نامه جبهه اصلاحات به سید محمد خاتمی؛ فراخوانی برای بازسازی امید و اصلاحطلبی نوین در ایران+ نامه
در نامهای، کمیته سیاسی جبهه اصلاحات با هشدار نسبت به بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از محمد خاتمی خواسته تا اصلاحطلبی را از نو بازسازی کند
در روزهایی که ایران در التهاب بحرانهای اقتصادی نفس میکشد، صدای اصلاحطلبی بار دیگر در قالب نامهای صریح به سید محمد خاتمی طنینانداز شده است؛ نامهای از سوی کمیته سیاسی جبهه اصلاحات که نه برای تکرار گذشته، بلکه برای طرح پرسش بزرگ «چه باید کرد؟» نوشته شده است.
متن نامه کمیته سیاسی جبهه اصلاحات به سید محمد خاتمی آمده است:
جناب آقای خاتمی
با سلام و احترام
کمیته سیاسی در جمعبندی خود بر این باور است که ما اکنون در یکی از حساسترین و خطرناکترین مقاطع تاریخ معاصر ایران ایستادهایم. تحریمهای شورای امنیت بازگشته، روابط خارجی کشور محدود شده، فشار اقتصادی بر مردم به مرز بحران معیشتی رسیده، و نارضایتی اجتماعی در حال انباشت است.
در عین حال، در مواجهه با این بحرانها، کمتر به سمت گفتوگو و اصلاح پیش رفتهایم و بیشتر بر حفظ وضع موجود تأکید شده است. جامعه خسته است، و به نظر میرسد دولت در مدیریت این شرایط با ضعف در تصمیمگیری و اجرا مواجه است، و ملت میان احساس ناامنی و نگرانی نسبت به آینده سرگردان.
جبهه اصلاحات و پرسش تاریخی «چه باید کرد؟»
در چنین وضعیتی، پرسش اساسی برای ما اصلاحطلبان این است:
چه باید کرد؟
آیا باید نظارهگر کاهش تدریجی اعتماد ملی باشیم؟ یا باید با نگاهی نو، رسالت تاریخی خود را بازتعریف کنیم و بار دیگر به نیرویی برای نجات ایران تبدیل شویم؟
به نظر کمیته سیاسی، اصلاحطلبی نه پایان یافته و نه بیاثر شده است، اما بهشدت نیازمند تغییر در رویکرد و پارادایم کنشگری است. اصلاحطلبیِ امروز نمیتواند همان اصلاحطلبیِ دهه هفتاد باشد. آن گفتمان در بستر امید، امکان و اعتماد شکل گرفته بود؛ اما امروز ما در شرایطی بهسر میبریم که با فشارهای اقتصادی و اجتماعی و محدودیت در فرصتهای اصلاح و گفتوگو مواجهایم.
بنابراین، اگر اصلاحطلبی بخواهد معنا و اثر تازهای بیابد، باید از مشی قدرتمحور به جامعهمحور، و از اصلاحطلبی محافظهکارانه به اصلاحطلبی مسئولانه و اخلاقی گذر کند. یعنی باید از انتظار برای گشایش از بالا، به ساختن ظرفیت اجتماعی و فرهنگی از پایین روی آوریم.
امید به گفتوگو در جامعه، نه در قدرت
پرسش مهم این است که آیا در سطوح رسمی و جامعه گوش شنوا وجود دارد؟
در پاسخ باید گفت: در سطوح رسمی شاید فرصت گفتوگو محدود باشد، اما در جامعه هنوز امید زنده است؛ نه به افراد و جناحها، بلکه به امکان نجات ایران از مسیر عقلانیت، عدالت و گفتوگو.
مردم ممکن است از اصلاحطلبان ناامید شده باشند، اما هنوز از اصلاح بهعنوان راه، دست نکشیدهاند. اگر ما بتوانیم نشان دهیم که اصلاحطلبی یعنی صداقت، شجاعت و مسئولیتپذیری در برابر رنج مردم، این گوش شنوا دوباره بازخواهد گشت.
