خبر فوری
شناسه خبر: 52810

هرج و مرج و بحران: وزارت جهاد کشاورزی تحت مدیریت ضعیف فرو می‌پاشد

شکست سیاست‌های تنظیم بازار وزیر

بحران بی‌سابقه در مدیریت وزارت جهاد کشاورزی؛ شکست سیاست‌های تنظیم بازار و فروپاشی نظام نهاده‌ها نشانه‌های آشکار ناکارآمدی مدیریتی در دولت چهاردهم.

شکست سیاست‌های تنظیم بازار وزیر

هفت مورد از ده دسته اصلی واردات کشور، محصولات کشاورزی هستند که در مجموع حدود یک پنجم واردات کشور را تشکیل می‌دهند.

اخبار سبز کشاورزی؛ این امر تأثیر تحریم‌ها بر تورم مواد غذایی را بر سفره مردم افزایش می‌دهد و اگر تدبیر مناسبی بر زنجیره دخیل در واردات صورت نگیرد با وجود انحصارات و خالی فروشی و سفته بازی در بازار نهاده ها و فراورده های وارداتی تأثیرات مخرب بر معیشت اقشار فقیر و کم‌درآمد که بیش از نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند، ادامه خواهد داشت و به ناآرامی های اجتماعی و شورش گرسنگان خواهد انجامید.

بنابراین دستگاه های نظارتی و امنیتی کشور باید با حساسیت بیشتری با موضوع برخورد نمایند. حال، حتی بر اساس آمارهای رسمی،  بیش از۴۳ درصد از هزینه‌های خانوارهای کم ‌درآمد صرف غذا می‌شود. داده‌های مرکز آمار از مهر ۱۴۰۴ نشان می‌دهد که سفره مردم ایران تحت شدیدترین فشار تورمی سال‌های اخیر قرار گرفته است.

عبور تورم سالانه بیش از ۲۰ قلم خوراکی از مرز نرخ تورم عمومی ، نشانه‌ای روشن از شکست در سیاست‌گذاری کشاورزی و غفلت از تأمین امنیت غذایی است. افزایش قیمت سه‌رقمی برای اقلامی، چون حبوبات، لیمو، انار، برنج، چای و شکر، حتی کاهو فقط به معنای رشد عددی نیست؛ بازتابی از بحران توزیع درآمد، کاهش قدرت خرید و نابرابری اقتصادی است. در چنین شرایطی، تداوم بی‌عملی در تغییر تیم مدیریتی فعلی وزارت جهاد کشاورزی و تأخیر در اصلاحات ساختاری، و تغییر تیم مدیریتی فعلی ، می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری در پی داشته باشد.

 

فقدان مشروعیت و مقبولیت در بین جامعه کشاورزی کشور

 حال دیگر مدیریت ناکارآمد کشاورزی کشور، بدلیل ناتوانی و نابلدی و عدم اشراف به موضوعات کلان بخش کشاورزی، بر همه آشکار شده است. طی 46 سال گذشته امر وزیر شدن نیازمند حداقلی از مقبولیت و مشروعیت تکنیکی و اجرایی در بین بدنه کارمندان، مدیران میانی و مدیران بالایی گذشته  و حاضر در بخش کشاورزی و قاطبه بخش خصوصی و اصولا کلیه ذی نفعان و ذی مدخلان حوزه کشاورزی بود که وزیر فعلی از آن بی بهره است.

بحران مشروعیت مدیریتی وزیر بدلیل شعارزدگی، وعده های بی فرجام، قبیله گرایی، و بکارگیری تعداد زیادی از مدیران خارج از وزارتخانه فاقد تجربه و بدون دانش و سابقه حضور در بخش کشاورزی در پست های کلیدی ریسک تصمیم گیری را به شدت افزایش داده و فقدان برنامه منسجم از سوی تیم مدیریتی، بی برنامگی مطلق در سطوح صف و ستادی، سیاست های نظارتی ضعیف و ناآشنایی برگزیدگان به فعالیت های اجرایی در سطح ملی پیامدهای فاجعه باری به بخش کشاورزی تحمیل نموده است.

 

بحران مدیران بی تجربه

 قوم سالاری، خویشاوند سالاری و عدم آشنایی و فقدان دانش فنی در بین مدیران جدید وزارتخانه با هنجارهای تولید کشاورزی ورفتار بازارها، نحوه مقابله با تبعات خشکسالی، تورم عمومی و افزایش هزینه ها در حمل و نقل دریایی و بیمه؛ اثرات افزایش قیمت نهاده ها، نحوه کنترل عرضه و تقاضا و فقدان نقشه راه در حل مشکلات بخش کشاورزی نظیر تعدیل اثرات تغییرات اقلیمی، بر زنجیره ارزش بخش و عدم معرفی الگوی کشت کارآمد به آنارشی در تولید و تجارت و سیاهه ای از شکست ها منجر شده است.

کنارگذاردن بسیاری از مدیران باتجربه، نیروهای متخصص مجرب، دلسوز و کاربلد ، در دولت چهاردهم بر همگان هویداست. چنانکه بیشترین نیروهای متخصص بخش کشاورزی خانه نشین شده به زاویه رفته یا از بخش خارج شده اند و بیشترین نیروی غیر متخصص از بدن ساز تا پزشک عمومی و دانش آموختگان غیر مرتبط سفارشی وارد بخشهای مدیریتی وزارتخانه شده اند. در این میان، ناهماهنگی در تصمیمات مدیریتی در ستاد وزارتخانه و اتخاذ تصمیمات متناقض و غیر کارشناسی به موازات خود وزیر پنداری معاونان به ارکستری ناموزون در این آشفته بازار می ماند.

 

تسلیم محض در برابر فشار افزایش قیمت

 فقدان نظارت و پایش مستمر بازار محصولات کشاورزی و تسلیم شدن محض در برابر  نیروهای بازار چنانکه طی مدیریت وی کارخانه های لبنی طی یکسال 7 بار افزایش قیمت داده اند مابقی محصولات صنایع وابسته کشاورزی هم ایضا، عدم توانایی در همراه ساختن بخش خصوصی، صنوف، اتحادیه ها و تشکل های کشاورزی با اهداف و سیاست های وزارتخانه و  افزایش فضایی از ناامیدی و بی عملی در بین کارکنان دستاورد بی بدیل تیم مدیریتی فعلی است که به موازات از دست دادن حمایت و مقبولیت نزد نخبگان ، بزرگان و مدیران ادوار بخش کشاورزی کشور، جلسات تکراری و بی محتوا و سفرهای خارجی بی ثمر همچنان ادامه دارد.

شوک های ممتد و متعدد عرضه غذا، ناشی ازفقدان تخصیص بهنگام منابع ارزی و عدم هماهنگی با بانک مرکزی، گمرک و سایر نهادهای مسئول ملازم اخیر معاونت بازرگانی وزارتخانه شده و متاسفانه وزیر، برنامه خاصی برای مقابله با ناهماهنگی ها، کاستی های بازارگاه، تنوع بحران ها و مخاطرات امنیت غذایی ندارد وهیچ الگوی کشت مشخصی در شرایطی که بحرانی ترین ناترازی آبی را در کشور تحمل میکنیم ارایه نداده است.

بازگشت بحران ها، در دولت چهاردهم تبدیل به امری متعارف گشته و بحران هایی که کم کم به خاطره سپرده بودیم نظیر بحران سیب زمینی، بحران روغن، بحران گوجه، بحران حبوبات ، دوباره بازگشته، افزایش قیمت گوشت گوسفند و افزایش انفجاری قیمت چای، مردم ناامیدانه گوشت قرمز، سبزیجات و میوه ها را از سبد غذایی خود حذف کردند. وقتی هزینه های غذا سریعتر از درآمد خانوارها افزایش می یابد، ابتدا بودجه خانواده را تحت فشار قرار می دهد سپس به بحران های اجتماعی می انجامد.

ظهور بحران و خطر در برنامه ذخایر راهبردی کشور که اکنون با پایین ترین آمار رکوردهای ثبت شده ذخایر طی سه سال گذشته بدلیل عدم خرید بهنگام و مکفی نهاده های دامی ، فرآورده های دامی و کالاهای اساسی روبروست ، امری فراتر از تساهل و تسامح عادی است.

 

 کشاورزان و دامداران بدون نهاده‌های ضروری رها شده‌اند!

کشاورزان خشمگین از افزایش قیمت و کاهش نهاده‌ها، تجار کشاورزی نگران تشدید موانع صادرات اند. حال همه ذی نفعان و ذی مدخلان کشاورزی به این نتیجه رسیده اند که بی وزیری بهتر از بد وزیری و بی سرپرستی بهتر از بدسرپرستی است. چون در بی سرپرستی سرانجام بنا به ضرورت و عقلانیت، بناچار فریاد رسی پیدا خواهد شد، اما فرجام بدسرپرستی بحران و سقوطی دردناک است.

وزارت کشاورزی، تحت مدیریت نوری قزلجه بستان آبادی ، با موجی گسترده از انتقادات روبرو است، زیرا بخش کشاورزی تقریبا روزانه در هرج و مرج عمیق‌تری فرو می‌رود. کشاورزان زنگ خطر کمبود مزمن کود و حشره‌کش‌ها - نهاده‌های حیاتی برای تولید مواد غذایی - را به صدا درآورده‌اند، در حالی که سیاست‌های دولت، کشاورزی را در معرض خطر غرق شدن در محصولات وارداتی قرار داده است.

ذخایر راهبردی دچار مشکل و کمبود موجودی انبار در همه جا  به چشم میخورد بعبارت دیگر کشاورزان دست خالی مانده‌اند!

فهرست رسمی قیمت نهاده ها در پاییز 1404 ، تصویر تیره و تاری را ترسیم می‌کند. از نهاده های دامی تا کودهایی  که هر کیسه ۲۵ کیلوگرمی آنها صدها دلار قیمت دارد، گرفته تا آفت‌کش‌های مورد نیاز برای بقای محصولات، قفسه‌های کشاورزی خالی هستند. کشاورزان اکنون با فصلی مواجه هستند که قبل از شروع، فلج شده است.

 

کشاورزان دلسرد، افسرده و شکست‌خورده

کمبودها باعث دلسردی کشاورزان شده است، بسیاری آشکارا به فکر رها کردن کامل کشاورزی هستند. بدون دسترسی به نهاده‌ها، آنها نمی‌توانند میزان برداشت را حفظ کنند، از محصولات محافظت کنند یا برای بازارها برنامه‌ریزی کنند.

ستون فقرات تولید مواد غذایی ملی که زمانی مایه افتخار بود، اکنون در حال فروپاشی و وابستگی است. کشاورز ان با خشم می گویند: «این فقط سوءمدیریت نیست، بلکه خرابکاری است. ما را دارند به ورطه شکست می‌کشانند.

 

بمب خبری «خودکفایی در گوشت» وزیر بستان آبادی

افشاگری خیره‌کننده رییس سابق اتحادیه دامداران کشور به همراه مدیرعامل اتحادیه دام سبک کشور ، ختلافات اتحادیه های صنفی کشاورزی با راس وزارتخانه را آشکارتر می‌کند. کشاورزان شیوع تب برفکی را چیزی کمتر از خیانت نمی‌دانند. سیاستهای وزارتخانه  به جای توانمندسازی کشاورزی محلی، باعث ورود محصولات ارزان خارجی به بازار کشورمی‌شود - و تضمین می‌کند که کشاورزان خود نمی‌توانند رقابت کنند.

اقتصاددانان کشاورزی هشدار داده اند: «این ناقوس مرگ کشاورزی محلی است وکشاورزان کشور از بین خواهند رفت. امنیت غذایی به یک خیال تبدیل خواهد شد و وابستگی به واردات نه تنها کاهش نخواهد یافت، بلکه عمیق‌تر نیز خواهد شد.

 

امنیت غذایی تضعیف شده، وابستگی به واردات افزایش یافته است

در زمانی که جنگ رژیم صهیونی متجاوز و آمریکا ، تحریمهای ظالمانه، شوک‌های جهانی  اهمیت امنیت غذایی داخلی را ثابت کرده‌اند، سیاست فعلی وزارتخانه ، بی‌ملاحظه و غیرمنطقی تلقی می‌شود. این سیاست به جای ایجاد سیستم‌های محلی مقاوم، دروازه‌ها را به روی وابستگی به مازاد خارجی می‌گشاید. یک کشاورز گفت: «دولت از تاب‌آوری و پایداری صحبت می‌کند، اما چه تاب‌آوری‌ای در وابستگی به قاره‌ای دیگر برای غذا وجود دارد؟ این حکمرانی و حاکمیت ملی غذایی نیست، تسلیم شدن است.

 

سقوط آزاد وزارتخانه - رهبری زیر آتش

بحران کشاورزی، الگوی گسترده‌تری از بی‌کفایتی وزارتخانه را برجسته می‌کند. منتقدان می‌گویند که این وزارتخانه در پیش‌بینی نیازهای کشاورزان شکست خورده، در تعامل سازنده با تجار کشاورزی کشور وامانده، در ذخیره‌سازی نهاده‌های حیاتی شکست خورده، در اصلاح ساختار اداری و ساده‌سازی سیستم‌های واردات شکست خورده و اکنون - به انتخاب خود - قصد دارد همان کشاورزانی را که باید از آنها حمایت کند، تضعیف کند. نتیجه ، هرج و مرج، بحران و فروپاشی است :

کشاورزان ناامید، افسرده و آماده ترک کار هستند

با کاهش شدید تولید، قیمت مواد غذایی افزایش می‌یابد

با کاهش تولید داخلی، هزینه‌های واردات افزایش خواهد یافت

و حاکمیت ملی غذا به خاطر ژست‌های سیاسی معامله شده است

 

سوال بی‌پاسخ

با خالی شدن مزارع، خالی شدن قفسه‌ها و روحیه‌ی از هم پاشیده، سوال اساسی این است: چه کسی از کشاورزان محافظت می‌کند؟ بی تردید تا زمانی که به این سوال پاسخ داده نشود، مردم فقط می‌توانند خود را برای قیمت‌های بالاتر مواد غذایی، امنیت غذایی ضعیف‌تر و آینده‌ای که در آن مزارع کشور بایر می‌مانند و انبوه واردات مرغ ، پیاز و سیب زمینی و گوشت که غرفه‌های بازار را پر می‌کند، آماده کنند. آقای رئیس جمهور محترم، وقت تغییر فرا رسیده است.

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای