آیا حکومت هم دین خود را به مردم ایران ادا میکند؟
آیا حکومت جمهوری اسلامی همانقدر که از مردم ایران انتظار ادای دین دارد، خود نیز به تعهداتش پایبند است؟
نهفقط مسعود پزشکیان، که سایر مقامات ارشد جمهوری اسلامی نیز همواره از مردم ایران خواستهاند در برهههای مختلف و در موقعیتهای گوناگون به میدان بیایند و نهتنها از تداوم حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران دفاع کنند، بلکه بخشی از مسئولیتها در پیشبرد اهداف و برنامههای این حکومت را نیز بر عهده بگیرند.
اخبار سبز کشاورزی؛ در موارد متعددی، رئیسجمهور بارها به ساخت خانههای بهداشت در دوران وزارت خود و همچنین ساخت مدرسه توسط مردم، حتی در نقاط کمترتوسعهیافته و محروم کشور، اشاره کرده و نتیجه گرفته است که بسیاری از وظایف توسعهای در شهرها و مناطق مختلف باید توسط مردم انجام شود، بدون آنکه منتظر کمکها یا بودجههای دولتی باشند.
همین عبارات کمابیش از زبان برخی دیگر از مقامات و چهرههای بلندپایه نظام نیز شنیده شده است. این مقامات، چه در مصاحبهها و تریبونها و چه در دیدارهای عمومی و گروهی، بهطور مصرانه به شهروندان ایرانی توصیه میکنند که در مقاطع مختلف و در موقعیتهای گوناگون در میدان و صحنه حضور داشته باشند و علاوه بر حمایت از تداوم حاکمیت جمهوری اسلامی، با امکانات مادی و غیرمادی خود، پیشبرد اهداف و برنامههای این حکومت را ممکن کنند.
جالب آنکه تقریباً همه مقامات ارشد و بلندپایه کشور، دستکم یکبار بهصراحت و شفافیت اعتراف کردهاند که شهروندان ایرانی به تکالیف خود در برابر حاکمیت عمل کرده و دین خود را نسبت به جمهوری اسلامی ادا کردهاند. بارزترین نمونه و شاهد مثال این ادای دین، حمایتهای مردمی از جمهوری اسلامی در جریان جنگ با رژیم صهیونیستی است؛ جنگی که ایرانیان در طول آن ۱۲ روز، تمامقد در کنار حکومت خود ایستادند، بهگونهای که مخالفان و علاقهمندان به براندازی نظام ایران، جرأت و توان عرضاندام و ابراز مخالفت عملی با حکومت را پیدا نکردند.
روشن است که چنین حمایتی، کاملاً به مذاق رهبران و سیاستمداران جمهوری اسلامی خوش آمده و برای آنان اعتمادبهنفس ایجاد کرده است. در مقابل، اما در میان همه این توصیههای پرآبوتاب و مصرانه به ملت ایران، کمتر مقامی یافت میشود که از تکالیف حکومت و در سطحی نازلتر، دولت، در قبال ایرانیان سخن بگوید و به این نکته اذعان کند که اگرچه ایرانیها دین خود را در قبال حاکمیت ادا کردهاند، اما حاکمیت این دین را ادا نکرده و به همین دلیل، جمهوری اسلامی ـ شامل دولت، نهادها و دیگر مقامات ـ در ادای دین خود به ملت ایران بدهکار است.
اکنون و در جریان برگزاری همایش «حقوق ملت و آزادیهای مشروع»، مسعود پزشکیان تصریح کرده است که والی (حکومت) نیز باید حق و دین خود را به مردم ادا کند. او در اینباره توضیح داده است: «اینطور نیست که مردم همیشه دینشان را ادا کنند، بیایند در صحنه باشند، بعد ما برویم کار خودمان را بکنیم.» این اظهارات بهروشنی بدان معناست که اگر حکومت از شهروندان ایرانی انتظار دارد با جان و مال خود به میدان بیایند و در اجرای برنامهها، تحقق اهداف و توسعه کشور به دولت و حاکمیت کمک کنند، حکومت نیز باید پیش و بیش از مردم در میدان حضور داشته باشد و تمامی حقوق ـ دقیقاً تمامی حقوق ـ شهروندان ایرانی را محترم بشمارد و دین خود را در قبال این حقوق و در برابر شهروندان ادا کند.
بهبیان دیگر، ایرانیان انتظار دارند زمانی که دارایی خود را صرف توسعه و بهبود شرایط کشور میکنند، داراییهای ملی که به امانت در اختیار حکومت است، بهعنوان «حقالناس» تلقی شود و صرف آنچه جاهطلبی یا ماجراجویی خوانده میشود، نشود.
در واقع، محدود کردن دامنه ادای دین نظام جمهوری اسلامی به دولت، بخش زیادی از حقوق ایرانیان را نادیده میگیرد و مسئولیتهای حکومت در قبال شهروندان را به مسئولیتهای دولت تقلیل میدهد. روشن است که بسیاری از حقوق مردم ـ از جمله اجرای عدالت و برقراری و گسترش آن ـ توسط حاکمیت پایمال یا استیفا میشود و دولت در این زمینه نقش محدودی دارد. به همین دلیل، دولت حتی در سقف اختیارات و توان خود نیز نمیتواند و اجازه ندارد که همه حقوق مردم را رعایت یا استیفا کند.
چنانکه در مواردی مانند آزادی بیان، آزادی اینترنت و تحقق عدالت برای همه شهروندان، دولت یا نقشی ندارد یا نقش آن بسیار محدود است. در بسیاری از موارد دیگر نیز دولت عملاً از گردونه ادای دین حکومت به مردم خارج است و این حاکمیت و نهادهایی غیر از دولت هستند که میتوانند چنین دیونی را ادا کرده و حقوق شهروندان را بازگردانند.
البته مسعود پزشکیان نکته مهم دیگری را نیز مطرح کرده و توضیح داده است که والی یا حاکمیت صالح باقی نمیماند، مگر آنکه ملتی مطالبهگر وجود داشته باشد؛ جامعهای که اگر حاکمیت پای خود را کج گذاشت، مطالبهگری کند و حقوق خویش را بخواهد.
در تکمیل این سخن، رئیسجمهور گفته است کسی که شنیدن حق برایش سنگین است، اجرای حق برایش سنگینتر خواهد بود و روشن است که به حق عمل نخواهد کرد؛ چراکه اساساً آمادگی شنیدن آن را ندارد.
بهنظر میرسد مبنای این سخنان رئیسجمهور، نهجالبلاغه و کلام حضرت امیر (ع) باشد. در این صورت، لزوم اجرای این توصیهها برای حکومت و حاکمان شیعه در ایران، اهمیتی دوچندان پیدا میکند.
این اظهارات، ضرورت مطالبهگر بودن شهروندان و جامعه را یادآور میشود. پیشنیاز مطالبهگری ایرانیان، برخورداری از آزادی بیان و حق تجمع است تا مردم بدون دغدغه و نگرانی، خواستهها، اعتراضها و مطالبات خود را از حاکمان مطرح کرده و بر تحقق آنها پافشاری کنند.
حال این پرسش مطرح میشود: رئیسجمهوری که چنین سخنانی بر زبان میآورد، آیا زمینه ادای دین حکومت در قبال شهروندان ایرانی را فراهم خواهد کرد؟ مسعود پزشکیان دستکم میتواند ادای دین حکومت جمهوری اسلامی نسبت به شهروندان را از دولت آغاز کند. او باید این ادای دین را از محورهایی غیراقتصادی، مانند آزادیهای مشروع مدنی که این روزها گاه با محدودیت یا سختگیری مواجه میشود، شروع کرده، این آزادیها را محترم بدارد، برای تحقق آنها تلاش کند.