جنگ بر سر یک لقمه نان: همه از «چرخه نان» ناراضیاند؟
چرا قیمت نان هم برای مردم گران است و هم برای نانوا ارزان؟ این پرسش، تنها نوک کوه یخی از مشکلات عمیق در چرخه تولید و توزیع نان در ایران است.

نان، این قوت غالب و مقدس، این روزها به میدان جنگی تبدیل شده است که در یک سو مردم از گرانی و کاهش کیفیت آن شکایت دارند و در سوی دیگر، نانوایان از درآمد پایین و شرایط سخت کار خود گلهمندند.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ این تناقض عجیب، نشان از یک مشکل ریشهای در مدیریت این کالای حیاتی دارد. در شرایطی که دولت یارانههای هنگفتی را به این زنجیره اختصاص میدهد، این یارانه به جای رسیدن به دست مصرفکننده و تولیدکننده، در چرخهای مبهم گم میشود.
بیشتر بخوانید:افزایش قیمت نان؛ حقوق یک ماه برای چند قرص!
بخش اول: جیب خالی بازنشستهها و گرانفروشی نان
برای بسیاری از مردم، هر روز خرید نان یک چالش جدید است. به یک نانوایی آزادپز میروم. خانمی میانسال که از قیمت نانها شوکه شده، با دلخوری میگوید: "۳ نان سنگک خشخاشی را ۱۵۰ هزار تومان خریدهام! مگر میشود؟ با حقوق بازنشستگی چطور زندگی کنیم؟"
این اعتراض تنها صدای او نیست. در مناطق مختلف شهر، مردم از افزایش بیرویه قیمت نان گلایه دارند، قیمتی که هر روز بیشتر از قبل، سفرهها را کوچکتر میکند.
این افزایش قیمت، در حالی اتفاق میافتد که بسیاری از نانواها از هزینههای بالای کار و درآمد ناچیز خود مینالند.
بخش دوم: شغل طاقتفرسا با درآمد ناچیز
آن روی سکه، نانوایانی هستند که علیرغم ساعتها کار در کنار تنور داغ، از درآمد خود ناراضیاند. آقا سید، نانوای قدیمی و خوشصحبتی که در محله مهرآباد مغازه دارد، میگوید: "قیمت نان بربری ساده ۱۰ هزار تومان است، اما قیمت واقعیاش ۲۰ هزار تومان است و این کار برای من نمیصرفد. امسال هزینههای بیمه و اجاره سر به فلک کشیده است."
او ناچار است برای جبران ضرر، به مشتریانی که نان کنجدی میخواهند، نان بفروشد، اما میگوید این کار هم نمیتواند جلوی تعطیلی مغازهاش را بگیرد.
گلایههای آقا سید به همینجا ختم نمیشود. او از قطع برق در ساعات اوج پخت و از دست دادن سهمیه آرد خود به دلیل ثبت نشدن پخت در سامانه "نانینو" میگوید و تاکید میکند که هرگز اجازه نمیدهد پسرانش به این شغل پرزحمت و بیدرآمد وارد شوند.
بخش سوم: مشکلات از مزرعه تا سفره
این بحران تنها به نانوا و مردم محدود نمیشود. مدیر گروه کشاورزی مرکز پژوهشهای مجلس، معتقد است این مشکلات از زنجیره تولید گندم آغاز میشود. کشاورزان از قیمت خرید تضمینی ناراضیاند و پرداخت با تأخیر هزینهها، آنها را مجبور به فروش محصول به دلالها با قیمتی پایینتر میکند.
این در حالی است که کارخانههای آرد نیز با جدا کردن سبوس و گیاهک گندم، از خواص غذایی آن میکاهند. این آرد سفید، نهتنها ارزش غذایی پایینتری دارد، بلکه به افزایش بیماریهایی مانند مشکلات گوارشی و دیابت منجر میشود.
بخش چهارم: راهکار کجاست؟
در حال حاضر، نارضایتیها در تمام حلقههای این زنجیره موج میزند. قیمت نان برای مردم گران است، برای نانوا ارزان. کشاورز از قیمت گندم ناراضی است و دولت، یارانههای هنگفتی را هدر میدهد.
این وضعیت نشان میدهد که سیستم فعلی، به جای حمایت از مردم و تولیدکننده، به ناکارآمدی و فساد منجر شده است.
برای حل این مشکل، نیاز به بازنگری اساسی در سیاستهای دولتی است. به جای هدر دادن یارانهها، باید با حمایت از تولید محلی و ایجاد رقابت، امکان تولید نان با کیفیت و با قیمت مناسب را برای مردم فراهم کرد. آیا زمان آن نرسیده است که این چرخه معیوب را اصلاح کنیم؟