در کنار یا مقابل جهان
اقتصاد همه زندگی نیست، اما اقتصاد ضعیف یا غلبه تورم بر اقتصاد یا دخل 19 و خرج 20 همه شئونات زندگی از جمله بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، رفاه و آسایش، ورزش و تفریح، تغذیه، پوشاک، حمل و نقل، مسکن و از همه مهمتر امور زیربنایی و زیرساختها را به چالش میکشد به ویژه اگر این چالش چند دهه ادامه داشته باشد.
اخبار سبز کشاورزی؛ مروری بر آنچه در چهل و اندی سال گذران زندگی، بازار و اقتصاد ایران و محاسبات داشته هر خانوار ایرانی و مقایسه آن با 4 دهه پیش میگذرد نشان میدهد:
-اقتصاددانان وطنی تنها خسارتهای ناشی از تحریمها را رقمی حدود 2 هزار میلیارد دلار آمریکا تخمین میزنند.
-خسارات و تخریب حاصل از جنگ بین ایران و عراق (گذشته از نیروی انسانی و زندگیهای از دست رفته و معلولیتها، مفقودیها و...) رقمی بالغ بر هزار میلیارد دلار محاسبه شده که گر چه کویت خسارت خود را به طرق مختلف از عراق دریافت نمود اما ایران یا نخواست یا نتوانست یا به دلیل تقابل با جهان از دریافت غرامت و حق الناس درماند. مخروبههای آبادان و خرمشهر که روزی عروس شهرهای ایران بودند هنوز از حالت ویرانی بیرون نیامده است.
-موضعگیریهای کشور در مجامع بینالمللی، سخنرانیها، مرگ برها، آتش زدن پرچمها، برخورد با سفارتخانهها، تهدیدها، ترساندنها و... موجب شد تا ایران، زمان را از دست بدهد و در مقابل، کشورهای فقیر یا عقب مانده یا توسعه نیافته وقت، مانند کره جنوبی، اندونزی، مکزیک یا همسایهها مانند ترکیه، امارت عربی، عمان و... یا همسایه مانند ترکیه، امارات عربی ... رشد و توسعه پیدا کنند و دنیا، ما و اقتصادمان را جدی نگیرد و هیچ تابلوی صرافی در جهان و هیچ بانک مرکزی در دنیا ریال ایران برای معاوضه و تبدیل اعتبار نداشته باشد.
-رفتن به سمت بلوک شرق و کمونیستها علاوه بر اینکه مذهبیون اصیل را نیز به انتقاد وا داشته موجب شده تا بخش صنعت، معدن، نفت، گاز، صادرات و واردات که بیشتر زیرساختهای آن با سیستمهای اروپایی، امریکایی پایهریزی و ریلگذاری شده در تغییر وضعیت و فاصله زیاد دانش فنی، کاربری و بهرهوری اصلی را ارائه نمیدهد نمونه آن نیروگاه اتمی بوشهر بود که سیستم پیشرفته آلمانی و تجهیزات و قطعات زیمنس و... در جایگزینی با قطعات روسی تقریبا عقب مانده و بیقواره، غیرممکن بود و جبرا با هزینههای چندبرابری و صرف زمان زیاد تنها به درصدی از آن رسیدیم و در همین موارد یاد شده هم کمونیستهای روسیه بارها و به بهانههای مختلف کشورمان را سرکیسه کردند و نه فقط در بحث تکنولوژی بلکه در مراودات روزانه با جهان، کشور ما را دچار مشکل کرد.
