امنیت غذایی در گروی اجرای الگوی کشت
طرح «الگوی کشت» بیش از 10 سال روی میز دولتی ها جا خوش کرده است اما اکنون تکلیف وزارت جهاد کشاورزی دولت سیزدهم پیادهسازی این طرح است.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی به نقل از فارس، وزارت جهاد کشاورزی بر اساس بند ب تبصره 8 قانون بودجه 1401و در اجرای قانون پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، موظف شده است حداکثر تا 6 ماه نسبت به ابلاغ الگوی کشت اقدام کند.
طرح الگوی کشت بیش از 10 سالروی میز دولتیها جا خوش کرده است و هر دولتی آمده و رفته، اما این طرح همچنان معطل مانده است، اکنون تکلیف دولت سیزدهم است که این طرح را اجرا کند، اما آیا وزارت جهاد کشاورزی دولت سیزدهم این طرح را اجرا میکند و این بیتوجهی سابقهدار را پایان میدهد؟
الگوی کشت چیست؟
قرار است وزارت جهاد کشاورزی بر اساس آمایش سرزمین و ظرفیت هر استان در تولید، صنایع تبدیلی و آب و هوایی، نسخه کشتی را برای هر منطقه ارائه کند، در این نسخه، نخست باید تمرکز بر محصولات استراتژیک، کم آببر و مزیتدار استانی باشد؛ دومباید تولید متوازن باشد یعنی نه به آن اندازه بیشتر تولید شود که مجبور شویم بیرون بریزیم که تجربه آن در سیب زمینی و پیاز و گوجه فرنگی فراوان بوده است و یا آنقدر کم تولید شود که قیمت بازار سرسام آور بالا رود و مجبور به واردات شویم.
برنامه وزارت جهاد کشاورزی برای اجرای الگوی کشت چیست؟
در اینباره، محمد قربانی، معاون برنامهریزی و امور اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه خبر سیما برنامه اجرای الگوی کشت را این گونه بیان کرد: «برای سال زراعی آینده سیاست تشویقی برای کشاورزان در جهت عملیاتی کردن الگوی کشت خواهیم داشت.»
به گفته وی «برای اجرای الگوی کشت برای هر محصول یارانه کشت متفاوت میدهیم و مانند بورس در محصولات کشاورزی سبد گردانی خواهیم داشت».
این مسئول تعیین نرخ مناسب قیمت را عامل مهم اجرای الگوی کشت یا در حقیقت تبعیت کشاورزان برای اجرای این طرح می داند و میگوید: در شورای قیمتگذاری، قیمتهایی که برای خرید محصولات کشاورزی در نظر گرفتهایم برای کشاورزان بسیار تحریک کننده است.
وی افزود: با هوشمندسازی بازار محصولات کشاورزی، تولید کننده بیشترین نفع را از قیمت پرداختی مشتریان میبرد و درآمد کشاورزان افزایش مییابد.
بنابراین گزارش به عقیده کارشناسان این برنامهها هنوز برای اجرای طرح به این مهمی خیلی دقیق و کافی نیست، شاید هم در ادامه وزارت جهاد کشاورزی برنامههای کامل تری را ارائه دهد اما همین دو برنامه هم به درستی اگر اجرا شود می تواند بخش زیادی از راه را در این مسیر بپیماید.
وزارت جهاد کشاورزی دو برنامه «سیاست های تشویقی» و «تعیین قیمت مناسب»را به عنوان پاشنه آشیل اجرای این طرح در نظر گرفته است، اگرچه هنوز وزارتخانه جزئیات این دو سیاست را شفاف نکرده اما روشن است که اگر چارچوب های درستی تعریف شود، بخش کشاورزی را به مسیر ایده ال هدایت خواهد کرد.
واقعیت این است که کشاورزی امروز سلیقهای است و همانند درخت موی داخل حیاط که اگر به درستی هدایت نشود از خانه همسایه سر در می آورد، امروزه کشاورزان هر چه دوست دارند و به هر میزان که بخواهند میکارند یا اصلا نمی کارند و نتیجه آن نوسان های شدید قیمت در بازار یا مازاد تولید و یا واردات های بیش از اندازه است؛ سیاست تشویقی از پرداخت تسهیلات ارزان قیمت گرفته تا تحویل نهاده ارزان و ارائه دیگر خدمات کشاورزی میتواند برای رفع این چالش مثمر ثمر باشد.
می توان به کشاورزان گفت در صورتی که بر اساس سیاستهای ارائه شده از سوی وزارت جهاد کشاورزی کشت انجام دهند خدمات مناسبی به آنها خواهند داد. این خدمات باید طوری باشد که منافع کشاورز را تامین کند.
حتی دولت می تواند سیستم بازار رسانی و صادرات محصولات کشاورزانی که براساس الگوی دولت می کارند را تضمین کند که منافع ملی و خود کشاورزان محقق خواهد شد.
«تعیین قیمت مناسب» هم باید طوری باشد که کفه ترازو به سمت کالاهای اساسی و ضروری سنگینی کند، طوری باشد که کشاورزان را به سمت این محصولات سوق دهد، گندم،برنج، دانه های روغنی، خوراک دام، چغندر قند و غیره از محصولاتی است که نقش موثری در افزایش ضریب امنیت غذایی دارد و البته کشور در این محصولات وابستگی شدیدی هم دارد.
عدم اجرای الگوی کشت چه خطراتی برای اقتصاد کشور دارد؟
مهمترین آسیب عدم اجرای «الگوی کشت» هدر رفتن آب کشاورزی است به طوری که اکنون تامین آب شرب را هم تهدید میکند. کشاورزان بدون اطلاع از میزان آبی که وجود دارد محصولات آببر می کارند اما در نیمه فصل محصولشان در اثر بی آبی از بین می رود در حالی که می توانستند با اجرا الگوی کشت محصول کم آب بری را جایگزین کنند و سطح بیشتری زمین بکارند.
