خبر فوری
شناسه خبر: 52377

خود کرده را تدبیر نیست!

خود کرده را تدبیر نیست! وزیر نیرو با تمام «نیرو» گفت: با افرادی که به صورت «غیرمجاز» آب مصرف می‌کنند «برخورد قاطع» خواهد شد

خود کرده را تدبیر نیست!

وزیر نیرو با تمام «نیرو» گفت: با افرادی که به صورت «غیرمجاز» آب مصرف می‌کنند «برخورد قاطع» خواهد شد. این که باید با بیهوده مصرف‌کنندگان، اسراف‌گرایان و افراط‌گرایان در هر زمینه و موضوعی برخورد شود، گفتار پسندیده‌ای است، اما این که با افرادی که به صورت «غیرمجاز» آب مصرف می‌کنند نیز برخورد خواهد شد، بر نگارنده آشکار نگردید که مصرف «غیرمجاز» آب چگونه مصرفی است.

اخبار سبز کشاورزی؛ امکان دارد به پیروی از فرمایش وزیر نیرو، رئیس سازمان اداره هواشناسی نیز اعلام کند با افرادی که به صورت «غیرمجاز» هوا مصرف می‌کنند. یا سازمان ارد و نان بخشنامه صادر کند که با آن‌هایی که به طور غیرمجاز نان بربری می‌خورند، برخورد خواهد شد. سخن را کوتاه کرده و قضاوت را برعهده خوانندگان می‌گذاریم.

تصویرهای آخر الزمانی که از گوشه و کنار کشور، از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، از منابع تصویری، جلوی چشم بینندگان رژه می‌روند، خلق‌الساعه نبوده و حداقل پیشینه‌ای افزون‌بر چهار دهه دارند.

هزاران نخل باروری که در روستاهای خرمشهر در شعله‌های آتش می‌سوزند. دریاچه ارومیه‌ای که ارتفاع آب در گودال‌های چند درصدی از مساحت آن فقط چهار سانتی‌متر است. جنگل ابری که دارد خاکستر می‌شود.کدبانویی که 24 ساعت است که ایستاده و منتظر خروج آب از لوله تا ظرف‌هایی را بشوید که ته‌مانده غذاها بر آن‌ها خشکیده است. نانوایی که آب ندارد تا آردهایش را خمیر کند. درختانی که کنار پیاده‌روهای پایتخت ایران آخرین نفس‌ها را می‌کشند؛ نمادهایی از سیاستمدارنبودن دولتمردان، سوءتدبیرهای اکثرا تعمدی، نداشتن انگیزه شنودن سخن خیرخواهان و دلواپسان، یک‌پا بودن مرغ‌حاکمیت در اصرار به اجرای برنامه‌های خلق‌الساعه و فاقد آینده‌نگری، اهمال و گاه نادیده‌انگاری انطباق با دانش و تجارب جوامع مشابه، پای‌فشاری بر انجام پروژه‌هایی که شکست آن‌ها از قبل آشکار است. بی‌ارزش دانستن منابع زیست‌محیطی و سر جنگ داشتن با طبیعت و انبوهی دیگر از کاستی‌ها و ندانم‌کاری‌ها که کشور را به این بدعاقبتی و آینده‌ای تاریک دچار کرده، بخش کوچکی است که هر روز و هر ساعت بر ما می‌گذرد.

پیش از سال 1357،کارشناسان آب با در نظر گرفتن میزان نزولات آسمانی هر منطقه، سطح استاتیک آب را می‌شناختند و به سختی مجوز حفر یک چاه آب را می‌دادند. اما پس از سال 1357 به دلیل منصوب شدن افراد تام‌الاختیار در هر منطقه، افرادی که کوچک‌ترین آگاهی از چگونگی آب‌های زیرزمینی و مقدار نزولات آسمانی نداشتند، همگان مغول‌وار به جان زمین‌ها افتادند و در یک دوره سی ساله، ذخایر آب چند هزار ساله را بیرون کشیدند و تبخیر کردند که نتیجه آن فرونشست دشت‌ها و حتی شهرهایی چون اصفهان گردیده است.

تا سال 1402، تعداد 416/650 حلقه چاه در بخش کشاورزی، 60465 حلقه در بخش صنعت و 33/376 حلقه در بخش تامین آب شرب به صورت مجاز حفر گردید، اما تعداد چاه‌های کنونی افزون‌بر یک میلیون است و صدها هزار حلقه چاه غیرمجاز، بی‌محابا آب را از دل زمین استخراج و زمینه فرو رفتن ایران را در قعر زمین فراهم آورده‌اند.

