خبر فوری
شناسه خبر: 51169

قصه‌های نیمه‌کاره

روایت تکان‌دهنده از حمله اسرائیل به ایران و کشته‌شدگان غیرنظامی

قصه‌های دلخراش کشته‌شدگان غیرنظامی در حمله اسرائیل به ایران. چهره پنهان و دردناک جنگ و بی‌گناهانی که رویاهایشان در خاک و خون دفن شد.

روایت تکان‌دهنده از حمله اسرائیل به ایران و کشته‌شدگان غیرنظامی

یک ماه قبل از آنکه آسمان ایران پر از پهپاد و موشک شود، فاطمه نیازمند، دخترک ششمی با مانتوی سبز و مقنعه سفید، در جشن فارغ‌التحصیلی‌اش با لبخندی معصومانه جلوی دوربین ایستاد.

اخبار سبز کشاورزی؛ او رویاهای بزرگی در سر داشت؛ یک روز دکتر و روزی دیگر معلم. اما هیچ کدام از این رویاها به حقیقت نپیوست. فاطمه یکی از ۲۰ کودک بی‌گناهی بود که در شهرک شهید چمران تهران جان باخت. این تنها یک روایت از حمله اسرائیل به ایران و کشته‌شدگان غیرنظامی آن است، قصه‌های نیمه‌کاره‌ای که در خاک و خون دفن شدند.

حمله-اسرائیل-به-ایران-و-کشته‌شدگان-غیرنظامی.jpg1

شهرک شهید چمران: صحنه فاجعه‌ای انسانی

"آمدید چه چیزی ببینید؟ هنوز زیر آوار هستند، دارند دست و پا در می‌آورند." این جمله تکان‌دهنده را یکی از مأموران امنیتی در شهرک شهید چمران به خبرنگاران می‌گوید. این شهرک، در خیابان لنگری تهران، بیشترین خسارات جانی را در این حمله به خود دید. تردد محدود شده، خانه‌ها در حال تخلیه هستند و موج انفجار، خانه‌ها را ویران کرده است. به گفته «مهناز»، یکی از ساکنان: "هنوز عده زیادی زیر آوار مانده‌اند، آمار کسانی که به شهادت رسیده‌اند، بالاست."

گزارش‌های رسمی حاکی از شهادت ۶۰ نفر از ساکنان یک ساختمان ۱۴ طبقه است که ۲۰ نفر از آن‌ها کودک بودند و پیکر ۱۰ شهید دیگر هنوز زیر آوار است. فاطمه، دختر روحانی این شهرک، به همراه مادر و دو خواهر و برادرش، قربانیان بی‌گناه این فاجعه‌اند. این ارقام، تنها گوشه‌ای از ابعاد فاجعه حمله اسرائیل به ایران و کشته‌شدگان غیرنظامی آن را نشان می‌دهد.

 

بال رویاهای زهرا چیده شد: پرواز نافرجام یک عاشق سفر

زهرا، دختری که عاشق سفر و طبیعت بود، رویاهای بلندی در سر داشت. خیالش همیشه در شهرها و کشورهای دیگر گشت می‌زد. اما زمانی که موشک‌ها و پهپادهای اسرائیلی به آسمان ایران آمدند، بال رویاهای زهرا برای همیشه چیده شد.

«زینب»، دوست صمیمی زهرا، با بغض تعریف می‌کند که زهرا شب حمله از بالکن خانه‌اش در برج اساتید سعادت‌آباد، همان‌جایی که اعضای هیئت‌علمی دانشگاه‌ها ساکن بودند، به پایین پرتاب شد.

ساختمان اساتید یکی از اولین نقاطی بود که نیمه‌شب مورد حمله قرار گرفت و خسارات جدی دید. اگرچه هدف اصلی حمله، یک دانشمند هسته‌ای بود، اما بسیاری دیگر جان خود را از دست دادند و زهرا نیز یکی از آن‌ها بود.

زهرا، دختر ۳۵ ساله‌ای که کارمند معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری بود و عاشق کارهای داوطلبانه بود، با لبخندی که با کلاه دوچرخه‌سواری‌اش قاب شده بود، آخرین تصویری است که دوستانش از او به یاد دارند. لبخندی که در بامداد جمعه، ۲۳ خرداد، برای همیشه خشکید. این‌ها روایت‌هایی دردناک از حمله اسرائیل به ایران و کشته‌شدگان غیرنظامی هستند که زندگی‌شان ناگهان پایان یافت.

 

بار تحمل‌ناپذیر هستی: داستانی از محمد، دوستدار کتاب و فوتبال

"کسی که از بار تحمل‌ناپذیر هستی بر دیگری بکاهد، بیهوده به هستی پا نگذاشته." این آخرین جمله‌ای بود که محمد، مرد ۳۲ ساله و طرفدار لیورپول و آرسنال، در صفحه توییترش به اشتراک گذاشته بود. خانه‌اش در خیابان پاتریس لومومبا بر سرش فرو ریخت و او نیز جان باخت.

پیمان، پسرعمه محمد، که خود نیز خانه‌اش ویران شده بود، از محمد به عنوان "اهل کتاب" یاد می‌کند. تکه‌هایی از پیکر محمد هنوز زیر آوار مانده است. محمد، پسر «احمدرضا ذوالفقاری»، دانشمند هسته‌ای بود. در صفحه توییترش از شخصیت‌های سیاسی می‌نوشت، از افغان‌ستیزی انتقاد می‌کرد و تصویر دختری از دانشگاه علوم و تحقیقات را بازنشر کرده بود. او رویاها و دغدغه‌های خاص خود را داشت، اما همه آن‌ها در آن شب تلخ، ناتمام ماندند.

خبرگزاری فارس گزارش داد که حدود ۳۲۹ نفر مجروح و ۷۸ نفر شهید شدند. نام کشته‌شدگان غیرنظامی، از جمله «پارسا منصور» بازیکن تیم پدل، و «فاطمه و مهدی پولادوند» سوارکاران ساکن در مجتمع مسکونی چمران، در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شود.

این اسامی، گواهی بر این واقعیت تلخ‌اند که "جنگ ظلم است. تلاش برای اصلاح آن هیچ فایده‌ای ندارد. هرچه ظالمانه‌تر باشد، زودتر به پایان می‌رسد." و بی‌شک روایت‌های زندگی بسیاری را به پایان می‌رساند. این‌ها تنها نمونه‌هایی از حمله اسرائیل به ایران و کشته‌شدگان غیرنظامی هستند که زندگیشان ناتمام ماند.

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای