به داد ورزش کشور برسیم!
در میان همه مشکلات و سختیهای مختلف کشور، در حوزه ورزش نیز نابهسامانیها و دردسرهایی به وضوح دیده میشود
اخبار سبز کشاورزی؛ در میان همه مشکلات و سختیهای مختلف کشور، در حوزه ورزش نیز نابهسامانیها و دردسرهایی به وضوح دیده میشود و ناکارآمدی، ضعف مدیریتی، نبود امکانات و صحبتهای غیرکارشناسی و بالاخره توجیههای ناعادلانه همگی دست به دست هم داده تا ورزش کشور را نابودی برساند.
در عرصه بینالمللی که دیگر هیچ، به هر حال بیان این مسائل اگرچه شاید دوای دردی نباشد؛ ولی تکرار آن شاید و احتمال دارد فکر مسئولی را به خود جذب و جلب کند.
در روزهای اخیر و در چارچوب بازیهای لیگ نخبگان آسیا، وضعیت چمن ورزشگاه شهر قدس یا همان قلعه حسنخان را دیدیم و یا حادثه انفجار پُست برق همان ورزشگاه و در تاریکی فرو رفتن آن که بازیکنان تیم الغرافه مجبور به تمرین در همان وضعیت شدند و یا بدتر از همه جان باختن یکی از طرفداران تیم ملوان در استادیوم و نبود امکانات پزشکی در محیط، در حالی که یکی از مسئولان فوتبال میگوید وجود آمبولانس در ورزشگاه فقط برای بازیکنان است، نه طرفداران و مردم عادی!
واضح است که سالهاست ورزش ما از اینگونه بیعدالتیها و نالایق بودن مدیران خود رنج میبرد. بعد از 45سال که از انقلاب میگذرد هنوز دلمان به ورزشگاه آزادی خوش است که این حضرات حتی از بازسازی آن هم عاجز هستند، چه رسد به اینکه بخواهند ورزشگاه دیگری بسازند در حد استاندارد جهانی.
حالا مقایسه کنید کشور ما را با کشور قطر که برای جام جهانی گذشته طی چهار سال 5 استادیوم با امکانات روز دنیا ساخت که خود افتخاری برای این کشور بود یا نگاهی کنیم به زمینهای چمن کشوری مثل عربستان با آن هوای گرم و خشک که آدم از دیدن آن چمنها لذت میبرد.
بهراستی مشکل در کجاست؟ نبود پول و بودجه یا عدممدیریت یا رانتهایی که در فوتیال و دیگر ورزشها وجود دارد و یا بهطور کلی بیاهمیتی دولتها به مقوله ورزش.
اما همه این سوالات فقط یک جواب دارد و آن اینکه برای مسئولان محترم اینگونه مسائل پیشپا افتاده و در اولویت نیست.
مهاجرت بسیاری از ورزشکاران زن و مرد در سالهای اخیر، گویای وضعیت بسیار بد و فلاکتبار ورزش کشور است که علیرغم نارضایتی این عزیزان و غم غربت میبایست در زیر پرچم کشور دیگری ورزش کنند و مسابقه بدهند و به بیوطنی و خیانت هم محکوم شوند.
کشور ما با داشتن منابع گوناگون درآمدی و انسانی و استعدادهای درخشان در عرصههای مختلف ورزشی شایسه این امکانات و وضعیت فعلی نیست.
حال بگذریم که متاسفانه سیاست در همه ابعاد ورزش ما رسوخ کرده و ورزش سیاسی جای خود را بیشتر از گذشته قرص و محکم کرده و به این سبب بسیاری از ورزشکاران باید یا جلای وطن کنند یا بهطور کلی از ورزش و آرزوهای خود چشمپوشی و با آن خداحافظی کنند.
از آن زمانکه بازیهای آسیایی در دهه 50 در ایران (بهعنوان میزبان) برگزار شد تا سال 1403 که تیمهای پرسپولیس و استقلال یک زمین برای مسابقه ندارند فقط و فقط میتوان تاسف خورد. نمیدانم باز هم باید امیدوار بود یا فقط رویای روزی را داریم که در بُعد ورزش به آن روزهای طلایی و خوب برسیم و آیا دولت فعلی اراده و عظمی برای رشد و ترقی ورزش کشور دارد یا خیر؟ جواب این سوال را هم باید در آینده نزدیک دید.