مشکلات اقتصادی ایران و درس عبرتی از همسایگان| ریشهها و راهکارها
بررسی مشکلات اقتصادی ایران؛ چرا با وجود پتانسیلها عقب ماندهایم؟مقایسهای با پیشرفت کشورهای حوزه خلیج فارس و ریشههای ناکارآمدی دولتها در ۴ دهه اخیر

سالهاست که تصویری متناقض، ذهن هر ایرانی دغدغهمندی را به خود مشغول کرده است: پیشرفت خیرهکننده و رویکرد عملگرایانه کشورهای حوزه خلیج فارس در مقابل چالشها و مشکلات اقتصادی ایران که هر روز ابعاد تازهای پیدا میکند.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ این تفاوت فاحش در مسیر توسعه، که نتیجه رویکردهای متفاوت در مدیریت و سیاستگذاری است، بیش از پیش واقعیت تلخ ناکارآمدی دولتهای گوناگون در چهار دهه اخیر را به رخ میکشد و نیازمند نگاهی عبرتآموز برای یافتن راه برونرفت از این وضعیت است.
شکوفایی همسایگان: خروج از اقتصاد تکمحصولی با تکیه بر فناوری و مدیریت
در سوی دیگر مرزهای ما، کشورهای حوزه خلیج فارس سالهاست که رویکردی عملگرایانه در پیش گرفتهاند و گامهای بلندی در مسیر پیشرفت و ترقی برداشتهاند. آنها دیگر تقریباً از اقتصاد تکمحصولی مبتنی بر نفت خارج شدهاند.
بهعنوان مثال، عربستان سعودی که تا ۵۰ سال پیش عمدتاً با بیابانهای وسیع و منابع نفت و خرما شناخته میشد، امروز با بهکارگیری فناوریهای روز به کاشت انواع محصولات کشاورزی در محیطهای گلخانهای روی آورده و حتی پیشبینی میشود در سالهای آینده به یکی از صادرکنندگان این محصولات تبدیل شود.
این کشورها با بهکار بستن فناوری شیرینسازی آب دریا، هم آب شرب خود را تامین کردهاند و هم در بخش کشاورزی توانستهاند حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشند.
درست است که این کشورها دارای ثروتهای کلانی هستند و سرمایهگذاریهای میلیارد دلاری در پروژههای مختلف انجام دادهاند، اما واقعیت انکارناپذیر، مدیریت صحیح منابع و اتخاذ رویکردهای عاقلانه در این کشورهاست. امارات، قطر، کویت و عمان، با وجود مساحتهای کوچک و جمعیت کم، به واسطه تعامل سازنده با کشورهای پیشرفته و استفاده هوشمندانه از فناوریهای روز، فرسنگها از ما فاصله گرفتهاند.
این واقعیت، بهخصوص در رویدادهایی مانند سفر ترامپ به سه کشور عربستان، امارات و قطر که مورد اذعان تمام کشورهای جهان قرار گرفت، ملموستر شد.
مشکلات اقتصادی ایران؛ روایت ۴ دهه ناکارآمدی دولتی
فارغ از هرگونه مقایسه سیاسی یا صحبتهای خاصی که مطرح میشود، آنچه بیش از هر چیز آه و حسرت مردم ما را به دنبال دارد، نه ثروت کشورهای همسایه، بلکه توانمندی آنها در اداره کشور، حل مسائل اقتصادی، تأمین آزادیهای فردی و اجتماعی و در یک کلام، تأمین زندگی نرمال برای شهروندانشان است.
این همان نقطهای است که مشکلات اقتصادی ایران و ناکارآمدی نهادها و سازمانهای ما در مدیریت و اجرای سیاستهای کلان طی این چهار دهه اخیر را به وضوح نشان میدهد.
مردم ایران سالهاست که با واقعیتهای تلخ کمبودها، ناترازیها، تورمهای لجامگسیخته و عدم پاسخگویی مسئولان زندگی میکنند. امروز که عربستان در دل بیابان خشکش زعفران گلخانهای میکارد، ما باید نگران بحران فزاینده آب و برق باشیم و محصولاتمان از کشورهای مختلف برگشت بخورد. این وضعیت، بازتابدهنده مشکلات عمیق ساختاری و مدیریتی در اقتصاد ماست.
