دلایل موفق نبودن طرح محوری دانههای روغنی
ماهنامه دام و کشت و صنعت – شماره ۲۷۴- اردیبهشت ۱۴۰۲
طبق اعلام سازمان جهانی خوار و بار و کشاورزی، ایران حدود 11درصد از کل ارزش صادرات خود را هر ساله صرف واردات غذا میکند و از نظر امنیت غذایی در رتبه 76 جهانی قرار گرفته است.
اخبار سبز کشاورزی ؛ روغن، یکی از مهمترین اقلام خوراکی وارداتی ایران است و بیش از 90 درصد از نیاز کشور به روغن از طریق واردات تامین میشود و سالانه بیش از 4 میلیارد دلار بابت واردات روغن (دانه یا روغن خام)، ارز از کشور خارج میشود که میتوان گفت در بین مواد غذایی، بیشترین میزان را به خود اختصاص داده است.
این حجم واردات روغن در حالی اتفاق میافتد که طبق برنامهریزیها قرار بود با اجرای طرح محوری دانههای روغنی، ضریب خوداتکایی کشور به تولید این دانه روغنی حداقل به 70 درصد برسد اما متاسفانه تاکنون توفیقات چندانی در این زمینه حاصل نشده است.
موفقیت طرح افزایش خود اتکایی تولید روغن در گروی عوامل مختلفی است که از آن جمله میتوان شرایط اقلیمی و جوی، سیاسی، اجتماعی و از همه مهمتر سیاستهای اقتصادی و ارزی دولتها را نام برد.
طرح دانههای روغنی در وزارت جهاد کشاورزی، قبل از این یک بار در اوایل دهه 80 شروع که پس از چند سال نتوانست موفقیت چندانی کسب کند و بعد از آن چند سالی نیز متوقف بود. مرحله دوم طرح مجددا از سال 1394 در وزارتخانه جهاد کشاورزی مورد توجه قرار گرفت، اما با همه تلاشهایی که این وزارتخانه انجام داد، هنوز نتوانسته است ضریب خوداتکایی در تولید روغن را به بیشتر از 10درصد برساند که معمولا از این مقدار نیز کمتر بوده که بیشترین دلایل آن در بیرون از وزارتخانه جهادکشاورزی است و مسائلی پیش آمده که این وزارتخانه نتواند به اهداف طرح نزدیک و در واقع تلاشهای آن بینتیجه مانده است.
حمایت از واردات و سرکوب تولید داخلی!
به نظر میرسد آنچه بیش از همه بر روی این طرح تاثیرگذار بوده و آن را از اهداف خود دور کرده، سیاستهای کلان اقتصادی و ارزی دولتها از یک طرف و قیمتگذاری نادرست محصول داخلی از سوی دیگر باشد که مانع اجرای صحیح این طرح و دستیابی آن به اهداف مد نظر بوده است.
اساس اشتباهات در سیاستهای ارزی در این خصوص، بر دو محور میچرخد، اول اینکه دولت یارانههای سنگینی برای واردات دانههای روغنی و روغن خام در نظر میگرفته (و حتی میتوان گفت که هنوز هم میگیرد)؛ به طوری که این محصولات با ارزهای بسیار ارزان دولتی، بهراحتی وارد کشور و وارد بازار مصرف میشوند (و احتمالا برخی یارانههای ریالی نیز به آن تعلق میگیرد).
از طرفی، دولت دانههای روغنی تولید شده توسط کشاورزان داخلی را به بهایی کمتر از قیمتهای بینالمللی خریداری مینماید و در این گیر و دار، قدرت رقابتپذیری تولیدات داخلی کاهش مییابد که نتیجه آن نیز معلوم است. موضوعی که در مورد گندم، گوشت و احتمالا برخی محصولات دیگر نیز صادق است.
اگر دولتها، سیاست مناسب ارزی داشته باشند، رسیدن به اهداف این طرح کار چندان سختی نیست، اما چون دولتها سیاستهایی ارزی را دنبال میکنند که معمولا به نفع تولید داخل نبوده، عملا توفیقی در چنین طرحهایی حاصل نشده است.
چرا کلزا؟
برای اجرای طرح محوری دانههای روغنی، چند نوع گیاه مانند: کلزا، سویا، گلرنگ و… برای قرارگیری در الگوی کشت مورد توجه هستند، اما عمده تمرکز طرح بر روی کلزا انجام گرفت. کلزا به چند دلیل اهمیت بیشتری پیدا کرد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- در گستره وسیعتری از کشور امکان کشت آن وجود دارد؛
2- کشت پاییزه آن امکانپذیر است و با توجه به شرایط آبی کشور، این موضوع اهمیت پیدا میکند و میتوان از نزولات آسمانی استفاده بیشتری کرد؛
3- این گیاه نقش موثری را در تناوب غلات و بهویژه گندم دارد و قرارگیری آن در تناوب با گندم، جو و دیگر غلات، باعث کاهش علفهای هرز، آفات، بیماریها و… شده و موجب افزایش قابل ملاحظه عملکرد گندم و سایر غلات میشود.
4- درصد روغن کلزا، نسبت به دیگر دانههای روغنی بالاتر است و کیفیت روغن مناسبی نیز دارد؛ بهطوریکه بسیاری از فاکتورهای خوب روغن را بالاتر از حد نرمال دارا است و از نظر فاکتورهای بد نیز وضعیت قابل قبولی دارد.
ماهنامه دام و کشت و صنعت - شماره ۲۷۴- اردیبهشت ۱۴۰۲