حیوانات هم از زمین سهمی دارند
شاید گاهی در اشرف مخلوقات دانستن انسان باید شک کرد، چرا که در پارهای از اوقات رفتارهایی از وی سر میزند که از کمتر جاندار یا حیوان دیگری دیده میشود
اخبار سبز کشاورزی: احتمالا چنین گروهی از آدمها فراموش میکنند که سایر جانداران از این کره خاکی نیز سهمی دارند و باید این حق آنها را نیز به رسمیت شناخت.
در سال 1948، انسانها به دلیل ظلم و ستمهایی که به یکدیگر وارد کرده و مظالمی که روا داشته بودند، یک روز (10 دسامبر) را روز جهانی حقوقبشر نامیدند، هر چند هنوز حقوق اولیه انسان بودن بسیاری از آدمها توسط اقلیتی از همنوعشان زیر پا نهاده و نادیده گرفته میشود، اما 50 سال بعد یادشان آمد که جانداران دیگری نیز روی کره خاکی زندگی میکنند و باید برای آنها نیز حقی قائل شد.
احتمالا یکی از دلایل تعیین روزی با عنوان «حقوق حیوانات»، به علت کشتار بیرحمانه آنها در کشتارگاهها، به گلوله بستن آنها برای تفریح و تفنن، بریدن شاخ، دست،پنجه و باله آنها با توهمات خرافاتی و نابخردانه و حتی زجرکش کردن آنها بهمنظور لذتبردن از درد و رنج جانورانی بیدفاع است که حتی توانایی اعتراض و ناله کردن را نیز ندارند.
از دهها سال قبل، انسانها با تجاوز به حریم زیستگاههای بسیاری از جانوران، ادامه حیات آنها را به خطر انداخته و چه بسا موجب انقراض آنها گردیدهاند، جانورانی که دیگر وجود ندارند و تنها عامل نابودی آنها انسانها بودهاند. چه بسیار حیواناتی که فقط بهخاطر جنس یا رنگ پوستشان به قتل رسیدهاند تا جلد کیف یک زن و یا دور یقه یک پالتو باشند.
دهم دسامبر 1998، دقیقا 50 سال پس از اعلامیه جهانی حقوقبشر، یک روز هم روز جهانی حقوق حیوانات نامگذاری شد و اعلامیهای در 10 ماده در این زمینه تدوین گردید.
در این ۱۰ ماده بر حق زندگی و رعایت احترام و توجه به حیوانات و تحمیلنکردن رنج و عذاب به آنها تاکید شده است.
پیش از تاریخ فوق و در اوائل قرن بیستم، افرادی با توجه به شرایط و وضعیت زندگی حیوانات، خواهان تغییر نگرش انسانها به چگونگی حیات جانوران شدند و از سال 1925 بهطور پیوسته و خستگیناپذیر به این مهم پرداختند.
برخی از بزرگان که دیدگاههای متفاوتی نسبت به حیوانات داشتهاند جملاتی بیان کردهاند که خواندن آنها میزان لزوم توجه به حیوانات را نشان میدهد.
جرج برنارد شاو، نویسنده انگلیسی میگوید: وقتی انسانی بخواهد ببری را بکشد، اسمش را ورزش میگذارد، اما اگر ببری بخواهد او را بکشد، نامش درندهخویی است.
صادق هدایت میگوید: انسان تنها حیوانی است که حالت دفاعیه او از سایر حیوانات کمتر است، اما صفحات زندگی او را با خون نوشتهاند و جنایات و رذایل او را تا به حال هیچ حیوانی مرتکب نشده است. پرنده را برای قفس نیافریدهاند و اسب و الاغ با زین زاییده نشدهاند. انسان آنان را از طبیعت دزدیده و برای هر کدام یک مصرف و کاری تراشیده است.
داروین نیز میگوید: محبت به همه موجودات زنده، شریفترین ویژگی انسان است.
نکته قابل توجه آن است که تاکنون هیچ حیوانی بدون علت و دلیل به انسانها صدمهای وارد نکرده، بلکه از زمان اهلی شدن و در خدمت انسان قرار گرفتن، پیوسته یار و همراه وی بودهاند.
اسبها، سگها، دامها، پرندگان، آبزیان و حتی آن دسته از حیواناتی که هنوز وحشی شمرده میشوند در صورت مورد مواظبت و توجه انسان قرار گرفتن، چه بسا که آن خوی توحش خود را از یاد میبرند و در خدمت انسان قرار میگیرند. حیوانات در آزمایشگاهها سهم عظیمی در پیشرفت دانش پزشکی دارند و چه بسا اگر آنها نبودند یا نباشند، دانش بشر در این زمینه، هنوز در مراحل ابتدایی بود.
در مدت چند دهه اخیر و در مواردی شاهد بیرحمیهای مشمئزکنندهای از سوی هموطنان بودهایم. رانندهای که یک سگ را به اتومبیل خود بسته و آن را با دست و پای زخمی روی زمین میکشد. فردی که گربهای را به دار میکشد و ناظران بیتفاوتی که برای تماشای جاندادن آن حیوان بیگناه به تماشا ایستادهاند.
زن و مردی که با سنگ و داس یک خرس جوان را تکه تکه کرده تا کیسه صفرای او را درآورند و ماموران شهرداری که سگهایی را با تزریق اسید به هلاکت میرسانند.
اینها نمونههای کوچکی است از آنچه "ایرانیان" بر حیوانات بیدفاع روا میدارند، اگر چه هستند بسیاری از افرادی که با درک ترحم بر حیوانات، به کمک این جانداران میروند و با تغذیه آنها و مراقبت حداقلی به ادامه زندگی آنها کمک مینمایند.