آخرین خبرها:
شناسه خبر: 44563

رسانه‌ای شکست خورده به نام صدا و سیما

در آخرین روزهای سال و در حالی که انتخاب‌های مجلس شواری اسلامی و مجلس خبرگان رهبری پشت سر گذاشته‌ایم و رقابت‌های تبلیغاتی آن به پایان رسیده است، اکنون بیش از هر زمان دیگر چشم شهروندان ایرانی برای پر کردن اوقات فراغت خود به تلویزیون ملی کشور، یعنی همان سیمای جمهوری اسلامی ایران دوخته شده است.

رسانه‌ای شکست خورده به نام صدا و سیما

اخبار سبز کشاورزی، این توجه بیشتر به خاطر آن است که بسیاری از شهروندان ایرانی امکان دسترسی به شبکه‌های فارسی زبان خارج از کشور را ندارند و فاقد دریافت کننده کانال‌های ماهواره‌ای هستند.

همچنین خرید تولیدهای شبکه‌ی خانگی یا پرداخت حق اشتراک ذخیره‌سازی و دریافت تولیدات این شبکه از طریق اینترنت نیز برای شهروندان ایرانی میسر نیست و به اجبار این دسته از ایرانیان پای برنامه‌های صدا و سیما و می‌نشینند تا زمان تعطیلات نوروزی را سپری کنند.

امسال تقارن ماه مبارک رمضان و عید نوروز باعث ساده‌تر شدن تکلیف نوروزی صدا و سیما گردیده است و مدیران و برنامه‌سازان این رسانه، مجبور نیستند تا برنامه‌هایی برای نوروزی و برنامه‌های دیگری برای رمضان بسازند.

در این صورت، همان سریال‌هایی که برای رمضان به نمایش درمی‌آید، در واقع برای نوروز هم به نمایش درآمده است. یعنی مدیران صدا و سیما با یک تیر دو نشان می‌زنند و با یک هزینه، برای هر دو مناسبت سریال‌های به اصطلاح سرگرم کننده و تفریحی می‌سازند.

جالب است که پیش از حلول هر یک از این مناسبت‌ها که امسال هم زمان شده است، صدا و سیما در برنامه‌های تبلیغاتی به دادن آگهی درباره این سریال‌ها و برنامه‌های سرگرم‌کننده می‌پردازد و نوید می‌دهد که برنامه‌هایی جذاب، سرگرم کننده، تفریحی و شادی آفرین برای مخاطبان تلویزیون تدارک دیده شده و ایرانیان دیگر احتیاجی به مراجعه شبکه‌های آن سوی آب ندارند و می‌توانند با خیال راحت پای تلویزیون جمهوری اسلامی ایران بنشینند و آن چه از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می شود را با لذت هرچه بیشتر، تماشا کنند.

سنت مالوف صدا و سیما هم آن است که پس از پایان مناسبت که امسال هر دو مناسبت تقریبا در نیمه دوم فروردین به پایان می‌رسد، گزارش مفصلی از موفقیت‌های رسانه ملی در جذب حداکثری مخاطبان ارائه می‌کنند و از موفقیت خود خبر می دهد.

در نظر سنجی‌هایی که پس از ماه مبارک رمضان و یا در پایان تعطیلات نوروزی اعلام می‌شود، سریال‌های پخش شده در این ایام که به سریال‌های مناسبتی معروف هستند، همگی بیش از 75 درصد آرای مثبت شهروندان را کسب کرده‌اند و به همین دلیل موفقیت زیادی برای صدا و سیما و برنامه سازان او رقم خورده است.

بسیاری از ایرانیان تصور می‌کنند که برنامه‌های صدا و سیما رایگان به دست‌شان می رسد و از این بابت پولی بابت دیدن آن نمی‌پردازند.

این تصور از آنجا پدید می‌آید که ایرانیان در ظاهر پولی به صدا و سیما نمی‌پردازند و مانند شبکه های کابلی دنیا (مانند CBS) آبونمان ماهانه‌ای از ایشان دریافت نمی‌شود.

اما این تصور درست نیست؛ علاوه‌بر حق اشتراکی که از روی قبض‌های برق از هر خانواده سهمی برای صدا و سیما برداشته می‌شود، صدا و سیما بودجه قابل توجهی از دولت و منابع عمومی دریافت می‌کنند که آن هم در واقع برداشت از پول مردم محسوب می‌شود.

