مهر تأیید بر بحران؛ حضور نمایشی معاون اول رئیسجمهور در وزارت جهاد کشاورزی
حضور نمایشی دکتر محمدرضا عارف در وزارت جهاد کشاورزی، نماد بیتفاوتی در برابر بحران نهادهها، تورم و فروپاشی امنیت غذایی کشور بود.
بحران وزارت جهاد کشاورزی، محمدرضا عارف، تورم اقلام خوراکی، نهادههای دامی، امنیت غذایی، فساد ساختاری، خالیفروشی، استیضاح وزیر جهاد، اصلاحطلبی، مدیریت ناکارآمد
مهر تأیید بر بحران: تأملی بر حضور نمایشی معاون اول رئیسجمهور در وزارت جهاد کشاورزی
در روز سیزدهم آبانماه ۱۴۰۴، حضور نمایشی دکتر محمدرضا عارف، معاون اول محترم رئیسجمهور، در وزارت جهاد کشاورزی نهتنها مایه تأسف بلکه نشانهای نگرانکننده از بیتفاوتی نسبت به بحرانهای عمیق یکی از حیاتیترین بخشهای کشور بود.
بحران نهادهها و گرسنگی در تولید
در همان روز، رئیس محترم سازمان بازرسی کل کشور از فاجعهای پرده برداشت؛ فاجعهای که برخی واردکنندگان با خالیفروشی بیش از یک میلیون تن نهاده دامی رقم زدهاند. یعنی دریافت پول از دامدار به بهانه تأمین نهاده، اما تحویل آن پس از ماهها، وقتی دام گرسنه مانده و تولید نابود شده است.
تورم افسارگسیخته در سفره مردم
در همان روز، تورم بیسابقه اقلام خوراکی سفره خانوارها را به حداقل ممکن رسانده بود:
- برنج مرغوب از ۷۰ هزار تومان به ۳۵۰ هزار تومان رسید.
- تخممرغ از ۱٬۲۰۰ تومان به ۸٬۰۰۰ تومان جهش کرد.
- شکر از ۱۸ هزار تومان به ۷۵ هزار تومان افزایش یافت.
و این فهرست همچنان ادامه دارد.
سنگربانان گرسنه امنیت غذایی
در همان روز، سنگربانان امنیت غذایی با کمترین حقوق دریافتی (اغلب ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان در ماه)، در معرض هجمههای غیرمنصفانهای قرار داشتند که نتیجه مدیریت ناکارآمد بود.
جماعتی متخصص و آبرومند که قرار است امنیت غذایی کشور را تأمین کنند، خود گرسنه ماندهاند.
حذف نخبگان و تکرار سیاست خالصسازی
در همان روز، دوباره سیاست «خالصسازی» دوران ساداتینژاد زنده شد؛ سیاستی که بسیاری از نخبگان و کارشناسان را به حاشیه رانده بود، در حالی که کشور بیش از هر زمان به دانش و تجربه آنان نیاز دارد.
امنیت غذایی، قربانی بیتدبیری
در همان روز، امنیت غذایی —که همسنگ امنیت ملی و اجتماعی است— در سایه بیتدبیریها و فسادهای ساختاری به مخاطره افتاده بود.
شایعات رانتی و سکوت سنگین مجلس
در همان روز، زمزمههایی از نقش مسئولان ردهبالای دولتی در تخصیص رانتی ارز در وزارت جهاد کشاورزی ذهن افکار عمومی را مشوش کرده بود.
همزمان، سکوت سنگین نمایندگان مجلس، با وجود نطقهای آتشین درباره معیشت مردم و تولید، پرسشبرانگیز بود؛ آنان فریاد میزدند اما مردم در خاموشی درد میکشیدند.
عقبنشینی از استیضاح و قمار حیثیتی اصلاحطلبی
در همان روز، دهها نماینده مجلس بیآنکه مشکلی از بخش حل شود، از استیضاح وزیر جهاد کشاورزی عقبنشینی کردند.
و اصلاحطلبی، بهواسطه کوتاهی دولت، در معرض قمار حیثیتی قرار گرفت تا رأیدهندگانش زبان کوتاه مردم شوند.
وعده ارتباطات مردمی و واقعیتهای بسته
در همان روز، رئیسجمهور محترم بار دیگر از مردم برای حل مشکلات کمک خواست؛ اما راههای ارتباطی با ایشان، جز برای گروهی خاص، بسته بود.
قوه قضاییه و انبوه پروندههای فساد
در همان روز، قوه قضاییه با انبوهی از پروندههای مربوط به ضعف مدیریت در وزارت جهاد کشاورزی، واردات نهادهها و معیشت مردم مواجه بود.
بحران زیستمحیطی، فرسودگی نخبگان
در همان روز، بحرانهایی چون کمبود بارندگی، فرسایش خاک، فرونشست زمین و تخریب محیطزیست، نخبگان و کارشناسان کشور را تا مرز فرسودگی و دغمرگی رسانده بود.
حضور نمادین و معنای آشکار آن
در چنین روزی، حضور دکتر عارف در وزارت جهاد کشاورزی معنایی جز مهر تأیید بر بقای وضع موجود نداشت؛ همانگونه که حضور مکرر رئیسجمهور در مجلس نیز به تداوم همین وضعیت در این وزارتخانه انجامیده است.
اگر این حضور صادقانه بود، انتظار میرفت نشستهایی با نمایندگان تولیدکنندگان، کارکنان وزارتخانه و اقشار مصرفکننده برگزار شود — نه صرفاً بازدیدی نمادین.
جمله پایانی
مطمئن باشید: چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند.