دستهای دولت در جیب کشاورزان
کشاورزی بهعنوان کهنترین اشتغال بشر با سابقه چند هزار ساله تضمینی انکارناپذیر در روند ادامه حیات انسان و سایر جانداران و جانوران در عرصههای زندگی آنها داشته
بخش کشاورزی بهعنوان کهنترین عرصه اشتغال بشر با سابقهای چند هزار ساله تضمینی انکارناپذیر در روند ادامه حیات انسان و سایر جانداران و جانوران در عرصههای زندگی آنها داشته، اما همین حامی برای تداوم حیات، در طول قرنهایی که بر آن گذشته در بسیاری موارد خود در معرض آسیبها و ویرانی فراوان ناشی از عوارض طبیعی ازقبیل سیل، خشکسالی، گرما و سرما، طوفان، آتشسوزی، آفات و بیماری و … بوده که در مواردی به قحطیهای مرگباری منتهی شده است.
در دو قرن اخیر، بهدلیل رشد تصاعدی جمعیت جهانی و نیاز به موادغذایی بیشتر، بسیاری از دولتها با درک این واقعیت به حمایت از کشاورزان وتولیدکنندگان این بخش اهتمام ورزیده و خود را ملزم به پشتیبانی از فعالان این عرصه دانستهاند و با تدوین قوانین و ضوابطی به یاری کشاورزان پرداخته تا زحمات مستمر آنها در صورت بروز عارضهای خسارتزا به هدر نرود.
با نگاه اقتصادی به بخش کشاورزی و قرار دادن محصولات به دست آمده از آن در جایگاهی فراتر از تامین نیازهای مصرفی و روزانه در جامعه و با دیدگاه سرمایهزایی و حضور در عرصههای تجارت جهانی، مقوله حمایت از این بخش شکل جدیتری به خودگرفته بهگونهای که کشورهای دارنده مزیتهای کشاورزی در مواردی از محصولات خود بهمثابه یک حربه یا ابزار اعمال قدرت نیز استفاده میکنند و گاه در مقاطع زمانی خاص در پی بهرهبرداری از تولیدات کشاورزی حتی در عرصههای سیاسی نیز هستند.
در همین راستا، این دسته از دولتها با اعمال برنامههای حمایتی مستقیم و غیرمستقیم و با پشتیبانی از افرادی که در عرصههای بخش کشاورزی به تولید اشتغال دارند، سعی در ایجاد انگیزه در تولیدکنندگان دارند. بهگونهای که به گفته سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی(OECD)، 54 کشور جهان سالانه بالغبر 700 میلیارد دلار به بخشهای کشاورزی خود یارانه میدهند که 12درصد از تولید ناخالص جهانی را شامل میشود.
بهعنوان مثال بین سالهای 2017 تا 2019 یارانه پرداختی به کشاورزان در چنین کشورهایی برابر 6/17 درصد از درآمد ناخالص مزارع در کشورهای صنعتی بوده است.
در کشور ایران اما دولتها علاوه بر ندادن یارانهای که بتواند انگیزه تولید را در کشاورزان به وجود آورد، طی این چند دهه، پیوسته دست در جیب کشاورزان کرده و از آنها(حتی به زور) یارانه گرفتهاند.
آنچه در دو دهه اخیرشاهد بودهایم، توجه نداشتن جدی دولتها به بخش کشاورزی، تخصیص ندادن یارانههای لازم و مولد و هر آنگاه که شرایط اقتضا مینموده، به حاشیه راندن این بخش به نفع کشاورزان خارجی بوده است. طی این سالها، دولتهای «مسئول و وظیفهشناس»، میلیاردها دلار صرف حمایت و یارانه دادن به کشاورزان خارجی از شرق تا غرب عالم کردند.
در حالی که چنانچه فقط بخشی از این پولها در جهت رفع کاستیها و نیازهای بخش کشاورزی داخلی هزینه میگردید، حداقل گامهایی به سوی خودکفایی و بینیازشدن در چنین شرایط بحرانی برداشته میشد.
بهعنوان نمونه، در سال 84 فقط نیمدرصد یارانه به بخش کشاورزی تعلق گرفت و این در حالی است که بنا بر آمارها بین 8 تا 10درصد از درآمد ناخالص ملی که در حدود 40 میلیارد دلار میشود توسط این بخش بهدست میآید، سهمی که از 13درصد در سال 83 به 10درصد در سال 97 کاهش یافت و قطعا در شرایط کنونی از این مقدار نیز کمتر خواهد شد که تنها دلیل اصلی آن توجه نداشتن دولتها به این بخش حیاتی و استراتژیک است.
مسئولان ذیربط، دائم اظهار کردهاند که برای حمایت از «مصرفکننده» و نه «تولیدکننده» به فلان "زیر بخش کشاورزی" آن مقدار یارانه داده شده که نشاندهنده بیارزش جلوه دادن "بخش کشاورزی" است.
در شرایطی که از 125میلیون تن تولیدات کشاورزی مورد ادعا، 82 میلیون تن آن تولیدات زراعی است(بنا به گفته محمدمهدی برومندی معاون وزیر)، اما دولت نه فقط یارانهای شایسته، به این محصولات پرداخت ننموده بلکه با خُلف وعده و زیر پا نهادن مصوبهها و تاخیرهای چندین ماهه در اعلام قیمت خرید تضمینی گندم و سایر اقلام سعی در خرید توام با تحمیل ضرر به کشاورزان را به اجرا در آورده است. روند «ارزانخریدن» محصولات کشاورزی فقط در مورد گندم اجرا نمیشود بلکه دولت از سایر محصولات مشابه نیز از کشاورزان یارانه دریافت میکند !!
حال ببینیم در پرداخت یارانه به کشاورزان، کشور ایران نسبت به سایر کشورها در چه جایگاهی قرار دارد و چگونه از کشاورزان حمایت میکند.
گفته میشود که آمریکا به میزان 50درصد از قیمت تمام شده محصولات، به کشاورزان یارانه میدهد و به همین علت بهصورت بزرگترین صادرکننده محصولات کشاورزی در جهان آمده است.
در پی شیوع کرونا و آسیب وارد شدن به کشاورزان، کنگره آمریکا یک یارانه 5/23 میلیارد دلاری را برای کمک به این دسته از کشاورزان تصویب کرد.
دولت آمریکا در قالب 8 برنامه و با بودجهای 20 میلیارد دلاری، هر ساله به کشاورزان خود کمک میکند. در امریکا، جمعیت کشاورزان فقط 2 میلیون نفر است(ایران 4 میلیون) و اکثرا به تولید محصولات استراتژیکی مانند گندم، ذرت، سویا، پنبه، جو و … مشغولند. کمکهای دولت آمریکا در قالب 60 برنامه فرعی مستقیم و غیرمستقیم انجام میگیرد و 70درصد از این کمکها به 3 محصول گندم، ذرت و سویا اختصاص دارد(برخلاف ایران).
هشت برنامه حمایتی دولت آمریکا از کشاورزان
پوشش بیمهای محصولات: که توسط «آژانس مدیریت ریسک» انجام و 100 محصول زیر پوشش بیمه کامل قرار میگیرند. کشاورزان با بیمه کردن محصولات خود پول بیشتری نسبت به وجوه پرداخت شده برای بیمه به دست میآوردند و هیچ محدودیتی برای پرداخت خسارت وجود ندارد(برخلاف ایران).
پوشش ریسکها در بخش کشاورزی(ARC): این برنامه به این روش اجرا میشود که اگر درآمد کشاورزی در هر هکتار با میانگین درآمد سایر کشاورزان در آن منطقه برابر نبود، از محل بودجه(ARC) به وی یارانه تعلق میگیرد و هر چه درآمدش کمتر باشد، مقدار یارانه بیشتر است. این برنامه در برگیرنده 20 محصول با بیش از 7/3 میلیارد دلار اعتبار است.
پوشش ریسک قیمت(PLC): چنانچه قیمت ملی یک محصول در مقایسه با قیمت مرجع جهانی آن کمتر باشد کشاورزان تولیدکننده چنین محصولاتی یارانه دریافت میکنند و هر چه قیمت ملی کمتر باشد مقدار یارانه دریافتی بیشتر است. این برنامه با بودجه 2/.3 میلیارد دلاری، 20 محصول را در بر میگیرد.
برنامههای حفاظتی(CP): به کشاورزان وجوهی پرداخت میشود تا نظام تولید خود را در جهت حفظ محیطزیست تنظیم نمایند و سالانه افزون بر 5 میلیارد دلار به چنین کشاورزانی پرداخت میشود.
وام بازاریابی(ML): در این برنامه به کشاورزان وامهایی پرداخت میشود تا محصول خود را ذخیره و نگهداری کرده و پس از ظهور بازار مناسب آن را با قیمت بهتری بفروشند،(کاملا برخلاف ایران).
حمایت در مقابل بلایای طبیعی: به کشاورزانی که بیشتر گندمکار، باغدار و دامدار هستند در مقابل خسارات وارده از بلایای طبیعی کمکهایی داده میشود.
بازاریابی و صادرات: وزارتخانه کشاورزی آمریکا سالانه بیش از 2/1 میلیارد دلار صرف فعالیتهای تبلیغاتی و بازاریابی برای فروش و سرمایهگذاری در بخش کشاورزی خود میکند و از این بابت وجهی از کشاورزان دریافت نمینماید.
پژوهش و تحقیقات: دولت آمریکا، سالانه هزاران دانشمند، محقق وکارشناس را استخدام میکند تا به صنعت کشاورزی آن کمک کنند و برای این منظور بیش از 3 میلیارد دلار هزینه میکند و نتایج این تحقیقات را به صورت مجانی در اختیار کشاورزان قرار میدهد.
برنامههای حمایتی دولت ترکیه از کشاورزان
ترکیه در تولید محصولات کشاورزی در جهان بین جایگاههای هفت تا 10 کشور اول قرار دارد اما سعی میکند با دادن انواع کمکها به کشاورزان، خود را در جایگاه پنجم قرار دهد.
حمایت در تولید و افزایش بهرهوری: با دادن تجهیزات موتوری، کودهای شیمیایی و طبیعی، بذر، علوفه، وامهای مخصوص آبیاری، تامین هزینه خرید ماشینهای کشاورزی، تشویق به صادرات و واردات، کاهش سود وامهای بانکی کشاورزی از 70درصد به کمتر از 10درصد.
سیاست حمایتی از قیمتها و بازاریابی: میزان این حمایتهای مالی دولت ترکیه از 8/1 میلیارد دلار در سال2002 به 5/14 میلیارد دلار در سال 2017 افزایش یافت و برای هر 100 مترمربع باغ فندق، 175 لیر کمک بلاعوض میدهد.
سیاستهای حمایت از دامداری: شامل انواع خدمات است.
برندسازی محصولات کشاورزی: با دادن وامهای بانکی کمبهره به تولیدکنندگان، پروژههای کلانی را در استانهای کمتر توسعهیافته به اجرا در آورده است.
برنامههای حمایتی دیگر دولتها از کشاورزان
• کشاورزان نروژ بیشترین دریافتکننده یارانههای دولتی در جهان هستند و 63درصد از درآمد آنها از یارانههای دولتی است. وزیر کشاورزی نروژ در پاسخ به اعتراض مدیر بازرگانی و کشاورزی OECD گفت: اگر خواهان تولید غذا در کشورمان هستیم باید به این شیوه عمل کنیم.
• سوئیس رتبه دوم پرداخت بیشترین یارانه دولتی به کشاورزان در جهان را دارد و 56درصد از درآمد کشاورزان آن از یارانههای دولتی است.
• کشاورزان ژاپنی با دریافت 55درصد از درآمد خود به صورت یارانه در جایگاه سوم جهانی قرار دارند.
• کشور چین در سال 2016 در حدود 212 میلیارد دلار به بخش کشاورزی خود یارانه پرداخت کرد که بیش ازتمام کشورهای اروپایی و آمریکایی بود.
• کشور هند با تخصیص بودجهای 40 میلیارد دلاری از کشاورزان فقیر خود حمایت میکند و سعی دارد در سال جاری(2021) حمایت یارانهای از کشاورزان خود را به 15/1 تریلیون روپیه برساند.
شاید زمان آن رسیده باشد که حاکمیت و دولتمردان در رفتار و کردارشان با بخش کشاورزی تجدیدنظر کنند.
مهدی رجول دزفولی
ماهنامه دام و کشت و صنعت- شماره ۲۵۶