده را به جمعیت روستایی ارائه می‌دهند اضافه شده است. سطح شهرنشینی جهان احتمالاً به افزایش ادامه خواهد داد، تا زمانی که روند بلندمدت در اکثر کشورهای کم درآمد و متوسط رشد اقتصادی باشد.

در میان این کشورها، کشورهایی که بیشترین موفقیت اقتصادی را دارند عموماً بیشتر شهرنشین خواهند شد. کشورهای با درآمد بالاتر ممکن است دیگر شهرنشین نشوند، اما این تا حد زیادی نتیجه آن است که کارگران غیرکشاورزی می توانند در مناطق روستایی یا شرکت های صنعتی و خدماتی واقع در مناطق روستایی زندگی کنند.

کشورهای با درآمد پایین و متوسط که هیچ موفقیت اقتصادی ندارند، شهرنشینی کمی خواهند داشت. در بحران شدید، آنها ممکن است از طریق افزایش نسبت جمعیتی که در کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری کار می‌کنند، شهرزدایی کنند. اما این امر تنها در کشورهایی محتمل است که بخش‌هایی از فقرای شهری هنوز پیوندهایی در مناطق روستایی دارند که امکان الحاق مجدد آنها به معیشت روستایی را فراهم می‌کند.

با توجه به تغییرات آب و هوایی، پیش‌بینی تأثیرات احتمالی آن دشوار است، زیرا این تأثیرات بسیار به این بستگی دارد که آیا توافق‌های جهانی به سرعت عوامل انتشار گازهای گلخانه‌ای را کاهش می‌دهند یا خیر.

کاهش تغییرات اقلیمی چالش‌های زیادی را برای کشاورزی به منظور کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و ساکنان شهری با شرایط بهتر برای تغییر رژیم‌های غذایی و سبک زندگی کم‌مصرف کربن ایجاد می‌کند.

شکست در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای احتمالاً به معنای افزایش تعداد بلایا با تأثیرات بسیار جدی بر جمعیت روستایی و شهری است. بسیاری از شهرهای بزرگ در کشورهای کم درآمد به ویژه در معرض خطر هستند و در حال حاضر فاقد ظرفیت سازگاری هستند.

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای