جهالت آشکار یا ...؟
حقالزحمه معلمان حقالتدریس؛ خیانت یا جهالت در نظام آموزشی ایران؟
در سال گذشته، ابتکار دولت در پرداخت حقالزحمه معلمان حقالتدریسی با امید به جبران کمبود معلم آغاز شد، اما سیاستهای متناقض و کاهش دستمزدهاباعث بروز نگرانی جدی درباره آینده نظام آموزشی شده است
در سال گذشته دولت برای جبران کسری معلم و پر کردن کلاسهای خالی، دست به ابتکاری بیسابقه زد و آن این که معلمین و دبیرانی که به صورت حقالتدریسی(اضافه بر مقدار موظف) تدریس نمایند، حقالزحمه تدریس را همان ماه به همراه حقوق ماهانه دریافت کنند که مبنای آن یک صدم حقوق بوده و سقف آن از ۱۴ ساعت را به ۲۴ ساعت افزایش یافت.
اخبار سبز کشاورزی؛ در مقابل معلمین دلسوز به ویژه بازنشستگان عاشق معلمی، باز همچون گذشته به یاری کشور و نظام آموزشی ایران آمدند و خلاء کمبود معلم را جبران نمودهاند.
در همان سال افراد ناپاک یا جاهلان دستاندرکار با دست بردن به ساعات حقالتدریس این عاشقان تدریس- به بهانه اینکه بعضی از ماهها چند روز از هفته تعطیل رسمی بوده است از حقالزحمه این معلمان کسر نمودهاند با علم به اینکه معلمین موظف هستند که مطالب کتاب را بدون کم و کاست و کل کتاب را آموزش دهند، بنابراین تعطیلی مدارس به کم شدن وظیفه معلمی ختم نمی شود که مستحق کسر کردن حقالزحمه باشند.
جاهلین یا خائنان تخم دلسردی را در سال گذشته کاشتهاند ولی معلمین دلسوز همچون گذشته ایثار و خدمت را بطور کامل انجام دادهاند.
اما امسال که به ظن نگارنده جهت ناامید کردن بازنشستگان و ایجاد مشکل برای نظام آموزشی کشور، مبنای حقالزحمه بازنشستگان را یک عدد ثابت برای ارشد و دکتری با هر سابقهی تدریس مبلغی حدود ۹۸ هزارتومان پرداخت نمودهاند، در صورتیکه معلمان رسمی با مدرک لیسانس و سابقهی ۲۵ سال خدمت بیش از ۱۰۰ هزار تومان پرداخت نمودهاند.
این یعنی خیانت به نظام آموزشی کشور، گرچه ممکن است با جهل همراه باشد.
مضاف به اینکه این اشل حقالزحمه کمتر از یک سوم حقوق معلمین رسمی هم اکنون آموزش و پرورش، که خود آن کمترین میزان حقوق کارمندان دولت را دریافت میکنند است.
مضاف به اینکه این اشل حقالزحمه کمتر از یک سوم حقوق معلمین رسمی هم اکنون آموزش و پرورش، که خود آن کمترین میزان حقوق کارمندان دولت را دریافت میکنند است.
این اگر خیانت نیست پس حتما حماقت است.
نویسنده: ریاحی عبدالحمید