علاوهبر این به دلیل تعطیلی دو روز 5 شنبه و جمعه سازمانهای دولتی در ایران و تعطیلی دو روزه شنبه و یکشنبه اکثر کشورها در دنیا به ویژه آمریکا، اروپا، اقیانوسیه و برخی کشورهای آسیایی، در حقیقت 3 روز ارتباط بینالمللی و مراودات کاری با دنیا برای ما ممکن میشود، قرار گرفتن ایران در بسیاری از موارد و قرار گرفتن در طرف بد ماجرا(کشورهای کمونیستی و...) موجب شده تا تحریمها نیز اثربخشی بیشتری داشته باشد و کارخانجات، بانکها، شرکتها و معاملههای رسمی تحت الشعاع تحریمها یا FATF یا عدم همکاری بیمهها و حمل و نقلها و... قرار گیرد که در این صورت مجبوریم بسیاری از خرید و فروشها را به نام کشور ثالث(ترکیه، امارات، عمان و...) انجام داده با تخلیه و بارگیری مجدد در بنادر و هزینهها مضاعف حمل و نقل و هزینههای چند برابری سود دلالان و دیگران، محصولی را دو، سه برابر قیمت واقعی و با رانت و رشوه و... به کشور وارد کنیم.
در بحث آموزش و انتقال تکنولوژی مشکل حادتر از این است و چنانچه استاد یا صاحب دانش فنی را به کشور دعوت کنیم کمتر کسی از اروپا و آمریکا و اقیانوسیه حاضر است مهر ورود و خروج ایران در پاسپورت وی ثبت شود و نهایتا میپذیرد که در کشور دیگری مثلا امارات حضور یافته و نیروهای ایرانی نیز با هزینه کردن ارز به آن کشور تردد نمایند و در آنجا آموزش معرفی دانش فنی صورت گیرد.
از دیگر سو نمایندگان رسمی ایران در خارج از کشور، سفارتخانهها، مجامع بینالمللی معمولا از جمیع جهات وارد و دانا و زبان دان و با تجربه در تمشیت امور و روابط دیپلماتیک نیستند نمونه آن وزیر امور خارجه که نه تنها به زبانهای انگلیسی و عربی وارد نیست بلکه روخوانی متن نوشته شده را نیز به سختی و با تلفظ غلط و تکرار چندباره انجام میدهد که قاعدتا میتوان حدس زد سفرای انتخاب شده وی، در چه سطحی از توانایی و بینش بین المللی قرار دارند و چقدر جدی گرفته میشوند.
ارز در هر کشور به معنای ذخیره و پشتوانه یا همان طلا قلمداد میشود و در معادلات و معاملات بازار تنها یک قیمت وجود دارد و آن هم بر اساس عرضه و تقاضا اما در ایران ارز چندین قیمت و چندین مرجع قیمتگذاری دارد که به رانتخواری، ویژه خواری و فساد میانجامد
این است که صادرکنندهای کالایی را به قیمت A مبلغ خریداری میکند اما از فروشنده میخواهد فاکتور دیگر ارائه دهد و اختلاف قیمت آن به چند صد میلیارد تومان رانت میرسد.
چه باید کرد
به نظر میرسد رسیدن به تفاهم با عربستان سعودی(گرچه میگویند این نیز با توصیه یا فشار چین صورت گرفته) و مذاکرات پشت پرده فعلی با دنیا اگر موفقیت آمیز باشد، بتواند الگوی برای تغییر رفتار ایران و باب حضور در مجامع و بازارهای جهانی باشد.
البته در هر صورت باید بخش خصوصی به عنوان سرمایهگذار کارآفرین و صاحب حق پذیرفته شود، اقتصاد دستوری، قیمتگذاری دستوری و دخالت دولت در کار تولید حذف و قیمت ارز از وضع فسادانگیز چند نرخی و رانتخواری خارج شده در بازار و اقتصاد آزاد، از عرضه و تقاضا تبعیت کند، تا تورم کمتر شود و اقتصاد، رنگ رونق بگیرد.
نیروهای کارآمد و دانا و صاحب تجربه و عاقل، جدای از نگرش سیاسی در مصدر امور مستقر شوند و راهی برای کم شدن مهاجرت نخبگان و دانشمندتان، پزشکان و متخصصین و کارشناسان فنی(نه با زور و تهدید و ارعاب) یافت شود شاید امور تا حدودی کشور به مسیر طبیعی برگردد.