علاوه‌بر این بخشی از بودجه سازمان‌ها، وزارتخانه‌ها، شرکت‌های عمومی و دولتی و ... در قالب تبلیغات به صدا و سیما پرداخت می‌شود؛ یعنی صدا و سیما افزودن بردرآمدهای تبلیغاتی بخش خصوصی، از منابع دولتی به عنوان تبلیغات دریافت‌هایی دارد و این‌ها به علاوه بودجه مستقیم به خزانه کشور متصل می‌شود، بودجه دریافت می‌کند و بنابراین هر ایرانی سالانه بابت تماشای تلویزیون حدود 480 هزار تومان پرداخت می‌کند که بخش اندکی از آن به طور مستقیم و از طریق قبض‌های برق و مابقی آن به طور غیرمستقیم و از طریق منابع عمومی به حساب صدا و سیما پراخت می‌شود.

در این صورت یک خانواده 4 نفره در تهران سالانه حدود 1.9 میلیون تومان به صدا و سیما پرداخت می‌کنند که گمان نمی‌رود در قبال آنچه پرداخت می‌کنند دریافتی رضایت بخشی داشته باشند.

بدن فربه و چاق صدا و سیما که آن را در زمره 5 مجموعه بزرگ زیان ده کشور قرار داده، 50 هزار کارمند را بلعیده و به آن‌ها حقوق پرداخت می‌کند؛ این در حالی است که شبکه دولتی چین که در داخل و خارج یک میلیارد چینی را مخاطب خود قرار داده تنها 10 هزار کارمند دارد.

حال اگر فرض کنیم همه 85 میلیون نفر ایرانی مخاظب صدا و سیما باشند، BBC  که به 70 زبان زنده دنیا برنامه‌های تصویری و صوتی پخش می‌کند و هزاران کانال و صفحه شخصی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی دارد، تعداد از حدود 20 هزار کارمند تمام وقت و نیمه وقت برخوردار است شبکه الجزیره نیز که به کل جهان عرب زبان و بخش‌هایی از کشورهای اروپا خوراک خبر می‌دهد، حدود 16 هزار کارمند دارد.

البته صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هم با معرفی شبکه‌هایی مانند الکوثر، پرس تی وی و العالم می‌توانند فعالیت‌های برون‌فردی خود را به رخ دیگران بکشند، اما در همین جنگ غزه که ایران ادعا می‌کند در خبررسانی و آگاهی بخش پیشرو بوده است، چقدر به اخبار ایران استناد شده و چقدر از رسانه‌هایی مانند الجزیره، BBC، CNN  خبر، بازتاب داده شده است. آن وقت میزان کارمندان و بودجه صدا و سیما با همین رسانه ها نیز قابل مقایسه است.

علاوه بر این شهروندان ایرانی حتی از برنامه‌های تفریحی و سرگرم کننده صدا و سیما هم دل خوشی ندارند و اگر چه صدا و سیما تعداد کل پرسش شونده را بیان نمی‌کند و فقط می گوید که میزان رضایت تماشاگران تلویزیون از هریک از برنامه ها چقدر بوده است اما رسانه های مستقل که کار نظر سنجی انجام داده‌اند می‌گویند که بیشترین میزان تماشای برنامه‌های تلویزیونی در میان مخاطبان و شهروندان ایرانی به فوتبال برتر را تماشا می‌کنند.

در مورد سایر برنامه‌ها، آمارها به شدت افت می‌کند و به پایین تر از 20 درصد پرسش شدگان می‌رسد. این رقم در پایین ترین میزان خود – 2درصد- به برنامه سرنخ تعلق داشته و پس از آن – 7درصد – به برنامه ستاره ساز تعلق دارد.

در مجموع گمان نمی‌رود که بیش از 40درصد از ایرانیان تماشا گر برنامه های سیما و حتی برنامه های خبری آن باشند . آمار غیر رسمی تماس‌های تلفنی با شبکه‌های صدا و سیما و قرعه کشی‌های پیامکی هم گویای همین تعداد است که البته بسته به هر برنامه میزان مخاطب کمتر و کمتر می شود.

با این حساب نمی‌توان صدا و سیما را چه در جایگاه یک بنگاه اقتصادی و چه به عنوان یک رسانه فراگیر، موفق به حساب آورد.

این واقعیتی است که نه فقط مدیران صدا و سیما که مسئولان نظام نیز حاضر نیستند به آن اعتراف کنند .

 

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای