گندمکاران نابود شدند؛ روایتی تلخ کشاورز از جیب خالی و وعدههای بربادرفته+ویدئو
گندمکاران نابود شدند! بیتوجهی به کشاورزان و عدم پرداخت مطالبات، امنیت غذایی را به خطر میاندازد، گزارشی از وضع بحرانی گندمکاران و هشداری به مسئولان

مردی از جنس خاک، با صورتی آفتابسوخته، در دل مزرعهاش ایستاده و با بغضی فروخورده خطاب به “آقای وزیر” و “رئیس جمهور” فریاد میزند.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ فیلمی که اخیراً دستبهدست میشود، گویای همین واقعیت تلخ است. کشاورزی که از بیعدالتیها، عدم پرداخت بهموقع مطالبات گندمش، و بیتوجهی مسئولان به اوضاع نابسامان گندمکاران گلایه دارد.
او که روزگاری نه چندان دور، در اوج جنگ و کمبود، پدرش بابت گندمهایش تراکتور جایزه گرفته بود، امروز حتی پول گندمش را هم دریافت نکرده است. این چه بلایی است که بر سر کشاورزی ایران آمده؟
تراکتورهای دیروز، شرمندگی امروز!
فلاشبکی به دهه شصت، زمانی که کشور درگیر جنگی تمامعیار بود، اما دولتمردان وقت، با درک صحیح از اهمیت کشاورزی و جایگاه گندمکاران، بهای گندم را به موقع و با سخاوت پرداخت میکردند؛ حتی تراکتور هدیه میدادند!
آن روزها، با وجود تمام محدودیتها، حس مسئولیتپذیری در مسئولان موج میزد. اما امروز، در آرامش نسبی و پس از گذشت بیش از سه دهه، گندمکاران در حسرت دریافت حقشان میسوزند. چه شده که “پول پرداخت گندم” هم به رویا تبدیل شده است؟ این نه تنها شرمندگی برای مسئولان امروز است، بلکه یک فاجعه ملی به حساب میآید.
کود اوره ۶۸۸ هزار تومانی؛ کمر کشاورز میشکند!
انگار مشکلات گندمکاران کم بود، خبر افزایش سرسامآور قیمت کود اوره، داغ دلشان را تازهتر کرده است. شایعهای که به گوش میرسد، حکایت از دو برابر شدن قیمت این ماده حیاتی برای مزارع دارد؛ ۶۸۸ هزار تومان برای هر کیسه کود! این یعنی چه؟
یعنی گندمکاران، علاوه بر عدم دریافت مطالباتشان، باید زیر بار هزینههایی بروند که توان پرداخت آن را ندارند. فریاد آن کشاورز در فیلم که “وزیر باید شرمنده باشد”، نه از سر عصبانیت، بلکه از سر دردی عمیق است. او حق دارد که بگوید “آه و ناله کشاورزان” دامنگیر مسئولان خواهد شد.
کشاورزی ایران به دست خودیها نابود شد؟
«آیا به نظر شما این خدمت است؟ آیا این زندگی دادن به کشاورز است؟» اینها سؤالاتی است که آن کشاورز دردمند مطرح میکند. سؤالی که باید پاسخ آن را نه در حرف، بلکه در عمل دید. متاسفانه، شواهد نشان میدهد که سیاستهای فعلی، به جای حمایت از کشاورزی، به تخریب آن دامن زده است.
وقتی کشاورزان انگیزه خود را از دست بدهند، چه کسی گندم مورد نیاز کشور را تأمین خواهد کرد؟ «گندمکاران نابود شدند»، اما این تنها نابودی گندمکاران نیست، بلکه نابودی کشاورزی، نابودی اشتغال، و در نهایت، نابودی امنیت غذایی یک کشور است.
تاریخ گواه است که هر ملتی که کشاورزانش را فراموش کرده، به زانو درآمده است. آن کشاورز دردمند، از مسئولان میخواهد که به ۳۵-۴۰ سال پیش برگردند و ببینند چه کسی رئیس جمهور و وزیر آن زمان بوده است؛ تا شاید از آنها درس بگیرند و راه را پیدا کنند.
او با دل شکستهای آرزو میکند که همانطور که گندمکاران نابود شدند، عاملان آن نیز به سزای عملشان برسند. این فقط یک آرزو نیست، یک هشدار جدی است. آیا مسئولان این فریادها را میشنوند؟ یا همچنان در خواب غفلت به سر خواهند برد؟