اگر چه دیگر واژه کشاورزی پایدار، به فراموشی سپرده شده، اما زمانی لقلقه زبان عده‌ای نوکیسه بود و توسعه کشاورزی را فقط از دیدگاه تولید محصولات بیشتر می‌نگریستند که لازمه آن مصرف آب بیشتر بود.

هنگامی که صحبت از کشاورزی پایدار و توسعه اقتصادی می‌کردند، پمپ‌هایی را نشان می‌دادند که بدون هیچ معیار و میزانی آب را در نهرها روان می‌کردند، غافل از آن که توسعه پایدار باید فراگیر و یکپارچه و با در نظر گرفتن تمام زوایا برای حال و آینده باشد. توسعه باید براساس توازن و همه‌جانبه‌نگری و الزاما در برگیرنده ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برنامه‌ریزی شود.

آن‌هایی که زمانی «کشاورزی محور اقتصاد را فریاد می‌زدند حال باید پاسخی برای آن یک جانبه‌نگری‌های خود داشته باشند. در دهه 1350 تعداد کل چاه‌های آب 47 هزار حلقه بود که در سال 1400 به بیش از یک میلیون(احتمالا یک میلیون و 200 هزار حلقه) رسید.

در حالی که به خاطر گرم شدن کره زمین و طولانی شدن دوره خشکسالی‌ها، می‌بایست عقل سلیمی استفاده از ذخایر آبی را برنامه‌ریزی نماید، شاهد ساخت رگباری سدها روی هر روان‌آب و برهم زدن ذخیره‌گاه‌های آب‌های تحت‌الارضی پائین‌دست آن‌ها، آب‌کش کردن پهنه اراضی کشور طی کمتر از پنج دهه و بلعیده شدن اراضی دشت‌ها و حتی شهرهایی در استان‌های اصفهان، همدان، فارس و سایر مناطق کشور هستیم.

تعداد 212 کارخانه تولید فولاد و ذوب‌آهن که برای تولید هر کیلوگرم آن 1200 لیتر آب مصرف می‌شود و تماما در مناطق خشک و کم‌آب برپا شده‌اند (اصفهان، یزد، تهران، خراسان، کرمان، سمنان و ...) چیزی جز لجاجت و اصرار بر نابودی کشور نیست.

طبق بررسی‌های کارشناسی برای تولید یک کیلوگرم گندم باید یک هزار و 300 لیتر آب مصرف شود که ارزش آب آن به‌تنهایی چند برابر قیمت یک کیلوگرم گندم است، اما هیاهو بر پا کردن در خودکفایی این محصول، نوعی ... سربالا است.

اگر به‌طور متوسط میزان گندم تولید شده را 10 میلیون تن در نظر بگیریم، ارزش آن سر از صدها هزار میلیارد تومان درمی‌آورد، بنابراین تولید چنین گندمی در مسیر یک عقل سلیم نیست و باید محصولات با ارزش نسبی دیگری که بتوانند موجب درآمدزایی و افزایش سود و سرمایه باشند، کشت شوند.

سخن آخر آن که تمامی دولت‌ها طی افزون‌بر چهار دهه، نه این که هیچ برنامه درازمدتی در توسعه پایدار نداشته‌اند، با تفکر « از این ستون به آن ستون فرج است»، کشور را دچار روزمرگی و شرایط آخرالزمانی کنونی کرده‌اند.

افکار ماورالطبیعه‌ای و دعاهای باران نیز حتی یک درصد از شدت خشکسالی‌ها و کم آبی‌ها را برطرف نکرده و آنچه می‌ماند، سیلی زدن به صورت مردمی است که نقشی در این بی‌تدبیری‌های حکومتی نداشته‌اند.

سخن ماه- ماهنامه دام و کشت و صنعت - شماره ۳۰۰ - امرداد و شهریور ۱۴۰۴

دیدگاه تان را بنویسید

  • ناشناس پاسخ به نظر

    تصویری که برای این گزارش گذاشتید خیلی به جا و گویاست و متاسفانه برای تمامی ابعاد مدیریتی وزارت خانه های کشور صدق میکند.

چندرسانه‌ای