روایت تغییر سلیقه ایرانیها از موتورسیکلتهای آرام تا غرش اسپرتهای امروزی
از وسپا تا آپاچی؛ ۷ دهه تغییر ذائقه موتورسواران ایرانی
روایتی جذاب از ۷ دهه تغییر ذائقه موتورسواران ایرانی؛ از وسپا و هوندا تا آپاچی و موتورهای اسپرت، بازتابی از سبک زندگی، اقتصاد و هویت نسلها.
در ایران، تاریخ موتورسیکلت چیزی فراتر از یک وسیله نقلیه ساده است. این وسیله دوچرخ در هر دهه، بخشی از هویت نسلی خاص بوده و بازتابی از سبک زندگی، وضعیت اقتصادی و حتی رؤیاهای جامعه را نشان داده است.
اخبار سبز کشاورزی؛ مرور این مسیر، از وسپاهای آرام دهه ۳۰ تا آپاچیهای پرشتاب امروز، خودِ تاریخ معاصر مردم ایران است؛ تاریخی که بوی بنزین، رنگ نفت و صدای تپش پیستونها در آن موج میزند.
بیشتر بخوانید:چرا تهران و کلانشهرهای ایران بدون موتورسیکلت از حرکت میایستند؟
دهه ۳۰ و ۴۰؛ وسپا و جاوا، رؤیای مدرنبودن در خیابانهای قدیم
در سالهای ابتدایی پس از جنگ جهانی دوم، ورود وسپا و لامبرتا به ایران، نشانهای از تجدد و زیست مدرن بود. جوانان آن روزگار، با کت و شلوار و عینک آفتابی، سوار وسپا میشدند و در خیابانهای لالهزار و نادری تهران میچرخیدند.
وسپا فقط وسیلهای برای جابهجایی نبود، بلکه بخشی از «پرستیژ» بود. موتورسیکلت سبک، جمعوجور و اقتصادی که نماد زندگی اروپایی و کلاس بود.
در همان دوران، جاوا ساخت چکسلواکی هم وارد بازار شد و بهسرعت، دل نسل بعدی را ربود. جاوا، پرقدرتتر و مردانهتر بود و بیشتر مورد علاقه طبقه متوسط رو به بالا قرار گرفت. آنهایی که میخواستند با صدای بلند موتورشان توجه بخرند، سراغ جاوا میرفتند.

دهه ۵۰؛ هوندا و سوزوکی، طلاییترین دوران موتورسیکلت در ایران
دهه پنجاه برای ایرانیها، دوران شکوفایی اقتصادی و افزایش مصرف بود. در کنار خودروهایی چون پیکان و ژیان، موتورسیکلت نیز تبدیل به کالایی خانوادگی شد.
هوندا ۱۲۵، هوندا ۲۵۰ و هوندا بنلی(Benelli) صدای خیابانهای تهران، مشهد و اهواز بودند. بسیاری از موتورسواران حرفهای آن دوران هنوز از «بینقصبودن موتور ژاپنی» تعریف میکنند.
دولت وقت نیز با آزادسازی واردات، زمینه ورود مدلهایی از سوزوکی و کاوازاکی را فراهم کرد. خیابان انقلاب، پر از جوانانی بود که با لباس چرمی و کلاه ایمنی سفید، رؤیای مسابقات توکیو را در ذهن میپروراندند.

دهه ۶۰؛ کمبود، تعمیر، و بازگشت به وسایل قدیمی
جنگ تحمیلی و محدودیتهای اقتصادی دهه شصت، بازار موتورسیکلت را در رکود فرو برد. واردات تقریباً متوقف شد و بسیاری از وسپاها و هونداهای قدیمی، بازسازی و تعمیر میشدند.
مدلهایی مثل CG125 هوندا به نماد تابآوری مردم بدل شدند؛ موتوری که بدون نیاز به بنزین زیاد، هر مسیر خاکی را تاب میآورد و طی سالها کار میکرد.