فرصتهای از دست رفته: پتانسیلی که میتوانست ما را پیشتاز کند
واقعیت این است که کشور ما با دارا بودن امکانات وسیع طبیعی، زمینههای فنی قوی و نیروی انسانی متخصص در داخل و خارج از کشور، پتانسیلی عظیم برای پیشرفت و تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای و حتی جهانی را دارد.
ایران میتوانست نه تنها در جایگاه کشورهای همسایه قدرتنمایی کند، بلکه آنقدر پیشرفتهتر باشد که آنها حسرت ما را بخورند.
اما چرا چنین نشد؟ اگر دولتها به جای هزینههای گزاف نظامی و دوری از خواستهها و منافع مردم، رویکردی عاقلانه، منطقی و اقتصادی در پیش میگرفتند، امروز دچار این «ابر بحرانها» نبودیم. فرصتهای بیشماری در طول این سالها به دلیل سیاستگذاریهای غلط، سوءمدیریت و عدم اولویتدهی به اقتصاد و معیشت مردم از دست رفته است.
هزینه سنگین تحریم و ناکارآمدی؛ از قراردادهای میلیاردی تا جان بازنشستگان
یکی دیگر از نمودهای عینی مشکلات اقتصادی ایران و ناکارآمدی در مدیریت، تفاوت فاحش در امکان عقد قراردادهای بینالمللی است. در حالی که کشورهای همسایه قراردادهای میلیارد دلاری نظامی و اقتصادی با قدرتهای بزرگ منعقد میکنند (مانند خرید ۱۶۰ فروند هواپیما به ارزش ۲۰۰ میلیارد دلار توسط قطر از آمریکا)، ایران به دلیل تحریمها نزدیک به ۴۵ سال است که امکان خرید هواپیمای جدید را نداشته است.
این مسئله تنها به عدم نوسازی ناوگان هوایی محدود نمیشود؛ متأسفانه چندی پیش شاهد از دست دادن جان دو تن از بازنشستگان هواپیمایی بودیم که در بخش فنی مشغول تعمیر هواپیما بودند و به دلیل فرسودگی تجهیزات و مشکلات ایمنی جان باختند.
رویدادهایی تلخ از این دست، که ریشه در عدم سرمایهگذاری، فرسودگی زیرساختها و نبود امکانات بهروز دارد، بهتر از هر چیز دیگر ناکارآمدی نهادها و سازمانهای ما در مدیریت و اجرای سیاستهای کلان را روشن میسازد و نتیجه مستقیم مشکلات اقتصادی ایران و پیامدهای تحریمهاست که زندگی عادی و حتی جان شهروندان را تحت تاثیر قرار میدهد.
درس عبرت و فراخوانی برای تغییر؛ پیش از آنکه دیر شود
نمایش پیشرفت کشورهای حوزه خلیج فارس در رسانهها و خبرگزاریهای جهان طی سالیان اخیر، باید درسی بزرگ و عبرتی جدی برای مسئولین ما باشد. به جای انکار واقعیات، تکذیب یا توهین به منتقدان، زمان آن رسیده است که از این پیشرفتها درس گرفته و با ارزیابی صادقانه وضعیت داخلی، فکری عاجل برای حل بحرانهای عمیق کشور انجام دهیم.
مسئولان باید درک کنند که تنها راه حل مشکلات اقتصادی ایران و قرار دادن کشور در مسیر پیشرفت و اعتلا، اتخاذ رویکردهای واقعبینانه، اولویتدهی به منافع مردم و پرهیز از سیاستهایی است که هزینههای گزاف به کشور تحمیل کرده و ما را از مسیر توسعه دور نگه داشته است.
وقت آن است که از فرصتهای باقیمانده استفاده کنیم و با مدیریتی صحیح، پتانسیلهای عظیم کشور را برای ساختن آیندهای بهتر به کار گیریم؛ پیش از آنکه دیر شود.