روایت یک دامدار از فروپاشی آرام دامداری در ایران+ویدئو
دامداران می گویند:نهاده نیست، آب نیست و کسی هم پاسخ نمیدهد. تولید با وعده نمیچرخد و ما داریم آرامآرام نابود میشویم
دامداری یک فعالیت روزمزد یا کوتاهمدت نیست که با یک بخشنامه متوقف یا راهاندازی شود.مرتضی اعظمیان،دامدار و کشاورز منطقه حبیب آباد اصفهان می گوید: تولید یک تلیسه دستکم ۷۲۰ روز (2 سال) زمان میبرد؛ دو سال هزینه مداوم خوراک، نگهداری، واکسن و درمان، بدون وقفه. هر اختلالی در تأمین نهاده، مستقیماً سرمایه دامدار را هدف میگیرد.
اخبار سبز کشاورزی؛طبق روایت دامداران، نهاده دامی روی کاغذ توزیع میشود اما در عمل یا به دست تولیدکننده نمیرسد یا آنقدر محدود است که اثر اقتصادی ندارد. نتیجه روشن است: خرید سویا، یونجه، کاه و جو از بازار آزاد با قیمتهایی چند برابر نرخ مصوب. هزینه تولید جهش میکند، اما قیمت فروش دام و لبنیات با همان منطق دستوری ثابت میماند.
دامداران امکان ادامه میخواهد
برخلاف تصور رایج، مطالبه دامدار «کمک بلاعوض» نیست. دامدار ثبات میخواهد؛ اینکه بداند خوراک دامش فردا هست یا نه. در بسیاری از کشورها، دامداری و کشاورزی با یارانه و حمایت مستقیم زنده نگه داشته میشود، اما در ایران، تولیدکننده حتی از حداقل امنیت تأمین محروم است.
بی آبی برنامه ریزی شده
ضربه دوم از مسیر آب وارد شده. آب کشاورزی که حق قانونی تولیدکننده است، به صنایع منتقل شده و زمینهایی با آبیاری نوین، بلااستفاده ماندهاند. دامداری که میتوانست علوفه خود را تولید کند، حالا کاملاً وابسته به بازار آزاد شده؛ بازاری بیثبات و گران.
تصمیمسازی بدون دامدار و شکست حتمی
دامداران میگویند جلسات برگزار میشود، اما بدون حضور خودشان. تصمیمها پشت میز گرفته میشود، نه در دامداری. این فاصله، سیاستهایی میسازد که روی کاغذ موفق است، اما در میدان شکست میخورد.
هشدار آخر؛ دامدار که برود، غذا هم میرود
نابودی دامداری فقط یک بحران صنفی نیست. کاهش تولید، افزایش قیمت گوشت و لبنیات و تهدید مستقیم امنیت غذایی، پیامدهای قطعی این مسیر است. هشدار دامداران ساده است: اگر امروز نهاده و آب نرسد، فردا چیزی برای تنظیم بازار باقی نمیماند.