وفاق؛ موجودی که مرده به دنیا آمد!؟
نقدی صریح بر مفهوم «وفاق» در گفتمان سیاسی ایران و دولت پزشکیان؛ تحلیلی که با نگاهی انتقادی به رفتار رسانهها و ساختارهای فرهنگی، ناکامی این موجود سیاسی را واکاوی میکند
منصرف از ماهیت و چگونگی اجرای این نگاه سیاسی ـ ایدئولوژیک، سخنان اخیر رئیسجمهور درباره نقش رهبری در تحکیم و تعمیق آن، مؤید تیتر مطلب است. چه اگر وفاق متولد و روبه رشد میبود، قاعدتاً نگرانی پزشکیان بیمورد و سالبه به انتفاء موضوع بود؛ موضوعی که خود رهبری، بر قائم به شخص نبودن این مقام تأکید ورزید.
اخبار سبز کشاورزی؛ در خوشبینانهترین حالت میتوان گفت اگر وفاقی هم بوده، کاملاً یکطرفه و آمیخته با نفاق بوده است! هریک از رقبا و مخالفین پزشکیان، از محل اعتبار ردیفهای جعلی فرهنگی و کانالهای تلویزیونی و اینترنتی، شب و روز مشغول تخریب رئیسجمهور هستند.
آنقدر هم مروت و جوانمردی ندارند که سنگریزهها و کلوخهای این ۴۷ سال ناکارآمدی را بر سر این بنده خدای کارنابلد خرد نکنند!
همان کسی که با گفتن دو جمله «افزایش مشارکت هدفم بود» و «برنامه ندارم»، گزک به دست رقبا داد و با عمل نکردن به وعدههایش باعث سرافکندگی حامیانش شد؛ حامیانی که اکثراً رأی سلبی به او دادند، نه ایجابی.
شاید این رفتار مخالفان با او، حقش باشد! چه او وقتی به نصیحت خیرخواهان و حامیانش گوش نداد و به خمرهای سرخ اعتماد کرد، آنان نیز شرم و حیا را کنار گذاشتند و علاوه بر توهین، وی را تا حد جاسوس اسرائیل تنزل دادند! از کودک نماینده جویای نام گرفته تا ... که فعالند.
بنده پارسال در صفحه یک روزنامه شرق (۲۷ تیر ۱۴۰۳) خطاب به پزشکیان نوشتم: «به قانون بودجه ۴۰۳ اصلاحیه بزن و همه ردیفهای فرهنگی جعلی را با هزاران همت پول حذف کن».
همان ردیفهایی که اکنون هزینه توپخانهی فحاشی و هتاکی علیه خودش و دولتش شدهاند! اما او هیچ کاری نکرد؛ و اخیراً نیز ناله سرداد، ولی باز هم کاری نکرد! و در نهایت، با بیتوجهی به وظایف قانونی خویش، از پارلمان خواست که ردیفها را حذف کند؟! جلالخالق! کدام چاقوست که دستهاش را ببرد؟
در خاتمه، برای خودم و دوستانی که به پزشکیان رأی دادهاند، متأسفم که او با سخنان و عملکردش، ما را نزد مردم و بهویژه رقبا سرافکنده کرد! او حیثیت اصلاحطلبان را به باد داد.
علی فریدونی، عضو هیئت علمی