پنج اقدام اساسی برای احیای نقش اصلاحطلبان
در شرایط کنونی، کمیته سیاسی پنج اقدام اساسی را بهعنوان مسیر خروج از وضعیت موجود و احیای نقش اصلاحطلبان پیشنهاد میکند:
الف) نخستین و بنیادیترین کار، بازگشت به جامعه است.
اصلاحطلبی باید از اتاقهای سیاست به میدان زندگی مردم بازگردد. ما باید در کنار گروههای اجتماعی، صنفی، زنان، معلمان، کارگران و جوانان بایستیم، دردشان را بشنویم، نه برای شعار دادن، بلکه برای یادگیری و همراهی. بدون حضور میدانی و بدون گفتوگو با جامعه، هیچ اصلاحی پایدار نخواهد ماند.
ب) اصلاحطلبی در این مرحله باید از سطح جناحی فراتر رود و به حرکتی فراگیر برای نجات ایران از بحرانها تبدیل شود. گفتمانی که هدفش، حفظ تمامیت ایران، جلوگیری از خشونت داخلی، و بازسازی اعتماد عمومی باشد. این به معنای پیشنهاد راهحلهای عملی و قابل اجرا برای عبور کشور از بحران است: اصرار بر دیپلماسی، شفافیت در مدیریت، مبارزه با فساد، و کاهش تنشهای داخلی و خارجی.
ج) مردم به اصلاحطلبان زمانی اعتماد میکنند که مرز اخلاقی ما با قدرت روشن باشد. هیچ اصلاحی بدون صداقت ممکن نیست. ما باید صریح بگوییم که در برابر بیعدالتی و محدودیتهای ناعادلانه ایستادهایم؛ و برای استمرار اصلاحطلبی، پذیرش برخی دشواریها بخشی از مسیر است.
د) یکی از آفتهای سالهای گذشته، تبدیل اصلاحطلبی به نوعی سیاست توجیه بود؛ توجیه ناکامیها، توجیه سکوتها، و توجیه خطاها. زمان آن رسیده است که اصلاحطلبی به جای دفاع از گذشته، به نقد صادقانهٔ خود بپردازد. ما باید بپذیریم که در مقاطعی دچار خطا شدیم؛ در همراهی با مردم کوتاهی کردیم و اکنون تنها راه بازیابی اعتماد، گفتن حقیقت است.
ه) اصلاحطلبی باید خود را از نظر ساختار نیز نوسازی کند. نسل جدید باید در تصمیمگیریها حضور واقعی داشته باشد. جبهه اصلاحات باید باز، شفاف، و پاسخگو شود. نمیتوان از دموکراسی سخن گفت و در درون جبهه، رفتار غیر دموکراتیک داشت.
دعوت به نوزایی اصلاحطلبی
جناب آقای خاتمی،
امروز اصلاحطلبی اگر بخواهد بماند، باید با اصلاح خود آغاز کند. ما دیگر نمیتوانیم منتظر اصلاح دیگران باشیم، وقتی خودمان تغییر نکردهایم. اصلاحطلبی جدید باید نه فقط در حرف، بلکه در کنش و سبک زندگی سیاسیاش متفاوت باشد. اگر از درد مردم، از خشم و امید مردم فاصله بگیرد، دیگر اصلاحطلبی نیست.
ما باید در کنار مردم بایستیم، نه فقط برای آنان سخن بگوییم. در شرایطی که کشور با فشار تحریمها، تهدید خارجی و چالشهای داخلی در پیشبرد اصلاحات مواجه است، تنها نیرویی میتواند ایران را نجات دهد که هم عاقل باشد و هم اخلاقی؛ و این دو ویژگی، ریشههای واقعی اصلاحطلبیاند.
بنابراین، پاسخ ما به پرسش «چه باید کرد؟» روشن است:
باید اصلاحطلبی را از نو بسازیم؛
باید از قدرت فاصله بگیریم تا به مردم نزدیک شویم؛
باید از محافظهکاری عبور کنیم تا صادق باشیم؛
و باید به جای انتظار، خود آغازگر تغییر شویم، در کنار همدلی، همراهی و انسجام داخلی.
اگر چنین کنیم، اصلاحطلبی پایان نیافته است — بلکه تازه آغاز میشود.
کمیته سیاسی جبهه اصلاحات ایران