همیشه مقامات جمهوری اسلامی ایران به همکاران و نزدیکان خود توصیه میکنند که حرفهای امیدوارکننده بزنند، اخبار خوب و امیدبخش منعکس کنند و از اشاعه ناامیدی و تشویش در جامعه پرهیز نمایند.
اخبار سبز کشاورزی؛ نادر کریمی جونی| این سیاست بهطور کامل در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به اجرا گذاشته شده است.
در روزهای گذشته و بهخصوص از ابتدای به قدرت رسیدن سیدابراهیم رئیسی در سمت رئیس جمهور، همه مراجع تبلیغاتی حکومتی و دولتی در جهت تبلیغ دستاوردها و خوب جلوه دادن اوضاع حرکت کردهاند.
رئیسی پیش از این بارها و به صراحت هر گونه ایجاد ناامیدی و یاس در مردم را گناه دانسته و بر پرهیز از آن تاکید کرده است.
رئیسی در این اظهارت، ایجاد یاس و ناامیدی را اقدامی درجهت خواستههای دشمنان ارزیابی کرده و تلویحا کسانی که اخبار ناامیدکننده را منتشر میکند دشمن یا ایادی دشمن خوانده بود.
با این حساب، روشن است که هیچ کس نمیتواند اخبار منفی را حتی اگر واقعیت داشته باشد، منتشر سازد و تقریبا هیچ یک از اخبار منفی که این روزها در جریان است، از سوی رسانهها نباید منعکس شود.
حتی نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم درباره نقاط ضعف موجود در دولت و سوءمدیریتهایی که باعث بروز وقایع اخیر شده یا موقعیت دولت و حاکمیت را به مخاطره انداخته، نباید صحبت کنند؛ چراکه این حرفها عمدتا ناامیدکننده و در خدمت دشمن است.
با این مقدمه، دیروز سیدابراهیم رئیسی دوباره به همکاران خویش توصیه کرد که اخبار امیدوارکننده را منتشر سازند و درمورد ریشههایی که باعث بروز مشکلات حاضر شده، توضیح دهند.
واقعا معلوم نیست که سیدابراهیم رئیسی برای بیان این سخنان به کدام یک از اخبار امیدوارکننده که این روزها منتشر میشود نگاه میکرده است.
شاید او دستاوردهای برخی شرکتها و مجموعههای دانشبنیان را مشاهده میکرده و با خود اندیشیده که انتشار این گونه اخبار و تبلیغ این دستاوردها باعث امیدواری شهروندان ایرانی میشود.
به جز این دستاوردهای تخصصی، برخی اخبار علمی خوب دانشگاهی نیز وجود دارد که میتوان بر روی آن انگشت گذاشت و آنها را بهعنوان اخبار خوب و امیدوار کننده در میان مردم نشر داد.
اما اگر از این اخبار به اصطلاح امیدوارکننده عبور کنیم، برخی دستاوردهای نظامی و آزمایشهای که برای توسعه سلاحهای دفاعی کشور انجام گرفته میماند که میتوان آنها را منتشر کرد.
گاهی اتفاقهای پیرامونی در اقتصاد ایران رخ میدهد که آن هم قابل ذکر است؛ مثلا این هفته بورس روندی صعودی داشت و به موقعیت امیدوارکننده رسید؛ اما این روند صعودی بیش از آنکه ناشی از کارکرد اقتصادی شرکتهای بورسی باشد ناشی از تورم قیمت در نرخ دلار است که بر روی شرکتهای صادرکننده بزرگ مانند فولادیها و… تاثیر گذارده است.
در این صورت، رشد ارزش و شاخص کار در بورس بیش از آن ناشی از افزایش توان اقتصادی شرکتهای بورسی باشد، ناشی از رشد نرخ دلار و تورم قیمت ارز است.
به جز این موارد، سیدابراهیم رئیسی واقعا چه چیزی دیگری برای بیان دارد؟ آیا مثلا نرخ مایحتاج عمومی که در زمستان پیش رئیس تصریح کرد نباید رشد کند، در همان نقطه پیش توقف ماند است؟
آیا از خرداد امسال ارز ترجیحی از اقتصاد ایران حذف شد، دولت توانسته به قیمتهایی که اعلام کرده وفادار بماند و مانع از کوچک شدن سفره مردم نشود؟ آیا دولت و حاکمیت توانستهاند درمورد اجاره بها و نرخ هایی که این روزها در بازار مشاهده میشود به وعدههای پیشین وفادار بمانند و با ارائه یک میلیون واحد مسکونی ساخته شده که قرار بود تا مهر امسال به مشتریان عرضه شود از جهش قیمتها در بازار مسکن بهویژه از جهش نرخ اجارهبها جلوگیری کنند؟
پرسش مهمتر آن است که آیا برای اجرای این وظایف و انجام تعهداتی که اکنون دولت از تقویم زمان اجرای آن عقب است چشمانداز خوب و امیدوار کنندهای وجود دارد؟
در این صورت آیا میتوان وعدههای اخیر وزیر امور اقتصاد و دارایی و رئیس کل بانک مرکزی برای مهار بازار ارز و جلوگیری از تاثیر منفی التهابهای بازار پول کشور اطمینان و ابراز امیدواری کرد که در آینده نه چندان دور مشکلات حل میشود؟
شخص ابراهیم رئیسی که این توصیهها را به همکاران خود میکند، چه سخنان امیدوارکنندهای میتواند بر زبان آورد.
در تمام سخنرانی وی در روز سهشنبه، به جز حمله به غرب برای آنچه او نفاق توصیف میکرد و تشکر از مردم برای حضور در میدان، جملهای دیگر بر زبان نیاورد. شاید خود ابراهیم رئیسی دیگر حرف امیدوارکنندهای برای بیان ندارد.