در برخی مناطق مصرف این آب به حدی است که آب شرب آن منطقه هم تهدید شده است. امسال در پایین دست سد کرخه در منطقه غرب خوزستان 165 هزار هکتار برنج کاشته اند که طبق بررسی کارشناسان 840 میلیون مترمکعب اضافه برداشت آب سطحی از سد کرخه است که می تواند آب شرب 11.5 میلیون نفر را در یک سال تامین کند.
زمانی که الگوی کشت اجرا نمی شود کشاورز هیچ الگویی ندارد، 4.5 میلیون بهره بردار کشاورزی هر چه دوست داشتند میکارند و همچنان که در دهه های گذشته شاهد بودیم برخی محصولات بیش از نیاز به عمل میآید که در انبارها می پوسد، نمونههای آن از سیب زمینی گرفته تا گوجه و پیاز را بارها شاهد بودیم که آخرین نمونه آن سیب ارومیه در سال گذشته بود؛ یا کشاورزان محصولی را نمی کارند و تولید کم می شود و قیمت ها در داخل بیش از اندازه افزایش می یابد. نقطه توازن و تعادلی برای تولید وجود ندارد.
کشاورزان براساس قیمت امسال، تصمیم میگیرند که سال آینده چه بکارند در حالی که این حالت فریب دهنده است، یک سال تولید محصول زیاد و قیمت کم و سال بعد تولید محصول کم و قیمت زیاد میشود و این چرخه ادامه می یابد که در علم اقتصاد به «منحنی تار عنکبوتی» معروف شده است، و نتیجه آن جز ضرر و زیان کشاورزی و آسیب به اقتصاد کشور چیز دیگری نیست.
سالانه نزدیک به 40 درصد محصولات کشاورزی در ایران به سر سفره مردم نمی رسد که عامل اصلی آن بیماری و آفات و ضعف در بازار رسانی و توزیع است و عدم اجرای الگوی کشت همه این عوامل گفته شده را تشدید میکند.
در اینباره یک کارشناس کشاورزی به خبرنگار فارس میگوید: عدم اجرای الگوی کشت در کشور سبب شده تا ضمن هدر رفت آبی که هر قطره آن در کشور ما در حکم طلاست، تولید محصولات از استراتژیک و کم آببر به سمت محصولات غیر ضروری و آب بر سوق یابد و بخش کشاورزی روز به روز از اهداف خود فاصله بگیرد.
به گفته وی همه شاهد هستیم که کمبود خوراک دام در کشور و بالا بودن قیمت آن چه بر سر بازار مرغ، تخم مرغ، گوشت و لبنیات آورده است هر افزایش قیمتی که امروز در این گونه محصولات می بینیم بیش از 70 درصد آن به کمبود و گرانی خوراک دام وابسته است.
دولتهای پیشین چرا الگوی کشت را اجرا نکردند
نگاهی سطحی دولتهای پیشین به الگوی کشت، مانع از اجرای طرح به این بزرگی شد، آنها همواره معتقد بودند نمیتوان برای هر کدام از 4.5 میلیون کشاورزان کشور یک مامور گذاشت که آنها طبق گفته وزارت جهاد عمل کنند.
این اشتباه بنیادی از آنجا ناشی میشد که آنها نقش مدیریتی خود را فراموش کرده بودند و نمی دانستند که می توان همه این کارها را مدیریت کرد و حقوق های نجومی را به خاطر ایفای همین نقش مدیریتی می گیرند.
البته همان زمان رسانهها به امکان اجرای الگوی کشت با سیاستهای تشویقی و تعیین قیمت مناسب اشاره میکردند اما کسی به این توصیههای رسانهای و کارشناسی وقعی نمینهاد و امروز در شرایطی هستیم که هیچ راهی جز اجرای این طرح نداریم.
پیش از این وفابخش معاون زراعت وزارت جهاد در دولت دوازدهم گفته بود: «کشاورزان هر چیزی را هر جایی دوست داشتهاند کاشتهاند و این درست نیست زیرا بازار خردهپا ایجاد میکند و مدیریت آن بسیار سخت خواهد بود.» و همین هم عاملی شد که با وجود قولهایی که وزارتخانه در سولت قبل برای اجرای طرح داده بود و همین فرد مسئول مستقیم اجرا بود، اما با همین نگاه مایوسانه، طرح را اجرایی نکرد.
دولت دوازدهم وعدههایی برای اجرای الگوی کشت که به باور اغلب کارشناسان کلید مشکلات آب و محصولات استراتژیک کشور است، داداما اجرا نکرد؛ کاظم خاوازی وزیر وقت جهاد کشاورزی از اجرای کامل این طرح از مهر سال 98 خبر داد اما وقت موعود که رسید ابتدا با ترفند فرار از رسانه ها و پس از آن با دلایل غیر محکمهپسند وعدههایش را اجرا نکرد.
حال جای سؤال است که آیا میتوان امیدوار شد که وزارت جهاد کشاورزی در دولت سیزدهم طرح به این مهمی و تاثیرگذار در امنیت غذایی را که دولتهای پیشین آنرا ابتر گذاشتند، اجرایی کند؟ طرحی که به اذعان کارشناسان میتواند تحول بزرگی در جلوگیری از هدررفت منابع آب و خاک، افزایش در آمد کشاورزان و ضریب امنیت غذایی و ارتقای تراز تجاری کشاورزی داشته باشد.