در این زمان، موتورسیکلت از کالای تجملی به ابزاری اقتصادی و کاربردی تبدیل شد؛ وسیلهای برای کار، نه تفریح.
دهه ۷۰؛ بازگشت رونق و آغاز دوران «موتورسیکلت شهری»
با شروع بازسازی کشور، واردات مجدد آغاز شد و برندهایی چون هوندا، یاماها و کاواساکی دوباره در بازار ایران دیده شدند. مردم به دنبال موتوری سبک، با مصرف کم و قیمت مناسب بودند. مدلهایی مثل هوندا کب و یاماها ۱۰۰ به سرعت محبوب شدند.
در این دهه، موتورسیکلت بیش از گذشته، نقش وسیلهای «شهری» یافت؛ برای رفتوآمد روزمره، پیک موتوریها و کارمندان. شکل ظاهری موتور نیز سادهتر شد، اما هنوز خاطره یاماها و هونداهای سنگین در ذهن نسل پیشین باقی مانده بود.
دهه ۸۰؛ چینیها وارد میشوند، بازار بیدر و پیکر
دهه هشتاد، زمان ورود موج عظیم موتورسیکلتهای چینی بود. برندهای ناشناخته با ظاهر پرزرق و برق اما کیفیت متوسط، بازار را اشغال کردند.
در حالی که صنعت موتورسیکلت ایران هنوز در مسیر تولید واقعی نبود، مونتاژ در کارخانههای داخلی رواج یافت. مردم دیگر بهدنبال «برند» نبودند؛ بلکه مهمترین معیار، قیمت پایین و دسترسی به قطعات یدکی بود.
در عوض، چهره شهرها تغییر کرد؛ صدای موتورهای چینی در همه کوچهها میپیچید و پیکموتوریها تبدیل به بخشی جداییناپذیر از سبک زندگی شهری شدند.
دهه ۹۰؛ عصر اسپرتها، آپاچی و پالس
نسل جدید جوانان دهه نود دیگر مثل پدرانشان دنبال آرامش وسپا یا دوام هوندا نبودند. آنها هیجان میخواستند. ورود آپاچی، پالس، باجاج و TVS ذائقه موتورسواران را کاملاً دگرگون کرد. طراحی تهاجمی، صدای انفجاری و بدنه اسپرت این موتورها باعث شد استفاده از موتورسیکلت به شکلی از «ابراز هویت» تبدیل شود.
موتورسواری دیگر فقط یک وسیله برای تردد نبود، بلکه نمادی از طغیان و آزادی شخصی بود. خیابان ولیعصر، بلوار وکیلآباد مشهد و اصفهان پر شد از موتورسوارانی با کلاههای رنگی و لباسهای خاص.
دهه ۱۴۰۰؛ هوشمندی، برقیشدن و بازگشت به اصالت ایرانی
با آغاز دهه ۱۴۰۰، موتورهای برقی و هوشمند کمکم وارد بازار شدند. دغدغه آلودگی هوا و مصرف سوخت، مسیر صنعت را تغییر داده است.
اما همزمان با این تحول، میل به اصالت نیز در میان مردم جا افتاده است؛ جوانان امروز دوباره سراغ موتورهای کلاسیک بازسازیشده میروند؛ از وسپاهای قدیمی تا هونداهای ترمیمشده.
ذائقه جامعه اکنون میان فناوری و نوستالژی تقسیم شده است؛ همانگونه که ایران میان سنت و مدرنیته در نوسان است.
از رؤیای غربی تا هویت ایرانی
تاریخ موتورسیکلت در ایران، روایت گذار از رؤیای غربی به هویت ایرانی است. هر دهه، مردم در انتخاب موتورشان، ناخواسته سبک زندگی خویش را ثبت کردهاند. از آرامش وسپا تا غرش آپاچی، این تغییر ذائقه نهتنها درباره ماشینها، بلکه درباره نسلی است که همیشه در حرکت بوده است.