منافع صادراتی ایران به یغما میرود
صادرات ساز و کار خود را میطلبد و مصرفکننده خارجی که در معرض انواع کالاهای وارداتی قرار گرفته، هیچ ضرورتی و یا انحلالی ندارد
صادرات ساز و کار خود را میطلبد و مصرفکننده خارجی که در معرض انواع کالاهای وارداتی قرار گفته، هیچ ضرورتی و یا الزامی ندارد که از میان همه کالاهای مختلف عرضه شده از تمام کشورها، کالای ایرانی را انتخاب کند. هر چند که طعم و کیفیت کالای ایرانی به نسبت کالاهای دیگر بهتر و بالاتر باشد.
مزرعه سبز : از این روست که برای ترغیب مشتری غیرایرانی علاوه بر کیفیت، سلامت و طعم باید فاکتورها و جزئیات دیگری را هم مورد توجه و ارتقاء داد تا سهم کالای ایرانی از بازار افزایش یابد. اما برخی تولیدکنندگان ایرانی و به ویژه تولیدکنندگان ایرانی محصولاتی کشاورزی، به جای توجه به جزئیات و فاکتورهای مهمم، به راه حلها ساده وپیش پا افتاده روی بیاورند.
بستهبندی از عناصر مهم در بازاریابی کالا
در واقع بستهبندی که از عناصر مهم در بازاریابی کالا محسوب میشود در ایران توسعه چندانی پیدا نکرده و به جز معدود صادرکننگانی که به این امر اهمیت میدهند و برای بهبود آن هزینه میکنندذ بسیاری از صادرکنندگان و بالاخص تولیدکنندگانی که خود راسا می خواهند سود حاصل از صادرات را کسب کنند، بدون توجه به اهمیت بستهبندی در افزایش فروش کالا و خارج از کشور ثبت به صادرات کالای خود اقدام میکنند و یا اصولا از ارزش افزوده حاصل از فروش به مشتری نهایی صرفنظر کرده، کالای خود را به واسطههای متخصص بستهبندی میفروشند. تا سود اصلی صادرات به جیب این واسطهها برود. نکته جالب در این میان آن است که همین تولیدکنندگان که کالای خود را به دلالان و واسطهها فروختهاند، در داخل کشور آه و ناله میکنند که چرا دیگران دارند سود اصلی حاصل از صادرات را میبلعند و در حالی که محصول ایرانی است و باید تمام منافع مالی و معنوی صادرات کالای یاد شده به ایران و ایرانی برسد، چرا کشورهای دیگر نه تنها محصول ایرانی را به نام خود صادرات مجدد میکنند بلکه منافع اصلی و مشابه حاصل از صادرات نیز به جیب همین دلالان و واسطههای غیرایرانی میرود وکالای ایرانی
نیز به نامکالای کشور متبوع واسطهها صادر میشود.
لازم نیست توضیح داده شود که بستهبندی به جز کارکردهای تبلیغاتی و تزئینی، کارکردهایی هم چون حفاظت از کالا، معرفی سالم نگهداشتن کالا و جلب اعتماد مشتری را نیز بر عهده دارد.
ناکامی تولیدکننده ایرانی در تصرف بازارهای جهانی
یعنی وقتی تولیدکننده و نمایندهاش غایب هستند، این بستهبندی کالا است که علاوه بر معرفی، اعتماد مشتری را نیز جلب میکند و او را ترغیب به خرید کالا مینماید. به ویژه در مورد کالای کشاورزی که علاوه بر طعم و کیفیت، نکات دیگر مانند سلامت و شکل ظاهری نیز اهمیت دارد، بستهبندی اهرمی راهبردی و همکاری بیبدیل برای تولیدکننده است. اما تولیدکننده ایرانی از آنجا که در داخل کشور به هر حال توانسته کالای خودش را به فروش برساند متوجه اهمیت بستهبندی وکارکردهای بدون جایگزین آن نشده است از این روست که تولیدکننده ایرانی وقتی به خاطر پائین بودن کیفیت بستهبندی و تبلیغ کالا، در بازارهای خارجی ناکام میماند، به جای آن که ضعف خود را برطرف کنند،راه سادهتر را انتخاب کرده، اقدام به صادرات فلهای کالا مینمایند.
زعفران، پسته، عسل و اکنون خرما، محصولات ایرانی است که به صورت فله از کشور خارج میشود و به نام محصولات اسپانیایی، آمریکایی، افغانستانی، عراقی، پاکستانی و…. مجددا راهی بازارهای مصرف میشود. در واقع محصول ایرانی که با استفاده از خاک و اقلیم ایرانی و با زحمت کشاورز هموطن نان تولید شده و دارای برترین و یا دست کم یکی از برترین محصولات جهانی در نوع خود است، به نام کشورهایی راهی بازار میشود که هیچ وقت نه در جایگاه تولیدکننده برتر بوده و نه هیچ وقت درآن جایگاه قرار میگیرد.
مقامات وزارت جهادکشاورزی همواره این نقص را قبول داشتهاند و اتهام کمکاری در این باره را متوجه وزارت صنعت معدن تجارت کردهاند. اما برای منافع ملی چه اهمیتی دارد که این کمکاری را چه نهادی یا چه وزارتخانهای مرتکب شده و چه کسی یا چه کسانی در این باره مقصر باشد، کشورهای دیگر محصولات ناب ایرانی را به قیمت اندک میخرند و بدون دست بردن در آن و با بستهبندهای مناسب و مشتریپسند آن را با چند برابر قیمت روانه بازار مصرف میکنند. کشاورز ایرانی هم که نه سرمایه و نه توان تاسیس مجموعه بستهبندی حرفهای و روزآمد را دارد، صادرکننده ایرانی هم که به سرعت تجارت و سودهای آنی و بلافاصله دل خوش کرده است، دولت و جهادکشاورزی ایرانی هم که فقط به گفتن و باز گفتن حرفهای جذاب و اغواکننده مشغول است.
نادر کریمی جونی ـ کارشناس اقتصاد کشاورزی
ناتهای پیام/