قتل الهه حسیننژاد؛ جنایت و گسترش فقر
جزئیات تکاندهنده از قتل الهه حسیننژاد، قربانی فقر و ناامنی اجتماعی را بخوانید. آیا جامعه میتواند زنجیره جنایت را بشکند؟ تحلیل علل و راهکارها

دردناک است که هر از گاهی خبری تکاندهنده از تعرض و جنایتی علیه زنان و دختران، جامعه را در بهت فرو میبرد.
اخبار سبز کشاورزی؛ اخباری که شاید برای چند روزی بر سر زبانها بماند و سپس، در ازدحام زندگی روزمره، به فراموشی سپرده شود. اما برای خانوادهای که داغدارند، این زخم هرگز التیام نمییابد.
این بار، الهه حسیننژاد، دختری ۲۴ ساله از اسلامشهر، قربانی ناامنی و سایه سنگین فقر شد. او که برای تأمین معیشت خود، خانواده و برادر معلولش تلاش میکرد، در روز چهارم خرداد ماه، پس از اتمام کار در سعادتآباد، هرگز به خانه بازنگشت.
۱۱ روز بعد، پیکر بیجانش در حوالی اسلامشهر پیدا شد و آتشی بر جان یک خانواده زد. متهم و پلیس میگویند انگیزه قتل، تنها یک گوشی موبایل بوده است.
آیا به راستی، جان یک انسان به اندازه یک شیء بیارزش است؟ این فاجعه، تلنگری است بر وضعیت نابسامان جامعهای که در آن، ناامنی و سایه شوم فقر، هر روز قربانیان جدیدی میگیرد.
از الهه تا قربانیان ناپیدا
جامعهشناسان سالهاست بر این نکته تأکید میکنند که فقر، زمینهساز اصلی بسیاری از بزهکاریها و جنایات است. وقتی شکاف طبقاتی عمیقتر میشود، دسترسی به حداقلهای زندگی دشوار میگردد و هزینههای سرسامآور معیشت، عرصه را بر مردم تنگ میکند، شاهد افزایش سرقت، خشونت و در نهایت، جنایت خواهیم بود.
پرونده قتل الهه حسیننژاد بار دیگر این واقعیت تلخ را به تصویر میکشد؛ دختری که برای لقمهای نان حلال، جان خود را از دست داد. اما آیا فقر تنها دلیل اینگونه فجایع است؟ آیا نباید به دنبال ریشههای عمیقتری گشت؟
جادههای ناامن و کوچههای تاریک؛ آیا امنیت، تنها یک رؤیاست؟
در کنار فقر، عوامل دیگری نیز در شکلگیری و تکرار این جنایات نقش دارند. یکی از مهمترین آنها، عدم امنیت در ناوگان حملونقل عمومی و شخصی است. وقتی هر کسی با خودروی شخصی خود میتواند مسافرکشی کند و نظارت دقیق و رسمی بر این حوزه وجود ندارد، بستر برای سوءاستفاده افراد سودجو فراهم میشود.
دولت و نهادهای مربوطه باید هرچه سریعتر این وضعیت را ساماندهی و مسافرکشی توسط خودروهای شخصی بدون هویت مشخص را غیرقانونی اعلام کنند.
علاوه بر این، نبود امنیت کافی در ساعات خلوت و شب، بهویژه برای زنان و دختران، دغدغه بزرگی است. حوادث ناگوار گذشته، از جمله جنایات "خفاش شب" یا سلسله قتلهای مشهد توسط مردی که زنان خیابانی را هدف قرار داده بود، نشان میدهند که تا زمانی که سازوکار امنیتی قوی و نظارت کافی توسط پلیس و دولت وجود نداشته باشد، این چرخهی هولناک ادامه خواهد داشت. این حوادث، که کم هم نیستند، همگی زنگ خطری جدی برای جامعه محسوب میشوند.
از مجازات تا ریشهکن کردن علل؛ راهکار چیست؟
ریشهیابی دقیق این جنایات بر عهده کارشناسان قضایی و امنیتی است، اما آنچه مشخص است، نیازمندی به راهکارهای جامع و پایدار است.
اعدام و مجازات قاطع قاتلان، هرچند لازم و ضروری است، اما به تنهایی کافی نیست. تا زمانی که به علل اصلی وقوع این فجایع، یعنی فقر مضاعف، عدم امنیت شغلی، و معیشت نامناسب مردم رسیدگی نشود، شاهد تکرار غمانگیز قتل الهه حسیننژاد و قربانی شدن الهههای دیگری خواهیم بود.
دولت و نهادهای ذیربط باید با جدیت تمام، به دنبال فقرزدایی، ایجاد امنیت شغلی و تامین معیشت پایدار برای شهروندان باشند.
همچنین، نظارت دقیق بر ناوگان حملونقل و افزایش امنیت عمومی، بهویژه برای اقشار آسیبپذیر، امری حیاتی است. تنها در این صورت است که میتوانیم امیدوار باشیم جامعهای امنتر داشته باشیم و دیگر شاهد فجایعی چون قتل الهه حسیننژاد نباشیم. آیا زمان آن نرسیده که به جای فراموشی، برای تغییر و بهبود تلاش کنیم؟