جمهوری اسلامی پاسخگو شود
از جهات گوناگون یکی از مهمترین بخشهای سخنان رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس تاکید بر پاسخگو بودن نهادها و اشخاص نظام در مقابل خدا و مردم بوده
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ در این دیدار مقام رهبری دقیقا از کلمه هر کسی برای مشمول پاسخگو بودن استفاده کردند؛ یعنی در کشورمان همه افرادی که قدرتی در اختیار دارند- حتی یک مغازهدار که میتواند بر سلیقه و خواست مشتری تاثیر بگذارد- تا مقامات عالیه و رهبران کشور که گاهی تصمیمهایشان بر زندگی میلیونها و شاید دهها میلیون ایرانی تاثیر بگذارد، باید در مقابل خداوند و مردم پاسخگو باشند و در اینباره هیچ استثنایی وجود ندارد.
یعنی نه فرد میتواند خودش را از پاسخگویی و الزام به پاسخ گفتن مستثنی کند و نه سازوکارهای قانونی یا مدنی این امکان را به افراد- در هر رتبه و مقام- بخشیده است.
روشن است که آن در نظر این نوشتار است فقط به بخش پاسخگو بودن بود در مقابل مردم و شهروندان مربوط میشود؛ چراکه خداوند خود راهکارهای پاسخگو بودن انسان را تدوین و ابلاغ کرده و با ابزارهای فراانسانی، انسان را در مقابل رفتار، گفتار و کردارش پاسخگو خواهد کرد.
از این بابت احتمال آنچه در کلام رهبری هم بیشتر مدنظر بوده پاسخگو بودن نمایندگان و تمامی عناصر قدرت در جمهوری اسلامی ایران در مقابل شهروندان و مردم ایران است؛ چراکه درمورد پاسخگو بودن انسانها در مقابل خداوند، مسئولیت زیادی متوجه نوع بشریت، اما پاسخگو بودن مقامات کشور در مقابل شهروندان سازوکارهایی دارد که اگر اتفاق نیفتد یا فراهم نشود، صحبت کردن از پاسخگویی مقام قدرتمند و حکومت کنند. در مقابل حکومت شونده و شهروند، بیمعنی است.
ابتدا باید بر این نکته مهم تاکید کرد که تمام حکومتهای بشری و حکومتکنندگان- به جز معصومین و قدیسان- از پاسخگویی در برابر مردم متنفرند یا دستکم خودششان نمیآید در این مورد از پاسخگویی مراد آن نیست که مانند صدام حسین، هیتلر و... هر از گاهی در برج عاج قرار گرفته و سخنرانیهای یک طرفه ایراد کند.
بلکه پاسخ گفتن دقیقا به این معنی است که باید سوالی وجود داشته باشد تا به آن جواب گفته شود؛ یعنی حکومتکننده باید خود را در معرض سوال، نقد و توجه مردم قرار دهد تا اساسا امکان پاسخگویی فراهم شود.
اینکه مدیران و مقامات کشور در اتاقهای در بسته و به دور از مردم بنشیند و تنها حرفها و سوالهایی که میپسندند از ایشان پرسیده شود، اصولا این پاسخگو بودن به مردم نیست که چرا در این صورت مردم سوالی نکرده و نظری ندادهاند تا به ایشان پاسخ داده شود.
آنچه مقام رهبری در سخنان خود به آن اشاره فرمودند منظور پاسخگویی دقیق متعهدانه و واقعی را مدنظر قرار دادند؛ چراکه ایشان هیچگاه استفاده ابزاری از کلمات و مفاهیم نکرده و برای رفع تکلیف سخن گفتهاند.
اگر چنین باشد آنگاه مقام رهبری از طرح موضوع پاسخگو بودن همه مقامات کشور در مقابل مردم، پاسخگویی شفاف و واقعی و دو سویه را هدف گرفتهاند در این صورت حاکمیت نظام در هر رتبه و مقام که قدرتی برای اعمال دارد، یا تصمیمی برای اتخاذ دارد و شهروندان کشورمان را به تمکین در قبال آن تصمیم فرا میخواند، میباید خود را در برابر مردم پاسخگو بداند و در وهله نخست امکان این پاسخگویی و درخواست پاسخ را فراهم آورد.
اگر جمهوری اسلامی ایران و تمام مقامات آن، خود را در مقابل شهروندان و نهادهای مدنی پاسخگو بدانند و تظاهر به پاسخگویی کنند، ولی امکان ابراز نظر، طرح سوال و انعکاس انتقاد را برای شهروندان به وجود نیاورند و هر صدایی را خفه کنند و جلوی طرح و ابراز هر عقیده یا دیدگاه و انتقادی را بگیرند، آیا میتوان جمهوری اسلامی ایران را در قبال مردم پاسخگو دانست؟
حتما پاسخ به این سوال منفی است، چراکه وقتی اطلاعات ارائهشده به مقامات آنقدر کانالیزه و هدایتشده میشود که هرگونه نظر مخالف، به معنای ضدیت با نظام تلقی میشود و طرحکننده آن با مجازاتهای سختگیرانه روبهرو میکردند، آیا اصلا امکان سوال کردن و مورد سوال واقع شدن در جامعه پدید میآید تا امکان پاسخگویی برای نظام و شهروندان پدید آید؟
نمیتوان انکار کرد که در سالهای اخیر بهطور عمومی حکومت جمهوری اسلامی ایران در قبال شهروندان کمتر پاسخگو شده است و قدرت پاسخگویی یا دستکم تمایل به پاسخ دادن برای حکومتکنندگان در ایران کمتر شده است برخورد با روزنامهنگاران، رسانهها و اعضای جامعه مدنی و کاهش تمایل مدیران و مقامات کشور از قرار گرفتن در مقابل سوالهای روزنامهنگاران و خبرنگاران از نشانههایی است که کاهش تمایل مقامات جمهوری اسلامی ایران به پاسخگویی در قبال شهروندان را به تصویر میکشد.
مخالفت و امتناع مقامات ایرانی در مورد پاسخ دادن به شهروندان کشورمان تا آنجا حاد و پیچیده شده که برخی از مقامات ایرانی برای فرار از پاسخ گفتن به ایرانیان هموطنان خودشان را به کمفهمی یا نافهمی متهم کردهاند.
آنان این سوال را مطرح میسازند که مگر مردم همه چیز را در همه ابعاد آن میدانند یا میفهمند که در موردش نظر بدهند، سوال نمایند یا انتقاد کنند؟
روشن است که این سوالها از آن رو مطرح میشود که فهم شهروندان مورد انکار و ترور قرار گیرد و صلاحیت و ماهیت آنها برای طرح سوال و ابهام در مورد رفتار حکومتکنندگان با چالش مواجه شود.
تاکید مقام معظم رهبری در مورد لزوم و واجب بودن پاسخگویی همه مقامات نظام جمهوری اسلامی ایران- بدون استثناء- در برابر ایرانیان، همه بهانههایی که برای فرار از پاسخگویی تمهید شده را باطل میسازد.
در این صورت همه مقامات نظام و بالاخص دستگاه قضایی که گاهی منتقدان و مطرحکنندگان ابهام را به عنوانهایی مانند مبلغ علیه نظام، سیاهنما و... متهم میسازد، باید سازوکارهایی امن برای طرح آزادانه سوال و ایراد ابهام درباره رفتارهایی همه مقامات کشور تمهید کنند. خواست رهبری، آنطور که بیان کردند، محقق شود.